بارها گفتهایم سرمایه اصلی یک جامعه اعتماد و اطمینانی است که افراد با یکدیگر دارند، این اعتماد متقابل سبب اتحاد صفوف و همکاری و تعاون در حد اعلا و پیشرفت جامعه در تمام زمینهها است.
اسلام که اهمّیّت فوقالعادهای به حفظ اعتماد عمومی و وحدت صفوف میدهد هر چیزی را که لطمهای بر آن سازد حرام شمرده و هر چه سبب تقویت آن گردد لازم میداند (گاه به طریق وجوب و گاه به طریق استحباب دعوت به آن کرده است).
بیشک نمّامی و سخنچینی از عوامل مهم تفرقه و ایجاد بدبینی در میان افراد جامعه و سبب عداوت و دشمنی، و گاه موجب متلاشی شده خانوادهها است. به همین دلیل در روایات بالا شخص نمّام و سخنچین، شرورترین افراد جامعه شناخته شده است.
در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام میخوانیم که فرمود: ایّاکم و النّمائم فانّها تورث الضّغائن؛ از سخنچینی بر حذر باشید که سبب کینه و دشمنی است.(398)
و در حدیث دیگری از همان بزرگوار آمده است: ایّاک و الّنمیمة فانّها تزرع الضّغینة و تعبّد عن اللّه و النّاس؛ از سخنچینی بپرهیز که تخم عداوت و دشمنی میپاشد و انسان را از خدا و مردم دور میسازد.(399)
و در بعضی دیگر از احادیث تعبیر به شحناء شده است که همان معنی عداوت و دشمنی را میرساند.
در احادیث گذشته نیز خواندیم: که سخنچین بدترین خَلق خدا شمرده شده به خاطر این که در میان دوستان جدایی میافکند، و افراد پاک را متهم میسازد.
از این گذشته سخن نمّام و سخنچین در جامعه، منفور و مطرود میگردد، زیرا طرفین نزاع که به سخنان او گوش فرادادند، غالباً پشیمان میشوند و سیل لعن و نفرین را به کسی که سبب جداییها گشته سرازیر میکنند و مردم را از تماس گرفتن با چنین شخصی برحذر میدارند، در یکی از احادیث بالا نیز خواندیم که سخنچین هم از خدا دور میشود و هم از خلق خدا.
امام صادق علیه السّلام سخنچین را به ساحر تشبیه کرده که با سحرش در میان دوستان، جدایی میافکند. در این حدیث گویا و تعبیراتی کوبنده چنین میفرماید: انّ من اکبر السحر الّنمیمة یفرّق بها بین المتحابین و یجلب العداوة علی المتصادفّین و یسفک بها الدّماء و یهدم بها الدّور و یکشف بها السّتور، و النّمام أشرّ من وطأ علی الأرض بقدم؛ یکی از بزرگترین سحرها سخنچینی است که در میان دو دوست جدایی میافکند، و تخم عداوت را میان علاقهمندان میپاشد و سبب ریختن خونها، و ویران شدن خانهها و دریدن پردهها میگردد، و سخنچین بدترین کسی است که بر زمین قدم نهاده است.(400)
البته سخنچینی سحر نیست ولی آثار سحر را دارد، لذا امام فرموده است یکی از بزرگترین انواع سحر است.
توجّه به این نکته لازم است که سخنچینی اثر تخریبی دارد و معمولاً اموری که جنبه تخریب دارند زودتر از اموری که جنبه اصلاح دارد اثر میکند چون زمینههای بدبینی معمولاً در دلها وجود دارد، هنگامی که سخنچین به آنها دامن میزند به سرعت تأثیر میکند و ممکن است با چند جمله دو نفر دوست چهل ساله را از هم جدا سازد. همان گونه که ساختن یک سدّ مفید برای ذخیره آب ممکن است دهها سال طول بکشد امّا ویران کردن آن با مواد منفجره در چند ساعت امکانپذیر است.
این سخن را با حدیث از امام صادق علیه السّلام پایان میدهیم فرمود: الساعی قاتل ثلاثة قاتل نفسه و قاتل من یسعی به و قاتل من یسعی الیه؛ سعایت کننده هم قاتل خویشتن است، و هم قاتل کسی است که بر ضد او سعایت میکند و هم قاتل کسی است که در نزد وی از دیگران سعایت کرده است.(401)
بسیار میشود که سعایت نسبت به کسی در نزد شاهان و امراء واقعاً سبب قتل او میگردد، و در چنین صورتی سعایت کننده نیز قاتل خویشتن در پیشگاه خدا محسوب میشود و کسی که نزد او سعایت شده است به خاطر عدم تحقیق کافی، گویی به دست سعایت کننده به قتل رسیده است چون بیگناهی را کشته است.
توجّه به این نکته لازم است که جمعی از بزرگان سعایت و نمّامی را به یک معنی دانستهاند، در حالی که ممکن است فرقی در میان آن دو باشد (هر چند بسیار قریبالافق هستند) نمّامی و سخنچینی آن است که میان دو دوست یا دو خویشاوند یا دو همکار را جدایی بیندازد ولی سعایت این است که نزد شخص بزرگی بدگویی از کسی کند و کار او و جان او را به خطر بیندازد. لذا سعایت در بسیاری از روایات به عنوان سعایت نزد سلطان و مانند آن به کار رفته است.
امّا نزدیک بودن افق هر دو معنی، سبب شده که تحت یک عنوان ذکر شود.