این سوره یکی دیگر از سوره هائی است که با سوگند شروع می شود ، سوگندهائی برای بیان یک واقعیت مهم یعنی مساءله قیامت و معاد و رستاخیز و محاسبه اعمال انسانها .
اهمیت این مساءله به قدری است که خداوند در آیات مختلف قرآن ، به قسمتهای بسیاری از مقدسات سوگند یاد کرده تا عظمت آن روز و وقوع حتمی آن را روشن سازد .
پنج سوگندی که در آغاز این سوره به چشم می خورد ، معانی سربسته و تفکرانگیزی دارد که مفسران در تفسیر آنها به همه جا دست افکنده اند .
می فرماید : ((سوگند به کوه طور)) (و الطور) .
((و سوگند به کتابی که نوشته شده است . . .)) (و کتاب مسطور) .
((در صفحه ای گسترده )) (فی رق منشور) .
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 411@@@
((و سوگند به بیت المعمور)) (و البیت المعمور) .
((و سقف برافراشته )) (و السقف المرفوع ) .
((و سوگند به دریای مملو برافروخته ))! (و البحر المسجور) .
((که عذاب پروردگارت حتما واقع می شود)) (ان عذاب ربک لواقع ) .
((و چیزی از آن مانع نمی گردد)) (ما له من دافع ) .
((طور)) در لغت به معنی ((کوه )) است ، ولی با توجه به اینکه این کلمه در 10 آیه از قرآن مجید مطرح شده که در 9 مورد سخن از ((طور سینا)) همان کوهی که در آنجا وحی بر موسی نازل می شد به میان آمده ، معلوم می شود که در آیه مورد بحث (مخصوصا با توجه به الف و لام عهد) در اینجا نیز همان معنی است .
بنابراین خداوند در نخستین مرحله ، به یکی از مکانهای مقدس روی زمین که وحی الهی در آنجا نازل می گشت سوگند یاد کرده است .
در تفسیر ((کتاب مسطور)) نیز احتمالات گوناگونی داده اند :
بعضی آنرا اشاره به لوح محفوظ ، و بعضی به قرآن مجید ، و بعضی به نامه اعمال ، و بعضی به تورات که بر موسی نازل شد ، می دانند .
ولی به تناسب سوگندی که قبل از آن آمده این تعبیر یا اشاره به تورات است و یا همه کتب آسمانی .
واژه ((رق )) از ماده ((رقت )) در اصل به معنی نازک و لطیف بودن است،
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 412@@@
و به کاغذ یا پوست نازکی که مطلبی بر آن می نویسند نیز گفته می شود ، و ((منشور)) به معنی گسترده است . (بعضی معتقدند این واژه معنی درخشندگی و لمعان را نیز در بردارد) .
بنابراین سوگند به کتابی خورده شده که بر صفحه ای از بهترین صفحات نگاشته شده و در عین حال باز و گسترده است و نه پیچیده !
در مورد ((بیت المعمور)) نیز تفسیرهای گوناگونی شده ، بعضی آنرا اشاره به خانه ای می دانند که در آسمانها محاذی خانه کعبه است ، و با عبادت فرشتگان ، معمور و آباد است ، این معنی در روایات متعددی که در منابع مختلف اسلامی آمده است دیده می شود .**در بحارالانوار بیش از ده روایت در این زمینه نقل شده (جلد 58 صفحه 55 به بعد)***
طبق روایتی هر روز هفتاد هزار فرشته به زیارت آن می آیند و هرگز بار دیگر به سوی آن باز نمی گردند .
بعضی آنرا به ((کعبه )) و خانه خدا در زمین تفسیر کرده اند که بوسیله زوار و حاجیان همواره معمور و آباد است ، و می دانیم نخستین خانه ای است که برای عبادت ، در روی زمین ساخته و آباد شده است .
بعضی نیز گفته اند منظور از آن ، خانه قلب مؤمن است که با ایمان و ذکر خدا ، آباد است .
ولی ظاهر آیه یکی از دو معنی اول است ، و با توجه به تعبیرات مختلفی که در قرآن ، از ((کعبه )) به عنوان ((بیت )) آمده ، معنی دوم از همه مناسبتر به نظر می رسد .
اما ((سقف مرفوع )) ، منظور از آن آسمان است ، چرا که در آیه 32 سوره انبیاء می خوانیم : و جعلنا السماء سقفا محفوظا : ((ما آسمان را سقف
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 413@@@
محفوظی قرار دادیم )) و در آیه 27 و 28 سوره نازعات آمده ((اءانتم اشد خلقا ام السماء بناها)) : ((آیا آفرینش مجدد شما مهمتر است ، یا آفرینش آسمان که خداوند آن را بر پا ساخته است ، سقفش را برافراشته و آن را منظم و مرتب ساخته )) .
تعبیر به ((سقف )) ممکن است از این نظر باشد که ستارگان و کرات آسمانی آنچنان سراسر آسمان را پوشانده اند و به سقفی می مانند ، و نیز ممکن است اشاره به ((جو اطراف زمین )) باشد که قشر فشرده ای از هوا همچون سقف محکمی اطراف آن را فراگرفته و آنرا در برابر هجوم سنگهای آسمانی و اشعه زیانبار کیهانی به خوبی حفظ می کند .
برای ((مسجور)) دو معنی در لغت ذکر شده : یکی ((برافروخته )) و دیگری ((مملو)) ، راغب در مفردات می گوید : ((سجر)) (بر وزن فجر) به معنی شعله ور ساختن آتش است ، و آیه فوق را نیز به همین معنی می داند ، او سخنی از معنی دوم به میان نیاورده ، ولی مرحوم ((طبرسی )) در ((مجمع البیان )) نخستین معنی را همین معنی ذکر می کند ، و در بعضی از کتب لغت نیز به آن اشاره شده است .
آیات دیگر قرآن ، نیز معنی اول را تایید می کند ، چنانکه در آیه 71 و 72 سوره مؤمن می خوانیم یسحبون فی الحمیم ثم فی النار یسجرون : ((آنها را در آب سوزان می کشند ، سپس در آتش مشتعل خواهند شد)) .
در سخنان امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) در داستان ((حدیده محماة )) به برادرش عقیل نیز می خوانیم که فرمود : اءتان من حدیدة احماها انسانها للعبه و تجرنی الی نار سجرها جبارها لغضبه : ((آیا از آهنی که انسانی به صورت بازیچه آنرا گداخته است ناله می کنی ، ولی مرا به سوی آتشی می کشانی که
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 414@@@
پروردگار آنرا از خشمش برافروخته ))؟! .**(نهج البلاغه) خطبه 224***
اما این ((بحر مسجور)) و دریای برافروخته کجاست ؟ بعضی گفته اند همین اقیانوسهای کره زمین ما است که در آستانه قیامت ، برافروخته می شود و سپس منفجر می گردد ، چنانکه در آیه 6 سوره تکویر آمده : و اذ البحار سجرت : ((هنگامی که دریاها برافروخته می شود)) و در آیه 3 سوره انفطار می خوانیم : و اذ البحار فجرت : ((هنگامی که دریاها منفجر و شکافته می شود)) .
ولی بعضی دیگر آنرا به دریائی از مواد مذاب که در دل کره زمین است تفسیر کرده اند ، در حدیثی که در تفسیر عیاشی از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده نیز شاهدی بر این معنی است ، در این حدیث آمده است که ((قارون )) در ((بحر مسجور)) عذاب می شود**(نورالثقلین) جلد 5 صفحه 138*** در حالی که می دانیم که قرآن مجید می گوید ((قارون و خانه و گنجهایش در اعماق زمین فرو رفت )) : فخسفنا به و بداره الارض (قصص 81) .
این دو تفسیر با یکدیگر منافات ندارد و ممکن است آیه فوق قسم به هر دو باشد ، چرا که هر دو از آیات خداوند و شگفتیهای بزرگ این جهان است .
قابل توجه اینکه در چگونگی ارتباط مفهوم این پنج سوگند با یکدیگر مفسران چندان بحث نکرده اند ، ولی چنین به نظر می رسد که سه سوگند نخست رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند چرا که همه از وحی و خصوصیات آن سخن می گویند ((کوه طور)) محل نزول وحی بود ، و ((کتاب مسطور)) نیز اشاره به کتاب آسمانی است ، خواه تورات باشد یا قرآن ، و ((بیت المعمور)) محل رفت
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 415@@@
و آمد فرشتگان و پیک وحی خدا است .
و اما دو سوگند دیگر از آیات ((تکوینی )) سخن می گوید (در برابر سه سوگند نخست که از آیات تشریعی سخن می گفت ) این دو سوگند یکی اشاره به مهمترین نشانه ی توحید یعنی آسمان باعظمت است ، و دیگری به یکی از نشانه های مهم معاد که در آستانه رستاخیز رخ می دهد .
بنابراین ((توحید)) و ((نبوت )) و ((معاد)) در این پنج سوگند جمع است .
بعضی که همه این آیات را اشاره به ((موسی )) و سرگذشت او می دانند پیوند آیات را چنین ذکر کرده اند : طور همان کوهی است که در آن به موسی وحی نازل می شد ، و کتاب مسطور تورات است ، بیت المعمور مرکز رفت و آمد فرشته وحی (و احتمالا منظور بیت المقدس ) است ، و سقف مرفوع همان است که در داستان بنی اسرائیل آمده : و اذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة : ((به خاطر بیاورید هنگامی که کوه را همچون سایبان بالای سر بنی اسرائیل بلند کردیم )) (اعراف 171) .
و ((بحر مسجور)) دریای آتشین است که قارون به خاطر مخالفت با آئین موسی در آن مجازات می شود .
ولی این تفسیر بعید به نظر می رسد و با روایاتی که در منابع اسلامی نقل شده نیز سازگار نیست ، و چنانکه گفتیم سقف مرفوع به گواهی آیات دیگر قرآن و روایاتی که در تفسیر آیه نقل شده اشاره به آسمان است .
نکته ای که در اینجا باقی می ماند این است که ارتباط این قسمها و موضوعی که برای آن سوگند یاد شده چگونه است ؟
پاسخ این سؤال با توجه به مطالبی که در بالا گفته شد روشن می شود ، و آن اینکه سوگندهای فوق که بر محور قدرت خداوند در عالم ((تکوین )) و
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 416@@@
((تشریح )) دور می زند بیانگر این است که چنین کسی به خوبی قادر است مردگان را بار دیگر به زندگی و حیات بازگرداند ، و قیامت را بر پا کند ، این همان چیزی است که سوگندها به خاطر آن یاد شده ، همان گونه که در آخرین آیات خواندیم ((ان عذاب ربک لواقع ما له من دافع )) .
@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 417@@@