برای کسانی که به مدارج عالی معرفت و کمال دست یافتهاند و جلوههای متعالی نعمتهای معنوی خدا برایشان ظهوریافته، دنیا و نعمتهای آن بیمقدار است و اگر آنها را از دست بدهند، ناراحت نمیشوند. آنچه آنان را میآزارد محروم شدن از توجه، عنایت و مناجات خداست و اگر خداوند بخواهد بر آنان خشم گیرد، لذت مناجاتش را از آنان میستاند. چنین کیفری برای آنان که قدر مناجات با خدا را میدانند، از هر عذابی سهمگینتر و سختتر است.
برای کسی که از لبخند و نگاه محبوب چنان سرمست میشوند که همه چیز را فراموش میکند، بدترین توبیخ وسوزانندهترین عذاب رویگردانی و بیمهری محبوب است.
عالیترین خواسته اولیای خدا مشاهده جلوههای الهی و لقای پروردگار است. آنان در دعای خود میگویند:
و اسالک... لذة المنظر الی وجهک و شوقا الی رؤیتک و لقائک؛(228)
خدایا، از تو لذت نظر به جمالت و اشتیاق به مشاهده و جوارت را درخواست میکنم.
برای ولی خدا عذاب و سوزاندن بدن دردآور نیست، بلکه اگر صد بار وی را بسوزانند، اما محبوب از او راضی باشد، برایش لذتبخش و شیرین است؛ چون برای رضای خدا سختیها و دردها را تحمل میکند. برای او بزرگترین عذاب الهی، عدم رضایت خدا و محروم شدن از لقا و جمال پروردگار و سخن نگفتن خداوند با اوست؛ چنان که مفاد برخی از آیات این است که یکی از عذابهای بزرگ خدا در قیامت، محرومیت از سخن گفتن با خداست:
ان الذین یشترون بعهد الله و ایمانهم ثمنا قلیلا اولئک لا خلاق لهم فی الآخرة و لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یومالقیامة...؛(229)
برای کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند، آنان را در آخرت بهرهای نیست، و خدا روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و به ایشان نمینگرد.
برای ما در دنیا محروم ماندن از توجه خدا، ناراحتکننده و دردآور نیست؛ چون لذت توجه، نظر و سخن گفتن خدا را درک نمیکنیم. در دنیا فقط برای دوستان خاص خدا که لذت توجه و نظر خدا به آنان را درک میکنند، محرومیت از آن دردآور و از هر عذابی کشندهتر است؛ اما در قیامت همه و حتی کفار و گنهکاران ارزش سخن گفتن و توجه خدا را درک می کنند و بر لذت غیر قابل توصیف آن واقف هستند؛ از این رو برای آنان محروم ماندن از چنین نعمت و لذتی از هر عذابی سختتر است.
روشن شد که غضب خدا نیز دارای مراتب است و برخی از درجات آن متوجه کسانی میشود که مراتب عالی کمال را پیمودهاند و خشم خدا که در مراتب عالی کمال متوجه آنان میگردد، از غرق شدن، سوختن در آتش و سایر عذابها و شکنجههای دنیوی سختتر است. البته برای کسانی که فروتر از آنان هستند، آن غضب قابل درک نیتس؛ به همین دلیل اگر مینگریم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سایر معصومان علیهم السلام از غضب الهی اظهار نگرانیکنند، بدین معنا نیست که آنان از آتش جهنم میترسند، بلکه آن غضب فراتر از خشمی است که با آتش جهنم تجسم مییابد، و به معنای حرمان از قرب و لقای خداست؛ مثلا در دعای عرفه امام حسین علیهالسلام آمده است:
الهی فلا تحلل علیّ غضبک فان لم تکن غضبت علی فلا ابالی سواک؛
خدای من، بر من خشم مگیر که اگر تو بر من خشم مگیری، من از غیر تو باکی ندارم.
مسلما منظور حضرت از غضب خدا؛ مصیبت، ناداری، فقر و حتی سوختن در آتش نیست و این مصیبتهای ناگوار برای آن حضرت بسیار کوچک است؛ نگرانی ایشان در این است که خداوند نظر لطف خود را از وی بگیرد و به حرمان از لقا و رضوان خویش مبتلایش سازد.