تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد22
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

توجیه گناه ، یک بیماری عمومی است !

هر قدر گناه سنگین باشد به سنگینی توجیه گناه نیست ، چرا که گنهکار معترف به گناه غالبا به سراغ توبه می رود ، اما مصیبت زمانی شروع می شود که پای توجیه گریها در میان آید که نه تنها راه توبه را به روی انسان می بندد ، بلکه او را در گناه راسختر و جریتر می سازد .

این توجیه گری گاه برای حفظ آبرو و جلوگیری از رسوائی در برابر مردم است ، اما از آن بدتر زمانی است که برای فریب وجدان صورت گیرد . این توجیه گری مطلب تازه ای نیست ، و نمونه های مختلف آن را در تمام طول تاریخ بشر می توان یافت ، که چگونه جنایتکاران بزرگ تاریخ برای فریب خود یا دیگران دست به توجیهات مضحکی می زدند که هر انسانی را غرق تعجب می کند .

قرآن مجید که درس بزرگ تربیت و انسان سازی است در این باره بحثهای فراوانی دارد که نمونه ای از آن را در آیات فوق خواندیم .

بد نیست نمونه های دیگر را برای تکمیل این بحث نیز مورد بررسی قرار دهیم :

1 - مشرکان عرب برای توجیه شرک خود گاه متوسل به رسم نیاکان می شدند و می گفتند : انا وجدنا آباءنا علی امة و انا علی آثارهم مقتدون ((ما پدران خود را بر آئینی یافتیم و ما به آثار آنها اقتدار می کنیم ))! (زخرف - 23) .

و گاه به نوعی جبر متوسل شده می گفتند : لو شاء الله ما اشرکنا و لا

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 54@@@

آبائنا : ((اگر خدا می خواست نه ما و نه پدرانمان هرگز مشرک نمی شدیم ))! (148 - انعام ) .

2 - گاه مؤمنان ضعیف الایمان برای فرار از جنگ ، خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) می آمدند ، و به این عنوان که خانه های ما در و دیوار درستی ندارد و آسیب پذیر است صحنه را خالی می کردند : و یستاذن فریق منهم النبی یقولون ان بیوتنا عورة و ما هی بعورة ان یریدون الا فرارا (احزاب - 13) : ((گروهی از آنها از پیامبر اجازه می خواستند و می گفتند خانه های ما آسیب پذیر است در حالی که آسیب پذیر نبود آنها فقط می خواستند فرار کنند .

3 - گاه به این بهانه که اگر ما به جنگ رومیان برویم ممکن است زیبارویان رومی ، دل ما را بربایند ، و به حرام بیفتیم ! اجازه عدم شرکت در جنگ را از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) می خواستند : و منهم من یقول ائذن لی و لا تفتنی (توبه - 49) : ((بعضی از آنان می گوید به من اجازه ده و مرا به گناه نینداز))!

و گاه به این عنوان که اموال و زن و فرزند ما را گرفتار و به خود مشغول ساخته ، گناه بزرگ فرار از اطاعت فرمان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) را توجیه می کردند (آیات مورد بحث ) .

5 - شیطان نیز با یک مقایسه غلط نافرمانی صریح خود را در برابر خداوند توجیه کرد و گفت : ((مرا از آتش آفریدهای و آدم را از خاک ! چگونه ممکن است موجودی شریفتر برای موجودی پستتر سجده کند))! : انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین (اعراف - 12) .

6 - در عصر جاهلیت نیز برای توجیه جنایت بزرگ ((فرزندکشی )) می گفتند از این می ترسیم که در جنگها دختران ما به دست دشمنان بیفتند ، غیرت ناموسی ما ایجاب می کند که نوزادان دختر را زیر خاک پنهان کنیم ! ، و گاه می گفتند اگر فرزندانمان زنده بمانند قادر بر تاءمین زندگی آنها نیستیم !(اسراء - 31) .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 55@@@

حتی از بعضی آیات قرآن بر می آید که گناهکاران برای توجیه گناهان خود در قیامت نیز به اموری متشبث می شوند از جمله اینکه ما پیروی از بزرگان قوم خود کردیم و آنها بودند که ما را گمراه کردند ، و بجای ما تصمیم گرفتند! : ((ربنا انا اطعنا سادتنا و کبرائنا فاضلونا السبیلا)) (احزاب - 67) .

خلاصه اینکه بلای ((توجیه گری )) بلائی است فراگیر که گروه عظیمی از مردم اعم از عوام و خواص را در برگرفته ، و خطر بزرگ آن این است که راههای اصلاح را به روی گنهکاران می بندد و گاه واقعیتها را حتی در نظر خود انسان دگرگون جلوه می دهد .

بسیارند کسانی که ((ترس و جبن )) خود را به عنوان ((احتیاط)) ، و ((حرص )) را به ((تاءمین آینده )) و ((تهور)) را به ((قاطعیت )) و ((ضعف نفس )) را به ((حیا)) و ((بی عرضگی )) را به ((زهد)) و ((ارتکاب حرام )) را به ((کلاه شرعی )) و ((فرار از زیر بار مسئولیت )) را به ((ثابت نبودن موضوع )) و ((ضعفها و کوتاهیها))ی خود را به ((قضا و قدر)) توجیه می کنند ، و چه دردناک است که انسان با دست خود راه نجات را به روی خود ببندد؟!

گرچه این مفاهیم هر کدام در جای خود معنی صحیحی دارد ، ولی اشکال در این است که آن را تحریف کرده ، و نتیجه وارونه می گیرند ، و چه زیانهای عظیمی که از این رهگذر به جوامع بشری و خانواده ها و افراد رسیده است ؟! خداوند همه ما را از این بلای بزرگ و خانمان سوز حفظ کند (آمین ) .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 56@@@