گفتیم پایینترین مرتبه نیت در نماز که بدون آن نماز باطل میشود، این است که نمازگزار برای اطاعت امر خدا نماز بخواند. انگیزه نمازگزار باید اطاعت امر خداوند باشد، به گونهای که اگر خداوند درباره نماز دستوری نمیداشت یا نماز مطلوب خداوند نمیبود، او نماز نمیخواند. با این مرتبه از نیت، نماز انسان تنها صحیح خواهد بود و تکلیف از انسان ساقط میشود و لازم نیست که اناسن آن نماز را اعاده و یا قضا کند؛ اما قبول شدن نماز در پیشگاه خداوند، متوقف بر آن است که نیت انسان خالص باشد و واقعا قصد تقرب به خداوند داشته باشد تا نماز موجب رشد، کمال و نزدیک شدن به خداوند شود.
چنان که گفتیم، در برخی از روایات عبادتها و به تبع آن، نیتها به سه قسم کلی تقسیم میشوند:
1. عبادت بردگان؛ یعنی عبادتی که به جهت ترس از عذاب الهی انجام میشود؛
2. عبادت مزدگیران؛ یعنی عبادتی که به امید رسیدن به ثواب و بهشت انجام پذیرد؛
3. عبادت آزادگان؛ یعنی عبادتی که فقط برای خداوند به جا آورده شود.
همچنین خلوص، درجات و مراتبی دارد که عالیترین مرتبه آن، خلوص محض برای خداوند است که هیچ انگیزه و خواست نفسانی با آن آمیخته نباشد. مرتبهای که برای رسیده به آن راهی طولانی و سخت را باید طی کرد. کسی که به جهت ترس از عذاب خدا را میپرستد و نیز کسی که به طمع رسیدن به بهشت خدا را میپرستد، به اخلاص کامل نرسیده و مرتبه خلوص او با حب ذات و توجه به خویشتن آمیخته است و تا رسیدن به مرتبهای از خلوص که انسان خود را نبیند و کاملا محو جمال محبوب شود، راهی طولانی باید بپیماید. ما به عیان مشاهده میکنیم که چگونه تشویقها و تهدید و تنبیهها در افراد معمولی - به خصوص در نوجوانانیی که تازه به سن تکلیف رسیدهاند - اثر میگذارد و باعث میشود که آنان نماز بخوانند و چه بسا اگر این تشویقها و تنبیهها نمیبود، نماز نمیخواندند.
علمای اخلاق در ک تابهای خود به مساله نیت و اخلاص پرداختهاند؛ به خصوص در کتاب اسرار الصلاة حضرت امام رضی الله عنه و کتابهایی که مرحوم شهید ثانی و مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی در این زمینه نوشتهاند، و نیز در مباحثی که مرحوم ملامهدی نراقی و مرحوم ملا احمد نراقی در این زمینه دارند، مطالبی بسیار ارزشمند و خواندنی یافت میشود. در این بین شاید بشود گفت که غزالی، در احیاءالعلوم سبقت را از دیگران ربوده و این مباحث را بسیار عالی طرح کرده است.
خوشبختانه مرحوم ملامحسن فیض کاشانی کتاب احیاءالعلوم غزالی را تنقیح و تهذیب کرده و نام محجة البیضاء را بر اثر ارزشمند خود نهاده است. ایشان در این ک تاب به جای بریخ از روایات و مطالب مخدوش و ضعیفی که در احیاء العلوم از اهل سنت نقل شده، روایات اهل بیت علیهم السلام را ذکر کرده و با این تصرف بر فضیلت کتاب افزوده است.
در جلد ششم این کتاب بحث جالبی درباره ریا و مذمت آن آمده، و در جلد هشتم درباره نیت و اخلاص مباحث ارزشمندی ارائه کرده است. به همگان توصیه میشود که مباحث آن کتاب را که بسیار ارزشمند و کمنظیر است، مطالعه کنند. شاید بتوان ادعا کرد که آنچه دیگران در این زمینه نوشتهاند، افزون بر آنچه در آن کتاب آمده نیست؛ بلکه برگرفته و تلخیصی از مباحث آن کتاب است.