تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

گستره معرفت ما به خدا

هر چه اشیا از حس ما دورتر می‏شوند، شناخت ما به آنها ضعیف‏تر و کم‏رنگ‏تر می‏گردد، تا برسد به مجردات و بالاتر از همه، شناخت خداوند متعال که منحصر به شناخت بسیار محدودی است که به برخی از صفات او داریم و در حقیقت، شناخت حقیقی از صفات الهی هم نداریم و تنها برخی امور ذهنی و گاه موهوم را کنار هم چیده‏ایم و ادعاکنیم که خدا را شناخته‏ایم؛ و الا حقیقت صفات الهی در شعاع فهم ما قرار نگرفته‏اند تا دست کم شناختی محدود، ولی صحیح از خداوند داشته باشیم.
البته برای اولیای خدا بر اثر ریاضت‏های شرعی، شب‏زنده‏داری‏ها، عبادات فراوان و اخلاص، در حالات خاصی انوار عظمت الهی تجلی می‏کند.
وقتی این تجلیات گسترش و دوام می‏یابد، به مرحله‏ای می‏رسند که با همه وجود و با علم حضوری خداوند را مشاهده می کنند. بالاترین تجلیات ذات یا صفات الهی برای شریف‏ترین و کامل‏ترین بندگان خداوند رخ م یدهد؛ از این روی امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود:
ما کنت اعبد ربا لم اره؛(81)
من هیچگاه پروردگار را عبادت نکرده‏ام.
بی شک معرفت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، به خداوند، فراتر از معرفت علی علیه‏السلام بود؛ چون علی ع با آن مقام متعالی و با عظمت خود فرمود:
انا عبد من عبید محمد؛(82)
من بنده‏ای از بندگان محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستم.
ما را چه رسد به مدراج کمال و قرب الی الله که اولیای خدا داشته‏اند. ما هر چه تلاش کنیم و هر چه عرفان و فلسفه بیاموزیم، معرفتمان به خداوند در برابر شهود و معرفت اولیای خدا به پروردگار خویش ذره‏ای به شمار نمی‏آید.
توصیف و معرفتی که ما از خدا داریم، ساخته و پرداخته ذهن ما است و تنها از تصورات ذهنی‏مان حکایت می‏کند و به هیچ وجه نمی‏تواند حقیقت صفات الهی را جلوه‏گر شود. بله، اگر خداوند حجاب را از برابر دیدگانمان بر دارد و جلوه‏ای از خود را به ما بنمایاند، بسیار ارزشمند است. در برخی از روایات امده است که آنچه را شما در ذهن خو با دقیق‏ترین معانی تصور می‏کنید، آفریده شماست و خدا از آن فراتر و بلکه منزه است.
امام باقر علیه‏السلام فرمودند:
کلما میزتموه باوهامکم فی اذق معانیه مخلوق مصنوع مثلکم مردود الیکم؛(83)
آنچه را در ذهن خود با دقیق‏ترین معانی تصور و توهم کنید، [خدا از آن منزه است و] آن پندار شما مخلوقی است مثل شما.
وقتی دانستیم که اولیای خدا بر پایه معرفت و کمال خود به مقام شهود و شناخت صفات الهی رسیدند، شایسته است که خود را رد رآن مسیر قرار دهیم و دنباله‏رو آنان باشیم، که اگر پیش از وصول به مقام ایشان مرگمان فرا رسید، دست کم به خداوند متعال عرضه بداریم که ما عمرمان به در مسیر پیروی از دوستان تو صرف کردیم.به هر حال در هنگام عبادت باید به نوعی به خداوند معرفت داشته باشیم؛ و الا اگر هیچ شناختی از او نداشته باشیم ، چگونه می‏خواهیم او را عبادت کنیم؛ اما روشن است که خداوند در ذات، صفات و کمالات خود نامحدود است و به قول حکماء خداوند بی نهایت فراتر از بی‏نهایت است.
حال وقتی خداوند در ذات و صفات خود نظیر علم، قدرت، حیات، رحمت، جود و کرم نامحدود است، موجودی محدود و سر تا پا نقصی چون ما نمی‏تواند در هیچ قلمروی از صفاتش او را به درستی بشناسد و بر صفتی از صفات وی احاطه پیدا کند:
و لا یحیطون بشی‏ء من علمه الا بما شاء...؛(84)
و به چیزی از علم او دست نیابند، مگر بدان چه خود خواهد.