بر خلاف نظام ارزشىِ تك مرحلهاى و تك بُعدى فوق، اسلام مثل پارهاى از نظامهاى دیگر، چه براى رفتار شخصى و فردى و چه براى تحولات اجتماعى و سیاسى، مراتب گوناگون و طرحهاى متفاوت ارائه كرده است. در درجه اول یك طرح ایدهآل ارائه مىشود و پس از آن طرحهایى با رتبه و امتیازات و شرایط كمتر؛ و در نهایت طرحهاى اضطرارى، مثلا در اسلام براى انسان مكلف واجب شده است كه نماز را با همه شرایط، اجزاء و مقدماتش بجا آورد، اما این حكم در همه شرایط و وضعیتهاى استثنایى و اضطرارى كه براى انسان پیش مىآید ثابت نمىماند. اسلام رویكرد «همه یا هیچ» را نمىپذیرد و نگرش رتبهاى و پلكانى دارد، در مثال فوق، فرموده است اگر قدرت بر وضو ندارى با تیمم نماز بخوان، اگر نمىتوانى ایستاده بخوانى، نشسته نماز بخوان، و اگر نشسته نمىتوانى نماز بخوانى خوابیده نماز بخوان، و در شرایط وخیم و خطرناك نمازى متناسب با آن وضعیت و حالت.
غرض این است كه در نظام ارزشگذارى اسلام، از نظر كیفیت و كمیت، براى وظایف سیاسى، اجتماعى و شرعى مراتبى در نظر گرفته شده است كه هر یك متناسب با قابلیت خود، سطحى از ارزش را دارد.
( صفحه 145)