تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

سنگینی خطر و فرجام شرک‏

اهتمام به مساله توحید و پرستش خدای یگانه، مورد نظر همه انبیا بوده و سراسر قرآن و سخنان معصومان علیهم السلام شاهد بر آن است. مساله توحید از چنان اهمیتی برخوردار است که برای آن، خون صالحان و پیامبران بسیاری بر زمین ریخته شده و جنگ‏ها و مبارزات فراوانی بین طرفداران ادیان گوناگون رخ داده است.
قرآن کریم از یک سو مسیحیان را با محبت‏ترین مردم نسبت به مؤمنان و پیروان رسول خدا صلی الله علیه و آله‏و سلم معرفی می‏کند و می‏فرماید:
و لتجدنّ اقربهم مودّة للذین آمنوا الذین قالوا انا نصاری ذلک بان منهم قسّیسین و رهبانا و انهم لا یستکبرون؛(27)
و قطعا کسانی را که گفتند: ما نصرانی هستیم، نزدیک‏ترین مردم در دوستی با مؤمنان خواهی یافت؛ زیرا برخی از آنان دانشمندان و رهبانانی‏اند که تکبر نمی‏ورزند.
همچنین در آیات دیگری از قرآن، پیروان عابد حضرت مسیح علیه‏السلام ستایش شده‏اند؛ اما از سوی دیگر، وقتی قرآن راجع به شرک و اعتقاد آنان به فرزند خدا بودن عیسی علیه‏السلام سخن می‏گوید، چنان با شدت با آنان برخورد می کند که انسان به حیرت می‏افتد؛ مثلا قرآن می‏فرماید:
تکاد السموات یتفطّرن منه و تنشقّ الارض و تخرّ الجبال هدّا ان دعوا للرحمن ولدا؛(28)
چیزی نمانده است که آسمان‏ها از این [سخن‏] بشکافند و زمین چاک خورد و کوه‏ها به دشت فرو ریزند. از این که برای [خدای‏] رحمان فرزندی قایل شدند.
اگر اسلام نظریه پلورالیسم و حقانیت همه ادیان را پذیرفته بود و در کنار اسلام، مسیحیت را نیز دین خوب و معتبری می دانست و فقط اسلام را بهتر و شایسته‏تر از آن معرفی می‏کرد، به هیچ وجه با این شدت و حدت با یکی از مبانی اصلی اعتقادات آنها برخورد نمی‏کرد و نمی‏فرمود که جا دارد به جهت اعتقاد به فرزند داشتن خداوند، عالم متلاشی شو و کوه‏ها فرو ریزد و آسمان‏ها بشکافد.
ما خیال می‏کنیم که دین، تنها انجام دادن رفتار و کردار خوب است و توجه نداریم که از نظر دین، رفتار ما باید ریشه اعتقادی صحیحی داشته باشد؛ زیرا عنصر اصلی در انسان، فکر و اعتقاد است که اگر آفت ببیند - حتی اگر ما هم ندانیم - اعمالی که از آن ناشی می‏شوند، بی‏ارزش و بی‏مقدار می‏گردند.
بدین جهت تاکید شده است که انسان اعتقادات خود را محکم، شفاف، پاک و بی‏آلایش سازد تا مبادا انحرافات و افکار شرک‏آلود در ذهن او راه یابد.
آری، از دیدگاه قرآن شرک به خداوند و اعتقاد به فرزند داشتن او به قدری خطرناک و سنگین است که جا دارد چنین اعتقادی موجب متلاشی گشتن جهان شود؛ فرجامی که خداوند برای هیچ گناهی مانند قتل نفس یا ... درخواست نکرد و حداکثر قومی را که به گناه بزرگی مبتلا می‏شدند و دست از آن بر نمی‏داشتند، با عذاب خود هلاک می کرد.
قرآن وقتی طغیان آنان را ذکر می‏کند، نمی‏فرماید که گناهشان به قدری سنگین است که جا دارد عالم را متلاشی کند. پس آنچه قرآن درباره اعتقاد شرک‏آلود مسیحیان گفته، ناشی از آن است که اعتقاد صحیح به توحید نقش اول را در سلامت روح و تکامل انسان دارد و اگر این اعتقاد آسیب ببیند و با وسوسه و شرک‏آلوده شود، مجموعه رفتار و اعمال انسان خراب می‏گردد. از این رو - چه در اسلام و چه در ادیان الهی دیگر - هیچ چیز مهمتر از مساله توحید و پرستش خدای یگانه نیست.