تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد22
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

تقوی بزرگترین ارزش انسانی

در آیات گذشته روی سخن به مؤمنان بود ، و خطاب به صورت ((یا ایها الذین آمنوا)) و در ضمن آیات متعددی را که یک ((جامعه مؤمن )) را با خطر روبرو می سازد بازگو کرد و از آن نهی فرمود .

در حالی که در آیه مورد بحث مخاطب کل جامعه انسانی است و مهمترین اصلی را که ضامن نظم و ثبات است بیان می کند ، و میزان واقعی ارزشهای انسانی را در برابر ارزشهای کاذب و دروغین مشخص ‍ می سازد .

می فرماید : ((ای مردم ! ما شما را از یک مرد و زنی آفریدیم ، و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید)) (یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا) .

منظور از آفرینش مردم از یک مرد و زن همان بازگشت نسب انسانها

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 197@@@

به ((آدم )) و ((حوا)) است ، بنابراین چون همه از ریشه واحدی هستند معنی ندارد که از نظر نسب و قبیله بر یکدیگر افتخار کنند ، و اگر خداوند برای هر قبیله و طائفه ای ویژگیهائی آفریده برای حفظ نظم زندگی اجتماعی مردم است ، چرا که این تفاوتها سبب شناسائی است ، و بدون شناسائی افراد ، نظم در جامعه انسانی حکمفرما نمی شود ، چرا که هر گاه همه یکسان و شبیه یکدیگر و همانند بودند ، هرج و مرج عظیمی سراسر جامعه انسانی را فرا می گرفت .

در این که میان ((شعوب )) (جمع ((شعب )) بر وزن صعب ) به معنی ((گروه عظیمی از مردم )) و ((قبائل )) جمع ((قبیله )) چه تفاوتی است ؟ مفسران احتمالات مختلفی داده اند؟

جمعی گفته اند دایره شعوب گسترده تر از دایره قبائل است ، همانطور که ((شعب )) امروز بر یک ((ملت )) اطلاق می شود .

بعضی ((شعوب )) را اشاره به ((طوائف عجم )) و ((قبائل )) را اشاره به ((طوائف عرب )) می دانند :

و بالاخره بعضی دیگر ((شعوب )) را از نظر انتساب انسان به مناطق جغرافیائی ، و ((قبائل )) را ناظر به انتساب او به نژاد و خون شمرده اند .

ولی تفسیر اول از همه مناسبتر به نظر می رسد .

به هر حال قرآن مجید بعد از آنکه بزرگترین مایه مباهات و مفاخره عصر جاهلی یعنی نسب و قبیله را از کار می اندازد ، به سراغ معیار واقعی ارزشی رفته می افزاید : ((رامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شما است )) (ان اکرمکم عند الله اتقیکم ) .

به این ترتیب قلم سرخ بر تمام امتیازات ظاهری و مادی کشیده ، و اصالت و واقعیت را به مساءله تقوا و پرهیزکاری و خداترسی می دهد ، و می گوید برای تقرب به خدا و نزدیکی به ساحت مقدس او هیچ امتیازی جز تقوا مؤثر نیست .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 198@@@

و از آنجا که تقوا یک صفت روحانی و باطنی است که قبل از هر چیز باید در قلب و جان انسان مستقر شود ، و ممکن است مدعیان بسیار داشته باشد و متصفان کم ، در آخر آیه می افزاید : ((خداوند دانا و آگاه است )) (ان الله علیم خبیر) .

پرهیزگاران را به خوبی می شناسد ، و از درجه تقوا و خلوص نیت و پاکی و صفای آنها آگاه است ، آنها را بر طبق علم خود گرامی می دارد و پاداش ‍ می دهد مدعیان دروغین را نیز می شناسد و کیفر می دهد .

نکته :