مسأله فضیلت و عفو و نکوهش انتقام در روایات اسلامی بازتاب وسیعی دارد، و تعبیرات بسیار تکان دهندهای درباره آن دیده میشود از جمله:
1- در حدیثی از پیامبر اسلام صلیّ اللّه علیه وآله و سلّم آمده است اذا کان یوم القیامة نادی مناد من کان أجره علی اللّه فلیدخل الجنّة فیقال من ذا الّذی أجره علی اللّه، فیقال العافون عن الناس فیدخلون الجنّة بغیر حساب؛ هنگامی که روز قیامت میشود ندا دهندهای صدا میزند هر کس اجر او بر خدا است وارد بهشت میشود، گفته میشود چه کسی اجرش بر خدا است؟ در پاسخ میگویند: کسانی که مردم را عفو کردند، و آنها بدون حساب داخل بهشت میشوند.(597)
2- در حدیث دیگری از همان بزرگوار میخوانیم که در یکی از خطبهها فرمود: الا اخبرکم بخیر خلائق الدّنیا و الآخرة العفو عمّن ظلمک و تصل من قطعک والأحسان الی من أساء الیک، و اعطاء من حرمک؛ آیا به شما خبر دهم که بهترین اخلاق دنیا و آخرت چیست؟ عفو و گذشت از کسی که به شما ستم کرده، و پیوند با کسی که از شما بریده، و نیکی به کسی که به شما بدی کرده، و بخشش به کسی که شما را محروم ساخته است.(598)
در این حدیث شریف عالیترین مراتب عفو که همان پاسخ دادن بدی با خوبی است در شاخههای مختلف بیان شده است و این مقام انبیاء و اولیاء و صلحای راستین است.
3- امیرمؤمنان علی علیه السّلام میفرماید: العفو تاج المکارم؛ عفو و گذشت تاج فضایل اخلاقی است.(599)
میدانیم تاج هم نشانه عظمت و قدرت است، و هم زینت، و بربالاترین عضو بدن یعنی سرگذاشته میشود، این تعبیر نشان میدهد که عفو و گذشت در میان همه فضایل اخلاقی موقعیّت خاصی را دارد.
4- در حدیث دیگری از همان حضرت نقل شده است که فرمود: شیئان لایوزن ثوابهما العفو و العدل؛ دو چیز است به قدری ثواب آن زیاد است که به وزن نمیآید، عفو و عدالت.(600)
قرار گرفتن عفو در کنار عدالت علاوه بر این که اهمّیّت عفو را روشن میسازد، تعدیل این دو را با یکدیگر نشان میدهد، چرا که عدالت حق است و باعث نظم جامعه، ولی عفو یک فضیلت است که سبب برطرف شدن کینهها و جوشش محبّتها میگردد. وانضمام این دو به یکدیگر هرگونه سوء استفاده را از بین میبرد.
5- در حدیث دیگری از همان بزرگوار بدترین مردم را چنین معرّفی میکند میفرماید: شرّ الناس من لایعف عن الزّلّة و لایستر العورة؛ بدترین مردم کسی است که از لغزشها نمیگذرد و عفو نمیکند، و عیوب مردم را نمیپوشاند.(601)
6- در حدیثی میخوانیم که مرد (خطاکاری) را نزد مأمون حاضر کردند، او تصمیم داشت گردنش را بزنند، و امام علی بن موسی الرّضا علیه السّلام حاضر بود، مأمون عرض کرد: ما تقول یا أبا الحسن؛ شما در این باره چه میفرمایید: فقال أقول انّ اللّه لا یزیدک بحُسن العفو الّا عزّاً فعفی عنه؛ حضرت فرمود: من میگویم خداوند با حسن عفو جز عزّت تو را نمیافزاید.
مأمون این سخن را شنید و آن مرد را (که به احتمال قوی یک جرم سیاسی بر ضد مأمون داشت) بخشید.(602)
7- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السّلام آمده است که فرمود: قلّة العفو أقبح العیوب، و التّسرع الی الانتقام أعظم الذنوب؛ کمی عفو و گذشت زشتترین عیبها است، و شتاب کردن به سوی انتقام بزرگترین گناهان است.(603)
8- همان حضرت در کلمات قصارش در نهجالبلاغه فرموده است: اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکراً للقدرة علیه؛ هنگامی که بر دشمن خود پیروز شدی، عفو را شکرانه این پیروزی قرار دِه.(604)
همین معنی به صورتهای دیگری وارد شده از جمله میفرماید: العفو زکاة الظفر؛ عفو زکات پیروزی است.(605)
9- در حدیثی از امام ابوالحسن (حضرت رضا یا حضرت هادی علیهماالسّلام) میخوانیم که فرمود: ما التقت فئتان قطّ الّا نصر اللّه أعظمهما عفواً؛ دو گروه در میدان نبرد در برابر هم قرار نگرفتند مگر این که خداوند گروهی را که عفو بیشتری دارند پیروز کرد.(606)
10- این بحث را با حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السّلام پایان میدهیم فرمود: دع الانتقام فانّه من أسوء أفعال المقتدر؛ انتقامجویی را رها کن که از بدترین کارهای افراد قدرتمند است.(607)
از مجموع این احادیث اهمّیّت فوقالعاده عفو و گذشت و زشتی کینهتوزی و انتقام روشن میشود و باید توجّه داشت که احادیث بسیار فزونتر است از آنچه در اینجا نوشتیم.