تربیت
Tarbiat.Org

پاسخ استاد به جوانان پرسش گر
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

اقلى یا اكثرى بودن دین

همانگونه كه اشاره كردیم درباره رابطه دین و سیاست برخى گفته‌اند باید این مسأله را از نگاه برون دینى بررسى كنیم و قبل از اینكه به سراغ دین و محتواى آن برویم باید ببینیم اساساً چه انتظارى از دین باید داشته باشیم و پاسخ داده‌اند كه چون نمى‌شود حداكثر انتظار (رفع تمام نیازهاى دنیوى و اخروى انسان) را از دین داشت، باید حداقل مطالب را از دین انتظار داشته باشیم و در یك كلمه انتظار ما از دین باید تبیین مسائل مربوط به آخرت باشد.
مغالطه این استدلال در این است كه این مسأله فقط دو راه حل و دو گزینه ندارد كه مجبور به انتخاب یكى از آن دو باشیم. نه چنین است كه ما باید همه چیز را از دین یاد بگیریم حتى نوع و طریق غذا پختن و نه چنان است كه دین منحصر به رابطه انسان با خدا باشد.
بلكه حق این است كه در هر امرى، آن‌گاه كه رابطه و تأثیرش با آخرت سنجیده شود («الدنیا مزرعة الاخره» دنیا كشتزار آخرت است.) دین به قضاوت مى‌نشیند. در هر كارى، آن گاه كه اثرش در كمال نهایى انسان (قرب و بُعد به خداوند) در نظر گرفته شود و
( صفحه 21)
در نتیجه رنگ ارزشى بگیرد دین اظهارنظر مى‌كند و به زبان ساده، حلال و حرام افعال ما را بیان مى‌كند. و به سایر جهات آنها ـ نظیر اینكه در ظرف چینى غذا بخوریم یا غیر آن ـ كارى ندارد. مى‌گوید اگر بعضى غذاها را بخوریم حرام است و در تكامل انسان اثر منفى دارد لذا بار ارزشى منفى پیدا مى‌كند:
«إِنَّ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً.»(13)
«كسانى كه به نا حق اموال یتیمان را مى‌خورند قطعاً آتش در شكم‌هایشان تناول مى‌كنند و زود است كه به آتش جهنم وارد شوند.»
پس اسلام در هر فعلى از زاویه ارزشى آن نظر مى‌كند و سخن مى‌گوید و ارزش مثبت و منفى آن ـ و اینكه موجب كمال یا سقوط انسان است ـ را بیان مى‌كند.
این جهت ارزشى ـ و تأثیر مثبت و منفى یك فعل در كمال انسان ـ گاهى آن قدر روشن است كه بیان تعبدى از ناحیه دین لازم نیست مثل گرفتن یك لقمه نان از دست یك كودك یتیم. ولى در اكثر موارد، عقل این توانایى را ندارد كه وجوه ارزشى افعال و مقدار تأثیرى كه در سعادت و شقاوت ما دارد را درك كند، این‌جاست كه دین باید دخالت كند و نوع و درجه تأثیرى را كه این فعل مى‌تواند در كمال نهایى ما ـ قرب و بعد به خداوند ـ داشته باشد بیان نماید.
اكنون انسانهاى منصف قضاوت كنند: آیا دینى كه از نماز و روزه و حج و طهارت و نجاست گرفته تا خرید و فروش، رهن و اجاره، ازدواج و طلاق، روابط زن و شوهر، روابط فرزند با پدر و مادر، جنگ و صلح، روابط با سایر ملل، و تا خوردن و آشامیدن، لباس پوشیدن و زینت كردن، خانه ساختن و تفریح كردن و حتى تعیین ماههاى سال سخن گفته و دخالت كرده، دین اقلّى است؟ و آیا چنین دینى سیاسى است یا غیر سیاسى؟
آیا هیچ انسان عاقلى مى‌تواند بپذیرد كه فى المثل خوردن گوشت خوك در سعادت و شقاوت انسان اثر دارد و بنابراین دین باید به آن بپردازد اما نوع حكومت و اداره امور جامعه هیچ تأثیرى در این زمینه ندارد و اسلام درباره آن و ابعاد ارزشى آن نظرى مثبت یا منفى ندارد؟!
( صفحه 22)