پاسخ: كسانى كه با حوزه معرفتى فلسفه اخلاق آشنایى دارند مىدانند كه یكى از مكاتب اخلاقى مطرح و پرطرفدار مكتب اخلاقى كانت است. او معتقد بود كه هر رفتار اخلاقى، وقتى داراى ارزش اخلاقى است كه در عالیترین مرتبه و بدون هیچ شائبه و انگیزه جانبى انجام پذیرد و همراه با انگیزه عاطفى، اجتماعى و احساسى نباشد. یعنى اگر انسان خواسته باشد كه كار خوب و شایسته انجام دهد باید آن كار را فقط بدان جهت كه نیك و شایسته است انجام بدهد نه براى نتیجهاى كه بر آن مترتب مىشود و نه به جهت ارضاى غرایز و حتّى به جهت انگیزه عاطفى.
دوستى براى دوستش خدمت مىكند فقط بخاطر اینكه او را دوست دارد این ارزش اخلاقى ندارد پا را فراتر مىگذارد حتى اگر كارى براى رسیدن به سعادت اخروى یا كمالى انجام گیرد آنهم ارزشى اخلاقى ندارد. همچنین اگر كسى كارى را بدان جهت كه نتایج خوبى براى جامعه دارد انجام بدهد، عملش فاقد ارزش اخلاقى است.
كانت براى ارزش اخلاقى شرایط بسیار دشوارى را لازم مىداند كه در نتیجه بندرت و بسختى براى ارزش اخلاقى، در نظریه كانت، مصداق یافت مىشود و بجز رفتار افراد بسیار اندك، رفتار نیك مردم ارزش اخلاقى ندارد. پس كارى برخوردار از ارزش اخلاقى است كه همه شرایط را دارا باشد و اگر اندكى از آن شرایط كاسته بشود هیچ ارزشى ندارد. همچنین در سایر زمینهها و از جمله مباحث سیاسى و حكومتى، گفته مىشود كه وقتى حكومتى بر حقّ است كه همه كسانى كه متصدّى حكمرانى مىشوند در حد أعلى، شرایط را دارا باشند در چنین وضعیتى افراد باید در اندیشه تشكیل حكومت حق باشند.
( صفحه 144)
قبل از انقلاب اسلامى برخى از افراد مسلمان و متدیّن اما متحجّر كج اندیش چنین رویكردى به حكومت داشتند و معتقد بودند تا ظهور حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) شرایط و زمینههاى انقلاب فراهم نمىگردد و تا وقتى افراد صالح و شایستهاى چون سلمان فارسى براى تصدّى همه پستهاى حكومتى تربیت نشوند نباید دست به انقلاب زد. كوچكترین ایراد و اشكالى كه بر این نگرش وارد مىشود این است كه هیچ گاه آن ایده عملى نخواهد شد و چون هیچ اقدام و حركتى براى تغییر حكومت و ایجاد حكومت اسلامى و اقامه عدل و داد انجام نمىگیرد همواره فساد و تباهى در جامعه بیشتر وبیشتر مىگردد و گذشته از تحولات مثبت اجتماعى و سیاسى، زمینه تحوّلات مثبت اخلاقى و ارزشى نیز كاملا مسدود مىگردد.