تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

تدبیر خداوند در گستره هستی

خداوند شئون همه موجودات، از جمله انسان را اداره می‏کند. هر کس هر کجا و در هر شرایطی قرار دارد، اگر خدا را صدا بزند، خداوند حاضر است و به او پاسخ می‏گوید و به تفصیل درخواست همه را می‏داند. چنان نیست که او از خواست عده‏ای آگاه شود و از خواست دیگران بی‏خبر بماند.
اگر همزمان همه افراد بشر از او درخواست کنند، او حاجت تک تک آنان را می‏داند. و نیز بر آنچه در ذهن و دل هر یک از انسان‏ها می‏گذرد، آگاه است؛ چون هیچ گونه محدودیتی در علم، آگاهی و حضور خداوند نیست؛ چنان که در دعا می خوانیم:
یا من لا یشغله سمع عن سمع، یا من لا یغلطه السائلون، یا من لا یبرمه الحاح الملحین؛(107)
ای کسی که هر صدایی او را از شنیدن صدای دیگر باز ندارد، ای آنکه حاجتمندان او را به اشتباه نیفکنند (حاجت آنان بر او اشتباه نشود.) ای آنکه اصرار نیازمندان او را ملول نسازد.
در هنگام عبادت وقتی در مقابل چنین خدایی می‏ایستیم که بر همه هستی احاطه دارد و هیچ چیز از دایره تدبیر و اداره او خارج نیست و او همه هستی را با یک اراده آفریده، ایا جمله‏ای مناسب‏تر از الحمدلله رب العالمین هست که بر زبان آوریم؟
یعنی خدایی که همه عالم در اختیار اوست و حتی شیطان‏هایی که در دنیا باعث انحراف دیگران می‏شوند، مقهور قدرت و اراده خدا هستند و اوست که به آنها مهلت می‏دهد و سرانجام روزی آنها را به آتش خشم و غضب خود گرفتار می کند. اوست که می‏داند دعای چه کسی باید به اجابت برسد و چه کسانی بر اثر فسادی که به دست خویش گسترده‏اند، مستحق بلا و مجازات هستند.
اگر همه به ربوبیت مطلق الهی توجه داشتند و تسلیم امر پروردگار بودند و تنها در آستان او سر تعظیم فرود می‏آوردند، ممکن نبود که طغیان و فساد در زمین بر پا شود و رحمت، محبت و برکت از مردم گرفته شود:
و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون؛(108)
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان می‏گشودیم، ولی تکذیب کردند؛ پس به [کیفر ]دستاوردشان [گریبان‏] آنان را گرفتیم.
وقتی انسان‏ها آیات الهی را تکذیب کردند و پرچم فساد و تباهی برافراشتند و قدرت‏مندان حقوق ضعیفان را پایمال کردند، فساد عالم‏گیر می‏شود و نادانی‏ها و پیروی از هوی و هوس، رشد و کمال را از انسان‏ها می‏گیرد و جهل و ناآگاهی را به جای آن می‏نشاند:
ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون؛(109)
تباهی در خشکی و دریا به سبب آنچه دستهای مردم کرده پدید آمد تا [خدای جزای‏] برخی از آنچه را کرده‏اند به آنها بچشاند؛ باشد که بازگردند.