موضوع اصلی بحث در جلسات گذشته بر این مبنا بود که هر حقیقت اشراقی به صورت اجمال تجلی میکند و با تفصیلی که به آن داده میشود حقانیتش آشکار میگردد. شاهد آن را این آیه قرآن قرار دادیم که میفرماید: «وَیَقُولُ الَّذِینَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَی بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»(244) عرض شد مصداق آن کسی که علم کتاب نزد اوست حضرت علی(ع) است. نتیجه گرفتیم پس جایگاه امیرالمؤمنین و اهل البیت(ع) تفصیل وحی الهی است که به صورت اجمال نازل شده است و این تفصیل منجر به تصدیق حقانیت وَحی میشود. و یکی از سخنان حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبهی اول نهج البلاغه را شاهد آوردیم که چگونه حضرت با تبیین نحوهی حضور حضرت حق در عالم، عامل حقانیت توحید میشوند. ملاحظه فرمودید که حضرت به جای اینکه با روش استدلالی، خدا را ثابت کنند، در راستای تبیین نحوهی حضور خداوند در عالم فرمودند: «مَعَ كُلّ شَیءٍ لاَ بِمُقَارَنَةٍ وَ غَیْرَ كُلِّ شَیءٍ لَا مُزَائَلَةٍ»(245) او با هر چیزی است، نه آنکه کنار آن چیز باشد و غیر هر چیزی است، نه آنکه از آن جدا باشد. ما را دعوت کردند تا از این زاویه خداشناسی را دنبال کنیم تا بتوانیم با او مأنوس شویم، این نوع از دعوت، دعوت برای خوب نگاهکردن است و نه دعوت به استدلال برای اثبات خداوند.
نتیجه گرفتیم که این خاصیت هر حقیقت اشراقی است که برای نظر به انوار آن حقیقت و قرارگرفتن در ذیل آن، قابل تبیین است. و عرض شد با توجه به این که مکتب امام خمینی(ره) یک مکتب اشراقی است باید برای این که این مکتب قابل فهم و قابل تصدیق بشود به تفصیل در آید و همانطور که امیرالمؤمنین(ع) برای به تفصیل در آوردن وَحی محمدی(ص) با ملکوت خود به اسلام رجوع کردند، برای به تفصیلآوردن مکتب حضرت امام هم باید به صورت قلبی و با ملکوتِ خود، به مکتب حضرت امام رجوع کرد و برای رجوع به مکتب اشراقی حضرت امام، مثل رجوع به هر مکتب اشراقی، اولاً: باید متوجه اشراقیبودن آن مکتب باشیم.(246) ثانیاً: خود را آماده و موظف کنیم که آن حقیقت اجمالی را به تفصیل در آوریم. در این صورت است که توانستهایم وسیلهی تصدیق آن حقیقت شویم. و عرض شد تفصیل آن مکتب منجر به تفکر میشود و تفکر بر روی حقایقِ وجودی موجب تفاهم میگردد و تفاهم عامل وحدت حقیقی در اجتماع میشود و در فضای وحدت حقیقی، آن نوع شکوفایی که آرمان بشریت است به صحنه میآید و در این راستا حضرت امام(ره) میفرمایند:
«باید توجه داشته باشید كه باز پیروزی به آخر نرسیده است؛ ما مراحلی داریم كه باید آن مراحل را طی كنیم. و آن، با همت شما جوانان است. شما جوانانِ اقشار ملت هستید كه باید این نهضت را همراهی كنید، تا به آخر. آنهایی كه در بین ما میخواهند تفرقه بیندازند، به غلط رفتهاند! بین اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد. بدخواهان میخواهند با این تفرقه نتایج سوء بگیرند و شما را به عقب برانند؛ و نهضت را نگذارند به نتیجه برسد؛ باید این توطئه را خنثی كنید. باید این اشخاصی را كه توطئهگر هستند به جای خودشان بنشانیم. من از خدای تبارك و تعالی این وحدت ملت را خواهانم؛ و با وحدت ملت و توجه به اسلام و دین اسلام، ما همه به پیش باید برویم، و جمهوری اسلامی را در خارج پیاده كنیم و وجود عینی بدهیم.(247)
عنایت دارید که برای به تفصیلآوردن مکتب امام و عینیکردن جمهوری اسلامی و ظهور وحدت ملت، ابتدا باید با توجه قلبی و ملکوتی خود متوجه اشراقیبودن آن مکتب شویم و سپس با هماهنگشدن با اندیشه و شخصیت و روحانیت امام، شایستگی به تفصیل درآوردن آن را در خود ایجاد نماییم، همانطور که مقام معظم رهبری«حفظهالله» اولاً: حضرت امام را یک حقیقت در تاریخ امروز جهان میدانند.(248) ثانیاً: سعی دارند با جنبهی روحانی و ملکوتی شخصیت امام هماهنگ شوند. و این همان برخورد درستی است که باید با مکتب امام داشت تا منجر به بهرهمندی همه از تجلیات نور اشراقی آن شخصیت گردد.