اهمّیّت این فضیلت اخلاقی در روایات اسلامی بیش از آن است که در سخن بگنجد و روایاتی که از پیامبر صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم و امیرمؤمنان علیهالسّلام و ائمه هدی علیهمالسّلام در این زمینه نقل شده بیش از حدّ احصا و شمارش است، تنها گلچینی از آن را در ذیل بیان میکنیم که به عنوان مشت نمونه خروار بیانگر موقعیّت این صفت در میان تمام صفات انسانی است. و از این روایات به خوبی استفاده میشود که همه فضایل انسانی از صدق و راستی سرچشمه میگیرد.
1- در حدیثی از پیامبر اکرم صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم نقل شده و در گذشته نیز به آن اشاره کردهایم و به خاطر اهمّیّت فوقالعادهاش تکرار مینماییم، میخوانیم: لاتنظروا الی کثرة صلاتهم و صیامهم و کثرة الحجّ و الزّکاة و کثرة المعروف و طنطنتهم باللّیل، انظروا الی صدق الحدیث و أداء الأمانة؛ نگاه نکنید به فزونی نماز و روزه و زیادی حج و زکات و انفاقها و سر و صدای عبادات شبانه بعضی از مردم (اگر میخواهید آنها را امتحان کنید) آنها را به راستگویی و ادای امانت آزمایش کنید.(251)
2- در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: انّ اللّه عزّوجلّ لم یبعث نبیّاً الّا بصدق الحدیث و أداء الأمانة الی البّر و الفاجر؛ خداوند متعال هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر به راستی در سخن گفتن و ادای امانت به نیکوکار به بدکار.(252)
3- در حدیث دیگری درباره تأثیری که راستگویی در همه اعمال انسان میگذارد از همان امام بزرگوار میخوانیم: من صدق لسانه زکی عمله؛ کسی که زبانش به راستی گراید اعمالش پاک و پاکیزه میشود.(253) زیرا راستگویی ریشه اعمال صالح است و شرح این مطلب در آینده خواهد آمد.
4- در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام میخوانیم که در پیامی به یکی از دوستان بزرگوارش به نام عبدالله بن ابی یعفور فرمود: انظر ما بلغ به علی عند رسول اللّه فألزمه فانّ علیّاً انّما بلغ ما بلغ به عند رسول اللّه بصدق الحدیث و أداء الأمانة؛ نگاه کن ببین علی علیه السّلام به چه وسیله آن همه مقام نزد پیامبر اسلام صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم پیدا کرد آن را رها نکن، زیرا علی علیه السّلام آن همه مقام را نزد رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم به خاطر راست گویی و اداء امانت پیدا کرد.(254)
این تعبیر نشان میدهد که حتّی شخصیّت بزرگی مانند علی علیه السّلام در سایه این دو فضیلت به آن مقام والا نزد پیامبر صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم رسید.
5- در سؤالی که از امیرمؤمنان علی علیه السّلام درباره مقام و شخصیّت انسانها شد و کسی پرسید أیّ النّاس أکرم؛ چه کسی (نزد خداوند متعال) گرامیتر است؟ فرمود: من صدق فی المواطن؛ کسی که همه جا راست بگوید.(255)
با توجّه به این که قرآن میگوید انّ أکرمکم عند اللّه أتقاکم؛ گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شما است. (حجرات - 13) روشن میشود که روح تقوا همان صدق و راستی است.
6- در حدیث دیگری امیرمؤمنان علی علیه السّلام درباره تأثیر صدق و راستی در نجات انسانها از چنگال مشکلات و خطرات میفرماید: ألزموا الصّدق فانّه منجاة؛ هرگز راستگویی را رها نکنید، چرا که سبب نجات انسان است.
در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام تشبیه جالبی درباره صدق و راستی میبینیم که میفرماید: ألصّدق نور غیر متشعشع الّا فی عالمه کالشّمس یستضیء بها کلّ شیء یغشاه من غیر نقصان یقع علی معناها؛ صدق و راستگویی نوری است که جهان اطراف خود را روشن میکند همچون آفتاب که چیزی که در معرض تابش آن قرار بگیرد روشن میشود بیآنکه نقصانی در آن وارد گردد.
و در ذیل این حدیث از همان بزرگوار میخوانیم: الصّدق سیف اللّه فی أرضه و سمائه أینما هوی به یقدّ؛ صدق شمشیر خدا در زمین و آسمان است، هر کجا آن را فرودآورد، کارگر میشود.(256)
7- در اهمّیّت صدق همین بس که در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام آمده است: الصّدق رأس الدّین؛ صدق و راستگویی اساس دین است. و در حدیث دیگری میفرماید: الصّدق صلاح کلّ شیء؛ راستی سبب اصلاح هر چیزی است.
و در حدیث مشابه دیگری میفرماید: الصّدق أقوی دعائم الأیمان؛ صدق قویترین ستونهای ایمان است. و در تعبیر دیگری میفرماید: الصّدق جمال الأنسان و دعامة الأیمان؛ صدق جمال انسان و ستون ایمان است. و بالأخره در تعبیر مهم دیگری میافزاید: الصّدق أشرف خلائق الموقن؛ صدق شریفترین اخلاق افراد صاحب یقین است.(257)
8- این بحث را که بسیاری بحث دامنهداری است با حدیثی از رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم که در آن سخن از کلید بهشت و جهنّم میگوید پایان میدهیم: انّ رجلاً جاء الی النّبی فقال یا رسول اللّه ما عمل الجنّة؟ قال الصّدق اذا صدق العبد برّ، و اذا برّ آمن، و اذا آمن دخل الجنّة قال: یا رسول اللّه و ما عمل النّار؟ قال الکذب، اذا کذب العبد فجر و اذا فجر کفر، و اذا کفر دخل النّار؛ کسی که از رسول خدا صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم پرسید: عملی که انسان را بهشتی میکند چیست؟ فرمود: راستگویی، زیرا هنگامی که انسان راست بگوید نیکوکاری میکند و هنگامی که نیکوکاری کند ایمان آورد و هنگامی که ایمان بیاورد داخل بهشت میشود، عرض کرد ای رسول خدا! عملی که انسان را دوزخی کند چیست؟ فرمود: دروغ است، هنگامی که دروغ بگوید کار بدانجام میدهد، و هنگامی که کار بدانجام میدهد کافر میشود، و هنگامی که کافر شود داخل دوزخ میگردد.(258)
جالب این که در این حدیث راستگویی سرچشمه نیکوکاری و نیکوکاری سرچشمه ایمان شمرده شده است، این به خاطر آن است که افراد بدکار برای توجیه اعمال خود معمولاً به دروغ پناه میبرند، این از یک سو، از سوی دیگر در روح آدمی اثر میگذارد و تدریجاً ایمان را تضعیف میکند، و سرانجام به کفر میکشاند، همان گونه که قرآن مجید میگوید ثمّ کان عاقبة الّذین أسائوا السّوء أن کذّبوا بآیات اللّه و کانوا بهایستهزئون؛ سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.(259)
9- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السّلام میخوانیم: اذا أحبّ اللّه عبداً الهمه الصّدق؛ هنگامی که خدا کسی را دوست بدارد خداوند راستگویی را به قلب او میافکند.(260)
10- این بحث را با حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السّلام پایان میدهیم: فرمود: أربع من اعطیهنّ فقد اعطی خیر الدّنیا و الاخرة، صدق حدیث و أداء أمانة و عفّة بطن و حُسن خُلق؛ چهار چیز است که بر هر کس داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده؛ راستگویی در سخن، اداء امانت، نگهداری شکم از حرام و حُسن و خُلق.(261)
از مجموع این احادیث نکات مهم زیر به خوبی استفاده میشود:
یکی از طرق آزمایش مردم. آزمایش افراد صاحب ایمان راستگویی است.
دعوت به راستگویی جزء برنامه اصلی تمام پیامبران بوده است.
راستگویی سبب پاکی عمل است.
مقام والای انسان در پیشگاه خدا در گرو راستگویی است.
گرامیترین مردم راستگویانند.
راستگویی سبب نجات در آخرت است.
راستگویی قویترین ستون دین است.
راستگویی کلید بهشت است.
راستگویی نشان محبوبیت انسان در پیشگاه خدا است.
آن کس که راستگو است خیر دنیا و آخرت را نصیب خود میکند.
و با توجّه به این آثار دهگانهای که برای راستگویی ذکر شد به خوبی روشن میشود کمتر صفتی از فضایل اخلاق است که به پای این صفت برسد.
در اینجا چند موضوع مهم باقی میماند که توجّه به آنها لازم است (هر چند در لابلای آیات و روایات گذشته اشارات روشنی به آنها شده است).