تربیت
Tarbiat.Org

سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه)
اصغر طاهرزاده

برکات رجوع به حضرت مهدی(عج)

در راستای رجوع به حضرت مهدی(عج)، موضوعِ ضرورت شناخت انقلاب اسلامی از یک طرف و نفی غرب از طرف دیگر به میان می‌آید. بنده انتظار دارم شما به خوبی جایگاه تک تک مباحث را بشناسید و با توجه به جایگاهی که هرکدام دارند مباحث را دنبال کنید تا درست شروع کرده باشید. ملاحظه کرده‌اید که در ابتدای کتابِ «آشتی با خدا از طریق آشتی با خودِ راستین» بحث «پوچی چرا؟» مطرح می‌شود و با توجه به آن مباحث موضوع معرفت نفس دنبال می‌گردد. بنده مطمئن هستم اگر به ملاصدرا بگویید جایگاه مباحث خود را روشن کند، جایگاه تک‌تک مباحث و کتاب‌هایش را با رویکرد خاصی که دارد روشن می‌نماید. حتی اگر نکته‌ای را از جای دیگر و از کتاب‌های دیگر مؤلفان آورده چون در جهتی که خودش دنبال می‌کند از آن نکته استفاده کرده، مستند به آن‌ مؤلف نمی‌کند زیرا مقصد نویسنده‌ی آن نکته چیزی غیر از مقصدی است که ملاصدرا دنبال می‌کند. بعضی‌ها به ملاصدرا ایراد می‌گیرند که چرا عین جمله‌ی غزالی را آورده ولی می‌گوید این سخن من است و کسی قبلاً آن را نگفته است. اشکال‌کننده متوجه نیست منظور ملاصدرا چیست. ملاصدرا آن سخن غزالی را در دستگاه خود مطرح کرده که هرگز غزالی آن را از آن جهت مطرح نکرده و شاید اگر آن جمله در فضایی که ملاصدرا می‌گوید به غزالی نسبت داده شود، تهمت به غزالی باشد. چون آن سخن در جملات ملاصدرا رجوعش به وجود است در حالی‌که غزالی ضد فلسفه است. روی این اساس عرض می‌کنم وقتی بخواهیم مباحث را دنبال نماییم ابتدا باید جای آن‌ها را پیدا کنیم. وقتی مقدمه‌ی معراج السعاده و جامع السعاده و کیمیای سعادت را نگاه کنید هرسه‌کتاب بحث معرفت نفس را آورده‌اند. ولی آن را در بستر علم حصولی برای اثبات جاودانه بودن نفس ناطقه‌ی انسان آورده‌اند، بدون آن‌که قصد‌شان از معرفت نفس نظر به «وجود» باشد، این نوع بحث که آن‌ها در رابطه با نفس ناطقه کردند با آنچه ملاصدرا در اسفار مطرح می‌کند تفاوتِ جایگاه دارد و برکات بحث نفسِ اسفار به جهت آن است که با مبنای اصالت وجود و تشکیکی‌بودن آن بحث شده و به این نتیجه می‌رسد که «اَلنَّفْسُ فِی وَحْدَتِهِ کُلُّ الْقُوی» نفس در عین یگانگی، جامع همه‌ی قوا است. ما باید بدانیم هر علمی به کجا اشاره دارد و دانشجو و طلبه باید بداند چه چیز را می‌گیرد و برای چه می‌گیرد. ما بحث اصالت وجود را باید برای آینده‌ای دنبال کنیم که عصر نظر به ماهیت، به عصر عبور از ماهیت تبدیل شده است. وقتی متوجه شدیم هر عالَمی نظم خاص خود را دارد و عالَم مدرن نظم کانتی دارد و ما در حال حاضر با فهم جهانِ مدرن مسائل را می‌فهمیم نه با فهم ابن‌سینا و سعدی و فردوسی و مولانا و ملاصدرا و از آنجایی که عصر فرو ریختن نظم کانتی ظاهر شده، غفلت از نگاه وجودی ملاصدرا، غفلت از جهت‌گیری آینده‌ای است که ما باید در آن قرار گیریم، هرچند در حال حاضر ما هنوز با ارزش‌های غربی می‌فهمیم ولی توجه دل‌ها به جایی است که ملاصدرا متذکر آن است و بحران غربِ سوبژکتیویته به ما می‌فهماند که مسئله‌ی اصلی ما باید نظر به «وجود» باشد و در این راستا آینده‌ی تاریخ ما با مسئله‌ی دیگری غیر از آنچه علوم انسانی غربی مدّ نظر دارد روبه‌رو خواهد شد.
جهانی که ملاصدرا در ادامه‌ی ابن سینا و محی الدین روبه‌روی ما قرار می‌دهد جهان صلح با انسان‌ها و با طبیعت است، اما جهان دکارتی جهان بیگانگی با طبیعت است. در آن جهان، طبیعت مقهور است و انسان قاهر و غالب. درست است که ما در حال حاضر به چیزهایی می‌پردازیم که نیاز اساسی ما نیست ولی نگاهی که حضرت امام‌(ره) به ما داد منجر به آن شد که حضرت مهدی(عج) در منظر ما قرار گرفت. بنده نمی‌خواهم بگویم نتیجه‌ی نگاه حضرت امام به عالم و آدم بلافاصله ظاهر می‌شود ولی می‌خواهم عرض کنم اگر زمینه‌سازی لازم انجام گیرد نتیجه‌ی فوق العاده‌ای نصیب جامعه‌ی ما می‌شود.
در راستای رجوع به حضرت مهدی(عج)، موضوع اثبات انقلاب اسلامی و نفی غرب در میان می‌آید، چون روشن شد که غرب حجاب رجوع به حضرت مهدی(عج) است، زیرا سوبژکتیویته به هیچ حقیقتی رجوع ندارد تا بتواند به «السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ» نظر کند و مباحث نقد غرب با این رویکرد مطرح شده تا حجاب نور مهدی(عج) شناخته شود وگرنه نقد غرب به خودی خود هیچ دردی را دوا نمی‌کند و صرفاً یک ژست پُست‌مدرن است. بنده هیچ وقت به شما توصیه نمی‌کنم هر کتابی که به نقد غرب می‌پردازد را بخوانید، بسیاری از کتاب‌های نقد غرب همان غرب است. ما نقد غربی که در ذیل شخصیت حضرت امام، موجب رجوع به مکتب اشراقی حضرت امام می‌شود و نهایتاً ما را به حضرت مهدی(عج) رهنمون می‌کند، می‌پذیریم، ما غربی را نفی می‌کنیم که حجاب رجوع به حضرت مهدی(عج) است و انسان‌ها را گرفتار سوبژکتیویته کرده است.
عرض شد مباحث مربوط به انقلاب اسلامی چشم ما را متوجه عالَمی می‌کند که در آن امکان عبور از غرب برای جامعه‌مان فراهم گردد و از آن طرف مقدمه‌ی ظهور حضرت مهدی(عج) شود، مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) را با توجه به این امر دنبال می‌کنیم و شما نیز به جایگاه مباحث توجه داشته باشید.