تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوّم - فروع مسائل اخلاقی‏
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

فلسفه شکرگزاری‏

ممکن است انسان‏ها در برابر نعمت‏هایی که به یکدیگر می‏بخشند انتظار شکرگزاری داشته باشند، و یا حتّی در بعضی از شرایط به آن نیازمند باشند، خواه نیاز روحی باشد، و یا نیاز به خاطر موقعیّت‏های اجتماعی.
ولی بی‏شک خداوند که از همگان بی‏نیاز است و اگر تمام جهانیان کفران کنند، یا کافر شوند گردی بر دامان کبریائیش نمی‏نشیند، نیازی به شکرگزاری بندگان ندارد، بنابراین این همه تأکید در مسأله شکرگزاری کرده است - همانند سایر عبادات - نتیجه‏اش به خود انسان‏ها بازگشت می‏کند، و اگر کمی دقّت کنیم فلسفه آن روشن می‏شود.
کسی که از نعمت‏های پرورگار قدردانی می‏کند، خواه در دل باشد خواه با زبان یا عمل، نشان می‏دهد که لایق نعمت است، خداوند حکیم نیز کارش همه جا از روی حکمت است، نه بدون دلیل نعمتی را از کسی می‏گیرد نه بی‏دلیل نعمتی را به کسی می‏بخشد، بنابراین هنگامی که انسان در برابر نعمت‏های او شکرگزاری می‏کند به زبان حال می‏گوید من لایق شکر بیشترم و حکمت پروردگار ایجاد می‏کند نه تنها آن نعمت را بر او پایدار کند بلکه افزون نماید.
ولی فرد ناسپاس با زبان حال بی‏لیاقتی خود را عرضه می‏دارد و حکمت پروردگار ایجاد می‏کند که نعمت را از او بگیرد و اگر انسان روزی در صف شاکران بود، و روز دیگر به صف کفران کنندگان پیوست خداوند مطابق این تغییر روش با او رفتار می‏کند. ذلک بأنّ اللّه لم یک مغیّراً نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم و أنّ اللّه سمیع علیم(59)؛ و این به خاطر آن است که خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی‏دهد جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند، و خداوند شنوا و دانا است.
و اگر در آیات و روایات اسلامی شکر سبب دوام نعمت یا افزایش آن شمرده شده دلیلش همین است. در حدیثی امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏فرماید: بالشّکر تدوم النّعم؛ شکر سبب دوام نعمت است.(60) و در حدیث دیگر می‏فرماید: ثمرة الشّکر زیادة النّعم؛ ثمره شکر فزونی نعمت است.(61)
اضافه بر این هنگامی که روح شکرگزاری در انسان پرورش یابد، از شکر خالق به شکر مخلوق می‏رسد، و تشکر و سپاسگذاری در برابر خدمات و زحمات مخلوق انگیزه مؤثّری می‏شود برای حرکت بیشتر در جامعه انسانی و شکوفا شدن استعدادهای خلّاق و ظرفیت‏های وجودی اشخاص، و در نتیجه جامعه به پیش حرکت می‏کند.
شکرگزاری از خالق راهی به سوی معرفت او می‏گشاید و پیوند انسان را با آفریدگار محکم‏تر می‏کند، و همان گونه که سابقاً نیز اشاره شد در نخستین بحث علم کلام که مسأله وجوب معرفة اللّه مطرح می‏شود، مهمترین دلیل همان مسأله شکر منعم است که از مسایل وجدانی است و به اصطلاح قیاساتها معها؛ دلیلش با خود آن است.
شکرگزاری علاوه بر این که معرفت بخشنده نعمت‏ها را به دنبال دارد، معرفت نعمت را نیز همراه خود داشت، چرا که هر قدر نعمت از نظر کیفیّت و کمیّت بالاتر و بیشتر باشد، شکری افزونتر می‏طلبد، و برای ادامه حق شکر منعم، معرفت نعمت ضروری است، و همین معرفت نعمت روز به روز پیوند بندگان را با خدا محکم‏تر می‏سازد و آتش عشقش را در دل‏ها شعله‏ورتر می‏کند، و ای بسا این مواهب مادّی آن چنان مواهب معنوی به دنبال داشته باشد که از آن به مراتب برتر و والاتر باشد.
جهان در چشم هشیاران عالم - بود آیینه حُسن رخ یار ‏
به هوشیاری نگر در نرگس مست - که گردد مست او هم چشم هشیار ‏
به عالم جز رخ زیبای دلبر - نمی‏بینم به چشم دل پدیدار ‏