پرسش:
چرا پیامبران ـ علیهم السلام ـ در مقابل موانع هدایت مردم و مستكبران برخورد قهرآمیز داشتند؟
پاسخ: پس از آن كه خداوند توسط فرستادگانش مردم را به حق هدایت كرد و راه حق را از راه باطل بازشناساند، تا آنان با شناخت و معرفت صحیح و البته با انتخاب آزادانه خود راه هدایت را برگزینند؛ گروهى مستكبر و منفعتطلب كه با سوء استفاده از جهل و نادانى مردم سرمایههاى انبوهى فراهم ساختهاند و دعوت انبیاء و هدایت مردم را مانعى بزرگ در برابر اهداف و منافع شیطانى خود مىبینند، به مبارزه با پیامبر خدا بر مىخیزند و نمىگذارند كه او با مردم سخن گوید و آیات حق را بر آنان بخواند تا هدایت شوند. آنان با اعمال شكنجه و آزار و اذیتهاى فراوان و ایجاد مشكلات طاقتفرسا مانع هدایت مردم مىگردند. خداوند، در قرآن كریم، از این گروه كه مانع هدایت انسانها مىگردند به «ائمة الكفر» و سردمداران فساد و تباهى نام مىبرد و فرمان مىدهد كه پیامبر و یارانش با آنان مبارزه كنند و آنها را از سر راه هدایت مردم بردارند؛ چون وجود آنها و استمرار فعالیت و حركت شیطانى و باطل آنها موجب نقض غرض الهى است. چرا كه خداوند مىخواهد همه انسانها هدایت شوند و راه حق و باطل را بشناسند، اما آنان مانع مىشوند.
«... فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ»(64)
با پیشوایان كفر پیكار كنید، چرا كه آنها پیمانى ندارند [به هیچ پیمانى پاىبند نیستند]، شاید (با شدّت عمل) دست بردارند.
بنابراین، خداوند براى تحقّق اهداف حكیمانهاش در جهان دستور مىدهد كه پیامبر و یارانش و اساساً همه مسلمانان در گستره تاریخ با موانع هدایت؛ یعنى، زورگویان عالم، سلاطین، ستمگران، مالپرستان و همه قدرتهاى شیطانى كه مانع هدایت مردم
( صفحه 89)
شدهاند، بجنگند و آنان را نابود سازند. از اینرو به پیامبر اكرم امر مىفرماید:
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ»(65)
اى پیامبر! با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنها سخت بگیر؛ جایگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتى است.
در جاى دیگر خداوند به پیامبر دستور مىدهد با كسانى كه مال و جان مسلمانان را در خطر افكندهاند و با خشونت با آنان رفتار مىكنند، مقابله به مثل كند و با كمال خشونت با آنان بجنگد.
«وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَكُمْ... وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوكُمْ»(66)
و در راه خدا با كسانى كه با شما مىجنگند نبرد كنید... و آنها را [كه از هیچگونه جنایتى اِبا ندارند] هر كجا یافتید، به قتل برسانید؛ و از آنجا كه شما را بیرون ساختند [= مكه]، آنها را بیرون كنید.
از این رو با كسانى كه مانع هدایت شدن مردماند و با استكبار خویش در پى تضعیف دین و احكام اسلاماند و یا با دستاوردهاى دینى همچون نظام مبتنى بر اسلام به مقابله برمىخیزند و مىخواهند ثمره زحمات انبیاء و اولیاء و شهدا را هدر دهند باید با شدّت و خشونت برخورد كرد، همانگونه كه انبیاء ـ علیهمالسلام ـ چنین مىكردند و پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) اسلام نیز از سوى خدا به آن امر شده بودند. پس جاى سهلانگارى و كوتاه آمدن و خوشرویى با این دشمنان دین و بشریّت نیست، زیرا اگر آنها با خوشرویى و لبخند قابل اصلاح بودند هر آیینه اخلاق نیكوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) آنها را هدایت مىكرد. خلاصه آن كه: پیامبران(علیهم السلام) همه انسانها را بر هدایت و خیر و سعادت دعوت مىكنند، امّا اگر در میان ایشان كسانى باشند كه علاوه بر آن كه خود ایمان نمىآورند، با عناد و استكبار خود مانع هدایت شدن دیگران مىگردند؛ چارهاى جز برخورد شدید و قهرآمیز با آنها باقى نمىماند تا لااقل راه خوشبختى و كمال بر روى دیگران مسدود نماند و انسانهاى دیگر از موهبت هدایت و سعادت محروم نمانند.
از اینرو انبیاء(علیهم السلام) با موانع هدایت مردم و مستكبران برخورد قهرآمیز داشتند.
( صفحه 90)