تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد22
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

همه برای او سجده کنید

به دنبال آیات گذشته که سخن از هلاکت اقوام پیشین به خاطر ستمگری

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 574@@@

و طغیان آنها می گفت ، آیات مورد بحث روی سخن را به مشرکان و کفار و منکران دعوت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) کرده ، می گوید : این پیامبر (یا این قرآن ) انذارکننده ای همچون انذارکنندگان پیشین است )) (هذا نذیر من النذر الاولی ) .

اینکه می گوید : پیامبر (یا قرآن ) از نوع انذارکنندگان نخستین است ، مفهومش این است که رسالت محمد (صلی اللّه علیه و آله ) و کتاب آسمانیش قرآن موضوع بی سابقه ای نیست ، شبیه آن در گذشته بسیار بوده است ، چرا مایه تعجب شماست ؟

بعضی از مفسران نیز احتمال داده اند که ((هذا)) اشاره به اخباری است که در آیات قبل از سرگذشت اقوام پیشین ذکر شد ، زیرا اینها نیز به نوبه خود بیم دهنده است ، ولی دو تفسیر سابق مناسبتر به نظر می رسد .

آنگاه برای اینکه مشرکان و کافران به خطری که در پیش دارند توجه بیشتر کنند ، می افزاید : ((آنچه باید نزدیک شود نزدیک شده است )) (ازفت الازفة ) .

آری قیامت نزدیک است ، خود را برای سؤال و حساب و جزا آماده کنید .

تعبیر به ((آزفة )) از قیامت به خاطر نزدیکی آن و تنگی وقت است ، زیرا این واژه از کلمه ((ازف )) (بر وزن نجف ) به معنی ((تنگی وقت )) گرفته شده ، و طبعا مفهوم نزدیک شدن را نیز دربردارد .

نامگذاری قیامت به این نام علاوه بر آیه مورد بحث در آیه 18 غافر نیز آمده است ، و تعبیری است گویا و بیدارکننده ، همین مفهوم را به صورت دیگری در آیه 1 سوره قمر می خوانیم : اقتربت الساعة : ((قیامت نزدیک شده است )) و به هر حال نزدیکی قیامت با توجه به کوتاهی عمر دنیا قابل درک است به خصوص اینکه هر کس می میرد قیامت صغرایش بر پا می شود .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 575@@@

سپس می افزاید : مهم این است که ((هیچکس جز خدا نمی تواند در آنروز به داد مردم برسد ، و شدائد آنرا برطرف سازد)) (لیس لها من دون الله کاشفة ) .**ضمیر (لها) به (آزفه) باز می گردد و مونث بودن (کاشفه) بخاطر این است که صفت برای (نفس) محذوف است بعضی نیز احتمال داده اند که (تاء) در (کاشفة) برای مبالغه است مانند (علامة)***

((کاشفة )) در اینجا به معنی برطرف کننده شدائد است .

ولی بعضی از مفسران ((کاشفة )) را به معنی عاملی برای تاءخیر قیامت تفسیر کرده اند ، و بعضی به معنی کشف کننده تاریخ وقوع قیامت گرفته اند ولی معنی اول از همه مناسبتر است .

به هر حال حاکم و مالک و صاحب قدرت در آن روز (و همیشه ) خدا است ، اگر نجات می خواهید دست به دامن لطف او زنید ، و اگر آرامش ‍ می طلبید در سایه ایمان به او قرار گیرید .

در آیه بعد می افزاید : ((آیا از این سخن تعجب می کنید)) (افمن هذا الحدیث تعجبون ) .

این جمله ممکن است اشاره به مساءله رستاخیز باشد که در آیات قبل آمده ، یا اشاره به قرآن ، (چرا که در آیات دیگر از آن تعبیر به ((حدیث )) شده )**سوره طور آیه 34*** و یا سخنانی که درباره هلاک اقوام پیشین گفته شد و یا همه اینها .

سپس می گوید ((و می خندید و گریه نمی کنید))؟ (و تضحکون و لا تبکون ) .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 576@@@

((و پیوسته در غفلت و بیخبری و لهو و سرگرمی گناه آلود به سر می برید))؟! (و انتم سامدون ) .

در حالی که اینجا نه جای خنده است و نه جای غفلت و بیخبری ، جای گریه بر فرصتهای از دست رفته ، طاعات ترک شده ، و معاصی و گناهانی است که از شما سر زده است ، جای بیداری و جبران اموری است که از دست رفته ، و بالاخره جای توبه و انابه و بازگشت به سایه لطف خدا است .

((سامدون )) از ماده ((سمود)) (بر وزن جمود) به معنی لهو و سرگرمی و بلند کردن سر از روی کبر و غرور است ، و در اصل به کار شتر هنگامی که راه می رود و سر خود را از روی بی اعتنائی به هوا بلند می کند گفته می شود .

این متکبران مغرور همچون حیوانات به خواب و خور مشغولند ، در عیش و نوش غرقند ، و از حوادث دردناک و کیفرهای شدیدی که در پیش دارند و نزدیک است دامانشان را بگیرد بیخبرند .

در آخرین آیه این سوره ، و به دنبال بحثهای فراوانی که پیرامون اثبات توحید و نفی شرک بیان شد ، می گوید : ((اکنون که چنین است برای خدا سجده کنید و او را پرستش نمائید)) (فاسجدوا لله و اعبدوا) .

اگر می خواهید در صراط مستقیم حق گام بردارید تنها برای او که تمام خطوط عالم هستی به ذات پاکش منتهی می گردد سجده کنید ، و اگر می خواهید به سرنوشت دردناک اقوام پیشین که بر اثر شرک و کفر و ظلم و ستم در چنگال عذاب الهی گرفتار شدند گرفتار نشوید تنها او را عبادت کنید .

جالب توجه اینکه در روایات زیادی نقل شده است که وقتی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) به هنگام تلاوت این سوره به این آیه رسید همه مؤمنان و کافرانی که آنرا شنیدند به سجده افتادند ، طبق روایتی تنها کسی که سجده نکرد ((ولید بن مغیره ))

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 577@@@

بود که (شاید نمی توانست برای سجده کردن خم شود) کفی از خاک برداشت و پیشانی را بر آن گذاشت و اینگونه سجده کرد!

این تعجب ندارد که حتی بت پرستان به سجده افتاده باشند چرا که لحن گیرای این سوره از یکسو ، محتوای هیجان انگیز آن از سوی دیگر ، و تهدیدهای وحشتناک نسبت به مشرکان از سوی سوم ، و خارج شدن این آیات مبارک از دهان پیغمبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله ) در نخستین مرحله نزول وحی از سوی چهارم ، آنچنان گیرا و مؤثر و پرنفوذ بود که هر دلی را بی اختیار تحت تاءثیر خود قرار داد ، و حجابهای عناد و لجاج و تعصب و خودخواهی را هر چند موقت کنار زد ، و نور توحید را در قلوب پرتوافکن کرد .

اگر خود ما نیز این سوره را با دقت و تاءمل ، و با حضور قلب و توجه تلاوت کنیم ، و خود را در برابر پیامبر گرامی اسلام (صلی اللّه علیه و آله ) و در جو نزول آیات بینگاریم ، می بینیم قطع نظر از عقائد خاص ‍ اسلامی چاره ای جز این نداریم که وقتی به آخرین آیه برسیم به سجده بیفتیم و در پیشگاه حق سر تعظیم فرود آریم .

این نخستین بار نیست که قرآن در قلوب منکران نیز اثر می گذارد و آنها را بی اختیار مجذوب خود می کند چنانکه در داستان ولید بن مغیره آمده است که وقتی آیات سوره فصلت را شنید هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) این آیه را تلاوت فرمود : فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقة مثل صاعقة عاد و ثمود از جا برخاست لرزید و مو بر تنش راست شد ، به خانه آمد به گونه ای که مشرکان پنداشتند او کاملا مجذوب آئین محمد (صلی اللّه علیه و آله ) شده است .

بنابراین هیچ نیازی نیست که بگوئیم چون بعضی از شیاطین جن یا انسانهای شیطان صفت به هنگام تلاوت افراءیتم اللات و العزی . . . که سخن از بتهای معروف عرب می گوید زبان به توصیف این بتها گشودند و جمله ((تلک

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 578@@@

الغرانیق العلی )) را گفتند ، و به همین دلیل توجه مشرکان را به خود جلب کردند آنها نیز به این خاطر به سجده افتادند .

زیرا همانگونه که در تفسیر این آیات قبلا گفته ایم در آیاتی که به دنبال ذکر نام این بتها آمده سخت از آنها نکوهش شده است ، و جای هیچگونه تردید و خطا و اشتباه را برای کسی باقی نگذارده است (برای توضیح بیشتر به تفسیر آیات 19 و 20 همین سوره مراجعه شود) .

این نکته لازم به یادآوری است که ((آیه فوق )) از آیاتی است که به هنگام تلاوت آن سجده بر همه واجب است ، لحن آیه که از صیغه امر در آن استفاده شده و امر دلیل بر وجوب است نیز گواه این معنی است و به این ترتیب بعد از سوره ((الم سجده )) و ((حم سجده )) این سومین سوره ای است که مشتمل بر ((سجده واجب )) است ، هر چند طبق بعضی از روایات از نظر تاریخ نزول اولین سوره ای که آیه سجده واجب در آن نازل شده همین سوره بوده است .

خداوندا! همیشه انوار معرفتت را در قلوب ما پرتوافکن کن ، تا غیر تو را نپرستیم و در برابر غیر تو سجده نکنیم .

بارالها! کلید تمام خیرات در دست قدرت تو است ما را از بهترین مواهب و عطایایت یعنی خشنودی و رضایت بهرهمند ساز .

پروردگارا! دیده ای عبرت بین عطا فرما ، تا از سرنوشت اقوام ستمگر پیشین درس عبرت بیاموزیم ، و از گام نهادن در طریق آنها برحذر باشیم .

آمین یا رب العالمین