تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوّم - فروع مسائل اخلاقی‏
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1- آثار فردی و اجتماعی وفای به عهد

پیش از این نیز گفته شد که تمام پیشرفت‏های علمی و فرهنگی و اقتصادی که نصیب انسان‏ها شده است مولود زندگی اجتماعی آنها است، تجارب به هم می‏پیوندد، افکار به یکدیگر ضمیمه می‏شود و صنایع و تمدنها دست به دست هم می‏دهند و حرکتی عظیم در جوامع انسانی پدید می‏آید.
اگر انسانها جدا از هم می‏زیستند طبعاً هر کسی مختصر تجربه زندگی خویش را با خود به گور می‏برد و همه افراد دائماً در جامی‏زند نه تحوّلی بود و نه پیشرفتی، نه تمدّنی و نه فرهنگی و درست به همین دلیل اسلام بیشترین اهمّیّت را برای استحکام پیوندهای اجتماعی قائل شده است و به یقین هر چیزی که کمک به تقویت این پیوندها کمک کند از نظر اسلام مطلوب و هر چیزی که سبب تضعیف آنها گردد منفور است.
بدیهی است نخستین چیزی که سبب تقویت این پیوندها و در نتیجه از شرایط عمده تعاون و همکاری اجتماعی است همین مسأله پیمانها و عهدها است، اگر مسأله وفای به عهد و میثاقهای فردی و بین‏المللی حتّی برای یک روز کنار گذاشته شود شیرازه زندگی بشر از هم گسسته می‏شود و پیشرفت جامعه انسانی عملاً متوقّف می‏گردد. به همین دلیل در حدیثی از امام امیرمؤمنان علی علیه السّلام می‏خوانیم که فرمود: لاتعتمد علی مودّة من لا یوفی بعهده؛ به دوستی کسی که پایبند به عهد خویش نیست اعتماد مکن.(322)
اصولاً می‏توان میزان موفّقیّت افراد را در زندگی به میزان پایبندی او به عهدهایش ارزیابی کرد، آن‏ها که وفادارترند عزیزترند. امیرمؤمنان علی علیه السّلام در سخن دیگری می‏فرماید: ألوفاء حصن السّؤدد؛ وفای به عهد قلعه (محکم) بزرگی و شخصیّت است.(323)
در نقطه مقابل آن اگر پیمان‏شکنی‏ها در سطح جامعه‏ای گسترش یابد همه نسبت به یکدیگر بدبین و بی‏اعتماد می‏شوند و رشته اتحاد آنها پاره می‏گردد و به آسانی در برابر دشمن زانو می‏زنند، از همین‏رو در حدیثی از رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم آمده است: اذا نقضوا العهد سلّط اللّه علیهم عدوّهم؛ هرگاه مسلمانها عهد و پیمان را بشکنند دشمن بر آنها مسلّط می‏گردد.(324)
وفای به عهد سرمایه‏های دیگران را به سوی انسان سرازیر می‏کند، و حتّی در جهات مادّی زندگی او رونق می‏گیرد به همین دلیل تمام دولتهای جهان برای اینکه بتوانند از رونق اقتصادی خوبی برخوردار گردند سعی می‏کنند به عهد و پیمانهای خود پایبند باشند والّا منزوی خواهند شد، حتّی در کشورهایی که انقلاب رخ می‏دهد و نظام جامعه به کلّی دگرگون می‏شود هنگامی که انقلابیون زمام کشوری را به دست می‏گیرند اعلام می‏کنند که بر تمام عهد و پیمانهایی که نظام پیشین داشته است وفادارند، هر چند عهد و پیمانها برخلاف سلیقه و تشخیص آنها باشد چرا که اگر راهی جز این بروند اعتماد بین‏المللی را از دست خواهند داد، این مسأله درباره افراد و اشخاص نیز صادق است. اضافه بر اینها اصل عدالت که از بدیهی‏ترین اصول اخلاقی اجتماعی است بدون وفای به عهد و پیمان در جوامع انسانی پیاده نمی‏شود و پیمان‏شکنان در صف ظالمان و جبارانند و هر انسانی با فطرت خداداد خویش چنین افرادی را ملامت و سرزنش و تحقیر می‏کند و این نشان می‏دهد که لزوم وفای به عهد یک امر فطری است.