تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد22
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - داستان تنزیه صحابه !

معروف در میان علما و دانشمندان اهل سنت این است که صحابه رسول الله (صلی اللّه علیه و آله ) دارای این امتیاز خاص بر افراد دیگر از امت هستند که همگی پاک و پاکیزه اند ، و از آلودگیها بدورند ، و ما حق انتقاد از هیچیک از آنها نداریم ، و بدگوئی از آنها مطلقا ممنوع است ، حتی به گفته بعضی موجب کفر می شود! و برای اثبات این مقصود به آیاتی از قرآن مجید استناد کرده اند ، از جمله آیه مورد بحث که می گوید : ((خداوند به کسانی از آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام داده اند وعده مغفرت و اجر عظیم داده است )) .

و همچنین به ((آیه 100 سوره توبه )) که بعد از ذکر عنوان ((مهاجرین )) و ((انصار)) می گوید : رضی الله عنهم و رضوا عنه : ((خداوند از آنها خشنود ، و آنها نیز از خدا خشنود شدند)) .

ولی هر گاه خود را از پیشداوریها تهی کنیم ، قرائن روشنی در برابر ما

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 120@@@

وجود دارد که این عقیده مشهور را متزلزل می سازد :

1 - جمله ((رضی الله عنهم و رضوا عنه )) در سوره توبه تنها مخصوص مهاجران و انصار نیست ، زیرا در همان آیه در کنار مهاجران و انصار ((الذین اتبعوهم باحسان )) قرار گرفته که مفهومش شامل تمام کسانی است که تا دامنه قیامت به نیکی از آنها پیروی می کنند .

همانگونه که ((تابعان )) اگر یکروز در خط ایمان و احسان باشند و روز دیگر در خط کفر و اسائه (بدی کردن ) قرار گیرند ، از زیر چتر رضایت الهی خارج می شوند عین همین مطلب درباره ((صحابه )) نیز می آید ، زیرا آنها را نیز در آخرین آیه سوره فتح مقید به ایمان و عمل صالح کرده که اگر یکروز این عنوان از آنها سلب شود از دائره رضایت الهی بیرون خواهند رفت .

و به تعبیر دیگر تعبیر به ((احسان )) هم در مورد ((تابعان )) است ، و هم در مورد ((متبوعان )) بنابراین هر کدام از این دو ، ((خط احسان )) را رها کنند مشمول رضایت خدا نخواهند بود .

2 - از روایات اسلامی چنین استفاده می شود که اصحاب پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) هر چند امتیاز مصاحبت آن بزرگوار را داشتند ، ولی کسانی که در دورانهای بعد می آیند و از ایمان راسخ و عمل صالح برخوردارند از یک نظر از صحابه افضلند ، چرا که آنها شاهد انواع معجزات بوده اند ولی دیگران بدون مشاهده آنها ، و با استفاده از دلائل دیگر ، در همان راه گام نهاده اند .

چنانکه در حدیثی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) می خوانیم که یارانش ‍ عرض کردند : نحن اخوانک یا رسول الله ؟! قال : لا انتم اصحابی ، و اخوانی الذین یاتون بعدی ، آمنوا بی و لم یرونی ، و قال : للعامل منهم اجر خمسین منکم ، قالوا بل منهم یا رسول الله ؟ قال : بل منکم ! ردوها ثلاثا ، ثم قال : لانکم تجدون علی الخیر اعوانا! :

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 121@@@

آیا ما برادران توئیم ای رسول خدا؟ فرمود : نه ! شما اصحاب من هستید ، ولی برادران من کسانی هستند که بعد از من می آیند و به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند .

سپس افزود : ((افرادی از آنها که اهل عمل صالحند اجر پنجاه نفر از شما را دارند! عرض کردند پنجاه نفر از خودشان ای رسول خدا؟! فرمود : نه ! پنجاه نفر از شما و سه بار آنها این سخن را تکرار کردند (و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) نفی کرد) سپس فرمود : این به خاطر آن است که شرایطی در اختیار دارید که شما را در کارهای خیر یاری می کند)) .**(تفسیر روح البیان) جلد 9 صفحه 61***

در صحیح مسلم نیز از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله ) چنین نقل شده که روزی فرمود : وددت انا قد راءینا اخواننا : ((دوست می داشتم برادرانمان را می دیدیم ))! .

قالوا : اولسنا اخوانک یا رسول الله ؟! : ((گفتند : آیا ما برادران تو نیستیم ای رسول خدا))؟!

فرمود : انتم اصحابی و اخواننا الذین لم یاتوا بعد : ((شما اصحاب من هستید ، اما برادران ما هنوز نیامده اند)) **(صحیح مسلم) جلد اول کتاب الطهارة حدیث 39***

عقل و منطق نیز همین را می گوید که دیگران که تحت پوشش تعلیمات مستمر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) در شب و روز نبوده اند و در عین حال همانند یاران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) یا بیش از آنها ایمان و عمل صالح داشته اند برترند .

3 - این سخن از نظر تاریخی نیز بسیار آسیب پذیر است چرا که بعضی از صحابه را می بینیم که بعد از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله ) و یا حتی در عصر خود او راه خطا پیمودند .

ما چگونه می توانیم کسانی را که آتش جنگ جمل را افروختند و آنهمه

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 122@@@

مسلمانان را به کشتن دادند و بر روی خلیفه به حق پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) شمشیر کشیدند از گناه تبرئه کنیم ؟!

یا کسانی که در ((صفین )) و ((نهروان )) اجتماع کردند و سر به شورش در برابر وصی و جانشین پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) و برگزیده مسلمین برداشتند ، و خونهای بی حساب ریختند ، مشمول رضای خدا بدانیم ، و بگوئیم گرد و غبار عصیان نیز بر دامان آنها ننشسته است ؟!

و از این عجیبتر عذر کسانی است که تمام این مخالفتها را به عنوان اینکه آنها مجتهد بودند و مجتهد معذور است توجیه می کنند!

اگر بشود چنین گناهان عظیمی را به وسیله ((اجتهاد)) توجیه کرد دیگر هیچ قاتلی را نمی توان ملامت نمود ، و یا حدود الهی را درباره او اجرا کرد ، چرا که ممکن است اجتهاد کرده باشد .

و به تعبیر دیگر در میدان جمل یا صفین و یا نهروان دو گروه در مقابل هم ایستادند که قطعا هر دو بر حق نبودند چرا که جمع بین ضدین محال است ، با این حال چگونه می توان هر دو را مشمول رضای خدا دانست ، در حالی که مساءله از مسائل پیچیده و مشکلی نبود که تشخیص آن ممکن نباشد؟ زیرا همه می دانستند علی (علیه السلام ) یا بر طبق نص ‍ پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) و یا با انتخاب مسلمین خلیفه بر حق او است ، در عین حال بر روی او شمشیر کشیدند ، این کار را چگونه می توان از طریق اجتهاد توجیه کرد؟!

چرا شورش ((اصحاب رده )) را در زمان ابوبکر از طریق اجتهاد توجیه نمی کنند و رسما آنها را مرتد می شمرند ، اما شورشیان ((جمل )) و ((صفین )) و ((نهروان )) را مبرای از هر گونه گناه می دانند؟!

به هر حال به نظر می رسد که مساءله تنزیه صحابه به طور مطلق یک حکم سیاسی بوده که گروهی بعد از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) برای حفظ موقعیت خود روی آن

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 123@@@

تکیه کردند ، تا خود را از هر گونه انتقادی مصون و محفوظ دارند و این مطلبی است که نه با حکم عقل می سازد ، و نه با تواریخ مسلم اسلامی ، و شعری است که ما را در قافیه خود گرفتار خواهد کرد .

چه بهتر که ما در عین احترام به صحابه رسول الله (صلی اللّه علیه و آله ) و کسانی که همواره در خط او بودند معیار قضاوت درباره آنها را اعمال و عقائدشان در طول زندگانیشان از آغاز تا انجام در نظر بگیریم ، همان معیاری که از قرآن استفاده کرده ایم و همان معیاری که خود پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) یارانش را با آن می سنجید .