تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مفهوم و گستره کلمه صمد

یکی از ویژگی‏هایی که در سوره توحید برای خداوند ذکر شده، صمد است. چنان که گفتیم، ذکر ویژگی احد و صمد در سوره توحید، از ویژگی‏های این سوره است و در دیگر سوره‏های قرآن نیامده. امتیاز این سوره بر سایر سوره‏های قرآن نیز، به جهت ذکر این صفت است که عظمت و اهمیت ویژه‏ای به این سوره می‏بخشد.
در فارسی برای برخی از اسما و صفات الهی معادل‏هایی وجود دارد که به خوبی معنا و گستره مفهوم معادل عربی خود را بیان می‏کنند یا برخی از صفات خداوند نظیر، عالم و قادر عینا در فارسی استعمال می‏شوند و در زمره واژگان زبان فارسی نیز محسوب می‏شوند؛ اما در فارسی صمد معادلی ندارد و در زبان فارسی واژه‏ای نداریم که بتواند مرادف کلمه صمد به حساب آید و بتوانند معنای آن را برساند.
در زبان عربی نیز جایگزینی برای صمد نداریم و با ردیف کردن چندین واژه، مفهوم آن تبیین می‏شود. گذشته از دشواری فهم معنای واژه صمد در زبان عربی، در کتاب‏های کلامی نیز جایگاه آن در بین صفات خدا مشخص نشده و نه در زمره صفات ذات الهی جای گرفته است و نه در زمره صفات الهی. این بدان دلیل است که معنای صمد برای متکلمان چندان روشن نبوده، چه این که در تفاسیر نیز، تعبیرهای متفاوتی برای آن بر شمرده‏اند. بر این اساس برای فهم مفهوم صمد در ابتدا باید بنگریم که صمد، در لغت به چه معانی‏ای استعمال شده است:
1. صمد به معنای مقصود و کسی است که در نیازمندی‏ها به او توجه می‏کنند،(247) و صمدت به معنای قصدت است. اگر فعل ماضی از این ماده با با متعدیی شود صمد به به معنای قصد کردن و اگر با دالی متعدی شود صمد الیه، به معنای توجه کردن است. ماده صمد به همین معنا در یکی از زیارت‏های امام رضا علیه‏السلام به کار رفته و در آنجا آمده است:
اللهم الیک صمدت من ارضی و قطعت البلاد رجاء رحمتک؛
پروردگارا، من از وطن خویش به سوی تو توجه کردم و تو را قصد کردم و به امید رحمت و لطف تو شهرها را پیمودم.
در این فراز از دعا، تقدیم الیک بر فعل صمدت دلالت بر حصر می‏کند و به این معناست کهم قصد من از حرکت و زیارت آن امام عزیز، جلب عنایت خدا بوده؛ یعنی حرکت و زیارت من برای خداست و تشرف به بارگاه امام رضا علیه‏السلام، نمادی برای توجه به خدا و وسیله‏ای برای تقرب به خداوند می‏باشد.
2. صمد بر شی‏ء سخت، محکم و به هم فشرده‏ای که درون ان منفذی نیست نیز اطلاق شده است.(248) البته صدق این معنا بر اجسام، نسبی است. در مقایسه با جسم اسفنجی که در آن، روزنه‏ها و منافذی وجود دارد، یک قطعه آهنی که با ملکول‏های آن به هم فشرده‏اند، سخت و خالی از منفذ و خلأ شناخته می‏شود؛ و الا درون آن قطعه آهن نیز منفذهایی وجود دارد؛ از این رو قابلیت فشرده شدن بیشتر را دارد.
3. صمد بر جنگجویی که در میان کارزار تشنه و گرسنه نمی‏شود نیز، اطلاق می‏گردد.(249) جنگجویان - به خصوص افراد ضعیف - در میدان جنگ بر اثر فعالیت زیاد، اضطراب و فشارهای فراوان روحی و بدنی، خیلی زود گرسنه و تشنه‏شوند؛ اما افراد قوی و شجاع که به راحتی دشواری‏های جنگ را تحمل می‏کنند، تشنه و گرسنه نمی‏شوند. در زبان عربی به چنین کسانی صمد گفته می‏شود.
4. درباره معنای صمد، در لغت آمده است: السید الذی لا یقضی دونه امر؛(250)
یعنی صمد بر پیشوایی اطلاق می‏گردد که کاری بی‏فرمان او انجام نمی‏گیرد.
صمد به این معنا، دارای بار اجتماعی و ناظر به شخصیت بزرگی است که به دلیل داشتن نفوذ، قدرت و شایستگی لازم برای اداره جامعه، کسی با تصمیمات او مخالفت نمی‏کند و کاری بدون اجازه و نظر او سامان نمی‏پذیرد.