تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

تفاوت بین علم و ایمان به خداوند

گاهی حقیقت توحید را با جمله لا اله الا الله در فصل آخر اذان و اقامه یا در تسبیحات اربعه و... بیان‏کنیم؛ اما گاهی این ذکر با شهادت و گواهی همراه می‏شود و مثلا در ابتدای اذان و اقامه و در تشهد، اشهد ان لا اله الا الله می‏گوییم. شاید شهادت به وحدانیت خدا در آغاز نماز بدان علت باشد که هر کس در مقام عبادت خداوند بر می‏آید، اول باید به وحدانیت خداوند اعتراف کند و لازمه آن اعتراف، آگاهی به این است که خداوند آفریننده جهان است.
البته ایمان با علم متفاوت است و هویت مستقلی دارد. ایمان، عملی اختیاری و عبارت است از التزام و پذیرش قلبی نسبت به چیزی که انسان می‏داند و به آن آگاهی دارد و می‏کوشد که به آن عمل کند؛ از این رو گاهی علم انسان با ایمان همراه نیست؛ به همین سبب فرعون با این که می‏دانست حضرت موسی علیه‏السلام از سوی خداوند فرستاده شده و معجزاتی از سوی خداوند آورده، به او ایمان نیاورد.
قرآن در این باره می‏فرماید:
قال لقد علمت ما انزل هؤلاء الا رب السموات و الارض بصائر و انی لاظنک یا فرعون مثبورا؛(34)
گفت: قطعا می‏دانی که این [نشانه‏ها] را جز پروردگار آسمان‏ها و زمین نازل نکرده است، و راستی ای فرعون، تو را تباه شده می‏پندارم.
حضرت موسی علیه‏السلام با تاکید، به فرعون می‏فرمایند:
تو می‏دانی معجزاتی که به دست من انجام می‏گیرد، کار خداوند است؛ اما فرعون وجود خدایی جز خود را انکارکرد و ادعا می‏نمود که من غیر از خود، خدایی برای شما سراغ ندارم. قطعا حضرت موسی علیه‏السلام درست می‏گفت و فرعون نیز آن را می‏دانست؛ اما انکار می‏کرد و به خداوند شرک می‏ورزید. پس علم به تنهایی کافی نیست و هنگامی اثربخش است که انسان به لوازم آن ملتزم باشد و قلبا آن را بپذیرد.
چه بسا انسان چیزی را می‏داند؛ اما آگاهانه آن را انکار می‏کند که این جحد و انکار آگاهانه، بدترین نوع کفر است. بر این اساس ما می‏دانیم خدایی جز پروردگار عالم وجود ندارد؛ اما باید در نماز با فعل اختیاری خود که همان اعتراف و شهادت است، از علم و ایمان خود به وحدانیت خداوند خبر دهیم. و این شهادت که عملی اختیاری در اذان، اقامه و تشهد است، عبادت محسوب می‏شود.
در این جا این سوال مطرح می‏گردد که در نماز برخی تعابیر، نظیر ایاک نعبد، ایاک نستعین، و اهدنا الصراط المستقیم با صیغه جمع به کار رفته‏اند و حکایت می‏کنند که بیشتر اهتمام بر آن بوده که نماز به جماعت خوانده شود و نماز در اصل، ماهیتی اجتماعی دارد؛ پس چرا با این که اذان برای اعلام عمومی است، با صیغه مفرد به وحدانیت خداوند شهادت می‏دهیم و در اذان و همچنین اقامه و تشهد، تعبیر اشهد را به کار می‏بریم و نمی‏گوییم:
نشهد ان لا اله الا الله شاید استفاده از صیغه مفرد اشهد در شهادت به وحدانیت خداوند، از این جهت از این جهت باشد که شهادت و اعتراف، امری است شخصی و هر کس با آن از علم حضوری و اعتقاد قلبی خویش به آنچه می‏داند خبر می‏دهد و هیچ کس نمی‏تواند از ناحیه دیگران شهادت دهد؛ چون از اعتقاد قلبی آنان خبر ندارد. با توجه به این حقیقت است که ما در هیچ یک از دعاها و مناجات‏ها سراغ نداریم که شهادت و اعتراف به وحدانیت خداوند با صیغه جمع به کار رفته باشد، بلکه در همه موارد، تعبیر اشهد به کار رفته است.