امتیاز سوم نظام ما بر سایر نظامها این است كه مقام رهبرى باید برخوردار از عالىترین مراتب تقوا و شایستگىهاى اخلاقى و عظمت شأن و قداست باشد، چون بر طبق اعتقادات اسلامى، ایشان جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام زمان (عج) هستند و مردم او را تجلى و نمودى از شخصیت امام زمان مىشناسند و از این رو، مرتبهاى از عشق و محبتى كه به آستان مقدس پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام زمان ـ عجّل الله تعالى فرجه الشریف ـ ابراز مىدارند در حق ایشان نیز ابراز مىكنند.
در نظام اسلامى اگر رهبر جامعه مرتكب تخلف یا گناهى شودكه موجب فسق و سقوط از عدالت است، خود به خود از مقام ولایت بر مسلمین منعزل مىگردد و چنین شخصى صلاحیت رهبرى جامعه اسلامى را ندارد. در این صورت حتى نیازى به تشكیل دادگاه و عزل كردن او از مقامش وجود ندارد بلكه او خود به خود عزل شده است و
( صفحه 165)
خبرگان تنها نقش اعلام عدم صلاحیت او براى رهبرى را دارد، نه اینكه او را عزل كند.
در هیچ یك از نظامهاى دنیا، مسؤولان عالىرتبه برخوردار از شایستگىهاى اخلاقى كه رهبرى در نظام ما از آنها برخوردار است نمىباشند، و حتى رهبر بعضى از كشورها سرتا پا آلوده به فساد اخلاقى و گناه هستند. مثلا در آمریكا كه به اصطلاح یكى از متمدنترین، پیشرفتهترین و بزرگترین كشورهاى دنیاست، رئیس جمهور متهم به فساد اخلاقى و جنسى شد و چندین شاهد به فساد و جرم او شهادت دادند و خودش نیز اعتراف كرد ولى كماكان بر سر قدرت باقى ماند و هیچ مشكلى نیز پیش نیامد. در چنین نظامى حتى اگر دنیا به فاسد بودن شخصى آگاه باشند باز امكان رهبرى براى او موجود است و با زد و بندهاى سیاسى مىتواند چنین پستى را احراز كند یا در آن باقى بماند و حتى در دورههاى بعد نیز انتخاب شود بنابراین در نظام اسلامى چنین امتیازى وجود دارد كه هیچ شخصى كه حتى یك گناه كبیره مرتكب شود و از عدالت ساقط گردد صلاحیت رهبرى بر مسلمین را ندارد و در هیچ نظامى نسبت به مسؤولین كشور و بخصوص عالىترین مقام كشور، یعنى رهبرى، این قدر سختگیرى نشده است.