یکی از ویژگیهایی که در سوره توحید برای خداوند ذکر شده، صمد است. چنان که گفتیم، ذکر ویژگی احد و صمد در سوره توحید، از ویژگیهای این سوره است و در دیگر سورههای قرآن نیامده. امتیاز این سوره بر سایر سورههای قرآن نیز، به جهت ذکر این صفت است که عظمت و اهمیت ویژهای به این سوره میبخشد.
در فارسی برای برخی از اسما و صفات الهی معادلهایی وجود دارد که به خوبی معنا و گستره مفهوم معادل عربی خود را بیان میکنند یا برخی از صفات خداوند نظیر، عالم و قادر عینا در فارسی استعمال میشوند و در زمره واژگان زبان فارسی نیز محسوب میشوند؛ اما در فارسی صمد معادلی ندارد و در زبان فارسی واژهای نداریم که بتواند مرادف کلمه صمد به حساب آید و بتوانند معنای آن را برساند.
در زبان عربی نیز جایگزینی برای صمد نداریم و با ردیف کردن چندین واژه، مفهوم آن تبیین میشود. گذشته از دشواری فهم معنای واژه صمد در زبان عربی، در کتابهای کلامی نیز جایگاه آن در بین صفات خدا مشخص نشده و نه در زمره صفات ذات الهی جای گرفته است و نه در زمره صفات الهی. این بدان دلیل است که معنای صمد برای متکلمان چندان روشن نبوده، چه این که در تفاسیر نیز، تعبیرهای متفاوتی برای آن بر شمردهاند. بر این اساس برای فهم مفهوم صمد در ابتدا باید بنگریم که صمد، در لغت به چه معانیای استعمال شده است:
1. صمد به معنای مقصود و کسی است که در نیازمندیها به او توجه میکنند،(247) و صمدت به معنای قصدت است. اگر فعل ماضی از این ماده با با متعدیی شود صمد به به معنای قصد کردن و اگر با دالی متعدی شود صمد الیه، به معنای توجه کردن است. ماده صمد به همین معنا در یکی از زیارتهای امام رضا علیهالسلام به کار رفته و در آنجا آمده است:
اللهم الیک صمدت من ارضی و قطعت البلاد رجاء رحمتک؛
پروردگارا، من از وطن خویش به سوی تو توجه کردم و تو را قصد کردم و به امید رحمت و لطف تو شهرها را پیمودم.
در این فراز از دعا، تقدیم الیک بر فعل صمدت دلالت بر حصر میکند و به این معناست کهم قصد من از حرکت و زیارت آن امام عزیز، جلب عنایت خدا بوده؛ یعنی حرکت و زیارت من برای خداست و تشرف به بارگاه امام رضا علیهالسلام، نمادی برای توجه به خدا و وسیلهای برای تقرب به خداوند میباشد.
2. صمد بر شیء سخت، محکم و به هم فشردهای که درون ان منفذی نیست نیز اطلاق شده است.(248) البته صدق این معنا بر اجسام، نسبی است. در مقایسه با جسم اسفنجی که در آن، روزنهها و منافذی وجود دارد، یک قطعه آهنی که با ملکولهای آن به هم فشردهاند، سخت و خالی از منفذ و خلأ شناخته میشود؛ و الا درون آن قطعه آهن نیز منفذهایی وجود دارد؛ از این رو قابلیت فشرده شدن بیشتر را دارد.
3. صمد بر جنگجویی که در میان کارزار تشنه و گرسنه نمیشود نیز، اطلاق میگردد.(249) جنگجویان - به خصوص افراد ضعیف - در میدان جنگ بر اثر فعالیت زیاد، اضطراب و فشارهای فراوان روحی و بدنی، خیلی زود گرسنه و تشنهشوند؛ اما افراد قوی و شجاع که به راحتی دشواریهای جنگ را تحمل میکنند، تشنه و گرسنه نمیشوند. در زبان عربی به چنین کسانی صمد گفته میشود.
4. درباره معنای صمد، در لغت آمده است: السید الذی لا یقضی دونه امر؛(250)
یعنی صمد بر پیشوایی اطلاق میگردد که کاری بیفرمان او انجام نمیگیرد.
صمد به این معنا، دارای بار اجتماعی و ناظر به شخصیت بزرگی است که به دلیل داشتن نفوذ، قدرت و شایستگی لازم برای اداره جامعه، کسی با تصمیمات او مخالفت نمیکند و کاری بدون اجازه و نظر او سامان نمیپذیرد.