زشتی این کار تا حدی است که این مطلب به صورت یک ضربالمثل درآمده که تزکیة المرء نفسه قبیحه : ((خودستائی زشت و ناپسند است )) .
سرچشمه اصلی این عمل ناپسند عدم شناخت خویشتن است چرا که اگر انسان خود را به خوبی بشناسد کوچکی خود را در برابر عظمت پروردگار ،
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 543@@@
و ناچیز بودن اعمالش را در برابر مسؤلیتهای سنگینی که بر عهده دارد ، و نعمتهای عظیمی را که خدا به او بخشیده بداند هرگز گام در جاده خودستائی نخواهد گذاشت غرور و غفلت و خود برتربینی و تفکرات جاهلی نیز انگیزه های دیگری برای این کار زشت است .
خودستائی از آنجا که بیانگر اعتقاد انسان به کمال خویشتن است مایه عقب ماندگی او است ، چرا که رمز تکامل ((اعتراف به تقصیر)) و قبول وجود نقصها و ضعفها است .
به همین دلیل اولیای خدا همیشه معترف به تقصیر خود در برابر وظائف الهی ، بودند ، و مردم را از خودستائی و بزرگ شمردن اعمال خویش نهی می کردند .
در حدیثی از امام باقر (علیه السلام ) در تفسیر آیه مورد بحث (فلا تزکوا انفسکم ) آمده است : لایفتخر احدکم بکثرة صلاته و صیامه و زکاته و نسکه ، لان الله عز و جل اعلم بمن اتقی : ((هیچ کس از شما نباید به فزونی نماز و روزه و زکات و مناسک حج و عمره افتخار کند زیرا خداوند پرهیزگاران شما را از همه بهتر می شناسد)) .**(نورالثقلین) جلد 5 صفحه 165***
امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) در یکی از نامه هائی که برای معاویه نوشته ، و مسائل بسیار مهمی را در آن یاد آوری کرده ، می فرماید : و لو لا ما نهی الله عنه من تزکیة المرء نفسه لذکر ذاکر فضائل جمة ، تعرفها قلوب المؤمنین ، و لا تمجها آذان السامعین : ((اگر نه این بود که خداوند از خودستائی نهی کرده ، گوینده ، فضائل فراوانی را بر می شمرد که دلهای آگاه مؤمنان با آن آشناست ، و گوشهای شنوندگان از شنیدنش ابا ندارد)) (منظور از گوینده خود امام (علیه السلام )
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 544@@@
است ) .**(نهج البلاغه) نامه 28***
در این زمینه بحث مشروحی در جلد سوم ذیل آیه 49 سوره نساء نیز آمده است (صفحه 413 به بعد) .
ناگفته نماند که گاه ضرورتهائی ایجاب می کند که انسان خود را با تمام امتیازاتی که دارد معرفی کند ، چرا که بدون آن هدفهای مقدسی پایمال می گردد ، میان اینگونه سخنان ، با خودستائی و تزکیه نفس تفاوت بسیار است .
نمونه این سخن خطبه امام سجاد (علیه السلام ) در مسجد شام است ، در آن هنگام که می خواهد خود و خاندانش را به مردم شام معرفی کند ، تا توطئه بنی امیه در زمینه خارجی بودن شهیدان کربلا عقیم گردد ، و نقشه های شیطانی آنها نقش بر آب شود .
در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) نیز می خوانیم هنگامی که از مساءله ستایش خویشتن سؤال کردند فرمود : ((گاه به خاطر ضرورتهائی لازم می شود)) سپس به دو مورد از سخنان انبیا که در قرآن آمده است استدلال کرد : نخست یوسف که به عزیز مصر پیشنهاد کرد او را خزانه دار کشور مصر کند ، و افزود : ((انی حفیظ علیم )) : ((من نگاهبان آگاهی هستم و دیگری در مورد پیامبر بزرگ خدا ((هود)) که قوم خود را مخاطب ساخته گفت )) : انا لکم ناصح امین : ((من برای شما خیرخواه امینی می باشم )) .
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 545@@@