در این آیه فعل ماضی (هدی) با قد که نشانگر تحقق و وقوع میباشد، به کار رفته. چنین تعبیری بیانگر وقوع قطعی، حتمی و برگشتناپذیر است. همچنین خداوند میفرماید:
قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم؛(171)
قطعا برای شما از جانب خدا روشنایی و کتابی روشنگر آمده است. که خداوند به وسیله آن هر که را پیرو خشنودی او باشد به راههای سلامت راه مینمایاند و آنان را به درخواست خود از تاریکیها به روشنایی بیرون میآورد و به راه راست راه مینماید.
در آغاز خداوند میفرماید:
ما قران را که نور و روشنگر حقایق و معارف الهی است، در اختیار همگان قرار دادیم. این کتاب برای راهنمایی همه انسانها نازل شده و همه میتوانند از آن استفاده کنند؛ اما همگان از توفق هدایت به آن برخوردار نمیشوند.
شرط هدایت به این ک تاب و نیل به صراط مستقیم این است که انسان در صدد جلب رضایت و خشنودی الهی باشد؛ یعنی انسانی به سعادت میرسد که رضایت الهی رابر خواست دل خود مقدم بدارد و تسلیم هواهای نفسانی نشود. در این صورت اگر خواست وی با خواست خداوند موافق بود، هم خواست او تأمین شده و هم رضایت خدا حاصلگردد؛ اما اگر میل او با رضای الهی مخالف بود، رضایت الهی را بر خواست خویش مقدم بدارد. در این صورت خداوند راههای امن را به رویش میگشاید و او در کمال سلامت و آرامش به منزل مقصود میرسد.
با تحصیل رضایت الهی ظلمتها و تعلقات نفسانی که انسان را در کمند خویش گرفتهاند، کنار میروند و انسانی که از تبعیت دل و خواست نفسانی خویش رهیده، به روشنایی رهنمود میگردد و حقایق هستی برای او آشکار میشود؛ و در نهایت به صراط مستقیم که فرجامش سعادت و رضوان الهی است، هدایت میگردد؛ اما اگر رضای الهی را بر خواست خود ترجیح ندهد و خواستههای نفسانی و شیطانی را بر رضای الهی ترجیح دهد، از رضوان و هدایت الهی محروم میشود و فرجامش کفر و شقاوت ابدی خواهد بود:
افرأیت من اتخذ الهه هواه و اضله الله علی علم و ختم علی سمعه و قلبه و جعل علی بصره غشاوة فمن یهدیه من بعد الله افلا تذکرون؛(172)
آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را خدای خود گرفته است و خدا از روی دانش گمراهش کرد و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر چشمش پرده افکند؟ پس کیست که او را پس از (فروگذاشتن) خدا راه نماید؟ آیا پند نمیگیرید؟