یکی از واجبات نماز نیت است. از جهت فقهی - چنان که در رسالههای عملیه نوشتهاند - انسان باید در نماز نیت کند؛ یعنی هم نوع نماز را در نظر داشته باشد و هم قصد قربت کند و نمازش را فقط برای خدا بخواند. البته لازم نیست که انسان نیت را به زبان آورد و حتی لازم نیست که آن را در ذهن خود بگذراند، بلکه همانطور که انسان هر کاری را با قصدی انجام میدهد، در نماز نیز لازم است که نیت داشته باشد که اگر از او بپرسند چه میکنی، بداند که برای خدا نماز میخواند.
این مرتبه از نیت - شرط لازم برای صحت نماز است؛ اما مرتبه قصد قربت و نیت واقعی نماز از نظر اخلاقی، فراتر از این میباشد. معنای واقعی قربة الی الله این است که تمام عبادتهای ما فقط برای نزدیک شدن به خداوند باشد.
وقتی ما درک واقعی و درستی از تقرب به خداوند نداریم، چگونه میتوانیم نیتی واقعی برای نزدیک شدن به خداوند داشته باشیم؟
فقها از نظر فقهی به مرتبهای از نیت اکتفا میکنند و آن را برای نماز لازم میشمارند؛ اما علمای اخلاق از جنبه معنوی نماز بحثهای مفصلی درباره مراتب نیت و وقرب الی الله و حالات روحی و معنوی انسان دارند که به دلیل عمق این مسائل، طرح آنها به فرجام نمیرسد و همچنان جای طرح آنها باقی است.
از نظر فقهی مرتبهای از نیت که برای انسانهای عادی میسر میباشد، شرط صحت نماز است، و آن این که انسان نمازش را برای امتثال فرمان خدا بخواند و قصد خودنمایی نداشته باشد؛ چون اگر قصد ریا کند، نمازش باطل است و قرآن نیز ریاکاران را نکوهش میکند:
فویل للمصلین. الذین هم عن صلاتهم ساهون. الذین هم یراؤن. و یمنعون الماعون؛(61)
پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلند. آنان که ریا میکنند، و از [دادن] زکات [و وسایل و مایحتاج خانه ]خودداری میورزند.
کسی که نماز میخواند، اجماللا باید در نظر داشته باشد آن کسی که او را به انجام دادن عبادت وادار کرده، خداوند است و اگر خدا دربراه او فرمانی نمیداشت یا از آن نهی کرده بود، آن را انجام نمیداد؛ اما اگر کسی برای مردم نماز بخواند و برای این که او را بستایند عبادت کند، شیطان را عبادت کرده، و عبادت شیطان با عبادت خدا سازگار نیست. او نه فقط خدا را عبادت نکرده، بلکه گناه بزرگی مرتکب شده؛ چون کاری را انجام داده که خداوند از آن نهی کرده، و قطعا نمازش باطل است.
روشن شد که باید انگیزه ما در نماز، اطاعت خداوند باشد؛ اما برای عموم مردم میسر نیست که نمازشان را خالصانه برای خدا به جا آورند و در نماز توجهشان فقط به خداوند باشد. از نظر اخلاقی داشتن مرتبه عالی تقربه الهی برای عموم مردم - به خصوص نوجوانانی که تازه به سن تکلیف رسیدهاند - میسر نیست. بنابراین، اگر انگیزههای دیگر و تشویقها و تنبیهها نباشد، چه بسا از اصل عبادت خداوند نیز محروم شوند. برخی از نوجوانان اهمیت چندانی به نماز نمیدهند و اگر پدر و مادر آنان را تشویق نکنند و هدیه و پولی به آنهاندهند، چه بسا سهل انگاری کنند و نماز نخوانند. تشویقها باعث میشوند که انگیزه خواندن نماز در آنها شکل گیرد. البته آنها صحیح است؛ چون تشویقها و تنبیهها تنها زمینه آمادگی برای انجام دادن عبادت را فراهم میآورند و آنان عبادتشان را برای خداوند انجام میدهند.
ما در عبادتمان از مراتب عالی اخلاص برخوردار نیستیم؛ اما علاوه بر این که نمازمان باید از شرایط صحت برخوردار باشد و از نظر فقهی نمازمان صحیح باشد، باید حدی از شرایط مقبولیت را دارا باشد که فراهم ساختن آن برایمان ممکن است. این شرایط برای آن است که علاوه بر صحت نماز، مقبول درگاه خداوند نیز واقع شود. با رعایت شرایط ظاهری، نماز صحیح اتست و لازم نیست آن را قضا کنیم؛ اما وقتی نماز ما مقبول است که آثار دنیوی نظیر نورانیت دل، بازداشتن از منکرات و گناهان و ناهنجاریهای اجتماعی و آثار اخروی را که خداوند برای نماز ذکر کرده، بر آن مترتب شود.
ما باید بکوشیم تا در حد معرفت و شرایط روحی و همت خود، به مراتب والاتری از بندگی خداوند دست یابیم و هر روز که بر عمرمان افزوده میشود، با نیتی خالصانهتر نماز بخوانیم. ما برای تعالی و تکامل آفریده شدهایم و باید هر روزمان بهتر از روز قبل هر نمازی که میخوانیم، از نماز قبل بهتر و شایستهتر باشد. اگر به مراتب تکامل خویش نیندیشیم و به مراتب عالی انسانی که در پرتو بندگی و عبادت خدا حاصل میشود، توجهی نداشته باشیم و در جا بزنیم و بلکه از آنچه بودهایم نیز تنزل کنیم، از تکامل و تعالی باز میمانیم و خسارت میبینیم؛ چنان که امام صادق علیهالسلام فرمودند:
من استوی یوماه فهو مغبون و من کان آخر یومه شرهما فهو ملعون و من لم یعرف الزیادة فی نفسه کان الی النقصان اقرب، و من کان الی النقصان اقرب فالموت خیر له من الحیاة؛(62)
کسی که دو روزش یکسان باشد، خسارت دیده است و کسی که روز دومش بدتر [از روز قبل] باشد ملعون است و کسی که فزونی [کمالات ]نفس خود را نشناسد [و نیابد] به کاستی و نقصان نزدیکتر است و کسی که به نقصان و کاستی نزدیک باشد، مرگ برای او از زندگی بهتر است.
از دیدگاه امام صادق علیهالسلام اگر دو روز انسان یکسان باشد و پیشرفتی نکند، خسارت دیده است؛ چون بخشی از عمر را که سرمایه بزرگ اوست، از دست داده و سودی عایدش نشده است. اگر روز دوم او بدتر از روز قبل باشد، ملعون است؛ چون علاوه بر آنکه پیشرفت نکرده، عمر خود را در مسیر انحطاط و سقوط به کار گرفته و از این رو استحقاق لعن و سرزنش دارد، ما آفریده شدهایم تا پیشرفت کنیم و هر روزمان، بهتر از روز قبل و هر نمازی کهخوانیم بهتر از نماز قبل باشد، یکی از راههای رسیدن به این مرحله، شناخت مراتب اخلاص در عبادت و نماز است، و از جمله راهها، بررسی احوال بندگان خالص خداست که به مراتب عالی خودسازی و اخلاص در عبادت رسیدهاند.