توجه به این نکته لازم است که اعتقاد به ربوبیت تشریعی خداوند به این معنا نیست که ما میتوانیم از هر شریعتی پیروی کنیم، بلکه باید بر این اصل اعتقادی تاکید داشت که پس از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهو سلم تنها باید از ایشان اطاعت کرد و شریعت ایشان را پذیرفت، و التزام عملی و رفتار بر اساس سایر شرایع پذیرفته نیست.
البته از نظر ما شرایع سایر پیامبران در همان قالبی که نازل شده بودند، صحیح و برای محدوده زمانی خودشان معتبر و حجت بودهاند و احترام به آنها لازم است. چه این که احترام به سایر پیامبران نیز، واجب است و هیچ کس حق ندارد به پیامبری از پیامبران خدا اهانت کند و اهانت به هر پیامبری، اهانت به همه انبیاست، و انکار یکی از شرایعی که از طرف خداوند نازل شده، به منزله انکار همه شرایع است.
در قرآن کریم از حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی علیهم السلام ستایش شده و شرایع آنان مورد تصدیق قرار گرفته و برای دوران خودشان معتبر و حجت شناخته شده است. قرآن در این باره میفرماید:
آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله؛(35)
پیامبر بدان چه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است، و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند [و گفتند ] میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمیگذاریم.
پس لازمه ایمان به خدا این است که انسان بین پیامبران الهی فرقی نگذارد و همه را بپذیرد و به آنان ایمان آورد و اطاعت کسی را که پیامآور الهی است، واجب بشمارد. البته کسانی به همه آنچه که خداوند نازل کرده بود، اعتقاد نداشتند و به همین جهت قرآن میفرماید:
ان الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون أن یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتخذوا بین ذلک سبیلا اولئک هم الکافرون حقا و اعتدنا للکافرین عذابا مهینا؛(36)
کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر میورزند، و میخواهند میان خدا و پیامبران او جدایی اندازند، و میگویند: ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار میکنیم و میخواهند میان این [دو] راهی برگزینند؛ آنان در حقیقت کافرند و ما برای کافران عذابی خفتآور آماده کردهایم.
نمیتوان بین 124 هزار پیامبر تفکیک قائل شد و اگر کسی حتی یکی از آن پیامبران را نپذیرد، کافر و مستحق جهنم است؛ چون ایمان، مطلق است و تجزیه نمیپذیرد و تا کسی به همه پیامبران الهی معتقد نشود، مؤمن نخواهد بود و نمیتوان گفت او به نسبت اعتقادی که به تعدادی از پیامبران دارد، از درجات بهشت و ایمان برخوردار میشود.
در بحث اعتقاد به توحید گفتیم که این اعتقاد وقتی محقق میشود که انسان به همه مراتب و ارکان توحید معتقد گردد؛ یعنی به خالقیت خداوند، ربوبیت تکوینی و تشریعی خداوند اعتقاد داشته باشد. در غیر این صورت به جهت نقصی که در ایمان او وجود دارد، کافر است؛ از این رو، شیطان با این که به خداوند اعتقاد داشت و توحید در خالقیت و ربوبیت تکوینی را پذیرفته بود و همچنین به قیامت معتقد بود؛ اما چون ربوبیت تشریعی خدا را نپذیرفت و زیر بار فرمان خدا مبنی بر سجده به آدم نرفت و تسلیم مطلق خداوند نشد، از درگاه خداوند رانده شد و در زمره کافران و صدرنشین جهنم شد و دیگران با گمراهیهای او وارد جهنم میشوند. او با این که به خالقیت و ربوبیت تکوینی خداوند اعتقاد داشت؛ اما به جهت طغیان در برابر خداوند، پستترین و طغیانپیشهترین گنهکاران است. همچنان که باید به خدا ایمان مطلق داشت، باید به رسالت همه رسولان الهی به طور مطلق ایمان آورد. اگر کسی یکی از 124 هزار پیامبر را انکار کند، به مثابه آن است که همه پیامبران را انکار کرده است؛ زیرا اگر عدهای از پیامبران را نه از روی خواست دل، بلکه بدان جهت که پیامبران خدا هستند قبول دارد، باید بقیه را نیز قبول داشته باشد و فرقی بین آنان نگذارد.