گاهی حقیقت توحید را با جمله لا اله الا الله در فصل آخر اذان و اقامه یا در تسبیحات اربعه و... بیانکنیم؛ اما گاهی این ذکر با شهادت و گواهی همراه میشود و مثلا در ابتدای اذان و اقامه و در تشهد، اشهد ان لا اله الا الله میگوییم. شاید شهادت به وحدانیت خدا در آغاز نماز بدان علت باشد که هر کس در مقام عبادت خداوند بر میآید، اول باید به وحدانیت خداوند اعتراف کند و لازمه آن اعتراف، آگاهی به این است که خداوند آفریننده جهان است.
البته ایمان با علم متفاوت است و هویت مستقلی دارد. ایمان، عملی اختیاری و عبارت است از التزام و پذیرش قلبی نسبت به چیزی که انسان میداند و به آن آگاهی دارد و میکوشد که به آن عمل کند؛ از این رو گاهی علم انسان با ایمان همراه نیست؛ به همین سبب فرعون با این که میدانست حضرت موسی علیهالسلام از سوی خداوند فرستاده شده و معجزاتی از سوی خداوند آورده، به او ایمان نیاورد.
قرآن در این باره میفرماید:
قال لقد علمت ما انزل هؤلاء الا رب السموات و الارض بصائر و انی لاظنک یا فرعون مثبورا؛(34)
گفت: قطعا میدانی که این [نشانهها] را جز پروردگار آسمانها و زمین نازل نکرده است، و راستی ای فرعون، تو را تباه شده میپندارم.
حضرت موسی علیهالسلام با تاکید، به فرعون میفرمایند:
تو میدانی معجزاتی که به دست من انجام میگیرد، کار خداوند است؛ اما فرعون وجود خدایی جز خود را انکارکرد و ادعا مینمود که من غیر از خود، خدایی برای شما سراغ ندارم. قطعا حضرت موسی علیهالسلام درست میگفت و فرعون نیز آن را میدانست؛ اما انکار میکرد و به خداوند شرک میورزید. پس علم به تنهایی کافی نیست و هنگامی اثربخش است که انسان به لوازم آن ملتزم باشد و قلبا آن را بپذیرد.
چه بسا انسان چیزی را میداند؛ اما آگاهانه آن را انکار میکند که این جحد و انکار آگاهانه، بدترین نوع کفر است. بر این اساس ما میدانیم خدایی جز پروردگار عالم وجود ندارد؛ اما باید در نماز با فعل اختیاری خود که همان اعتراف و شهادت است، از علم و ایمان خود به وحدانیت خداوند خبر دهیم. و این شهادت که عملی اختیاری در اذان، اقامه و تشهد است، عبادت محسوب میشود.
در این جا این سوال مطرح میگردد که در نماز برخی تعابیر، نظیر ایاک نعبد، ایاک نستعین، و اهدنا الصراط المستقیم با صیغه جمع به کار رفتهاند و حکایت میکنند که بیشتر اهتمام بر آن بوده که نماز به جماعت خوانده شود و نماز در اصل، ماهیتی اجتماعی دارد؛ پس چرا با این که اذان برای اعلام عمومی است، با صیغه مفرد به وحدانیت خداوند شهادت میدهیم و در اذان و همچنین اقامه و تشهد، تعبیر اشهد را به کار میبریم و نمیگوییم:
نشهد ان لا اله الا الله شاید استفاده از صیغه مفرد اشهد در شهادت به وحدانیت خداوند، از این جهت از این جهت باشد که شهادت و اعتراف، امری است شخصی و هر کس با آن از علم حضوری و اعتقاد قلبی خویش به آنچه میداند خبر میدهد و هیچ کس نمیتواند از ناحیه دیگران شهادت دهد؛ چون از اعتقاد قلبی آنان خبر ندارد. با توجه به این حقیقت است که ما در هیچ یک از دعاها و مناجاتها سراغ نداریم که شهادت و اعتراف به وحدانیت خداوند با صیغه جمع به کار رفته باشد، بلکه در همه موارد، تعبیر اشهد به کار رفته است.