تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

تبیین ویژگی صمد در مورد خدا

یکی از امتیازات زبان عربی این است که برخی از واژگان آن بار معنایی بالایی دارند و گاهی چند معنا برای یک واژه ذکر می‏شوند که هریک از زاویه خاصی آن را بیان می‏کنند و در مجموع می‏تواند تعبیر کاملی از مفهوم آن واژه باشند.
یکی از آن واژگان، کلمه صمد است که در هر یک از معانی‏ای که برای آن ذکر کردیم و برخی معانی دیگر که در کتاب‏های لغت ذکر شده، بخشی از مفهوم آن آمده است. می‏توان گفت وجه مشترک این معانی، تعریف صمد به کامل مطلق می‏باشد؛ یعنی موجودی که دارای استقلال و کمال مطلق است؛ از هر نقصی مبرا بوده و نیازی به غیر ندارد؛ اما سایر موجودات برای زدودن کاستی‏ها، نواقص و رسیدن به کمال، محتاج او هستند.
با توجه به این نگرش، وقتی به معانی مذکور برای واژه صمد می‏نگریم، در می‏یابیم که به نوعی، جامع مشترک مذکور در آنها اشراب شده؛ مثلا چیزی که منفذی ندارد، محتاج چیز دیگری مثل هواب و آب نیست که خلأهای آن را پر کند. یا کسی که در جنگ گرسنه و تشنه نمی‏شود - به جهت داشتن توان لازم - نتیازمند آب نمی‏گردد و غذای او بیش از کسی است که در جنگ گرسنه و تشنه می‏شود. یا نیازمندان به کسی که سرمایه‏ای دارد و نیازهای دیگران را برطرف می سازد، روی می‏آورند.
بر این اساس در مورد خداوند متعال، شایسته‏ترین و جامع‏ترین معنا برای صمد، کامل مطلق است؛ یعنی اطلاق صمد بر خداوند، بیانگر کمال بی‏نهایت و استقلال ذاتی پروردگار و وابستگی و احتیاج همه ممکنات به اوست. در این صورت صمد با غنی تفاوت دارد. خداوند غنی و مستقل بالذات است و به غیر خود احتیاجی ندارد؛ اما غنی بودن خداوند با این معنا منافات ندارد که کس دیگری نیز وجود داشته که غنی بالذات و مستقل از خداوند باشد؛ ولی صمد همان‏طور که غنا و استقلال ذات پروردگار را می‏رساند، بیانگر احتیاج و وابستگی موجودات دیگر به خداوند و نفی همتا برای خداوند نیز هست. بر این اساس، چنین ادعایی که در بین اسما و صفات الهی، صفتی پربارتر و پرمعناتر از صمد یافت نمی‏شود، سخن گزافی نیست؛ به همین دلیل این واژه یک بار در قرآن، و آن هم در سوره توحید به کار رفته است. همچنین به جهت عظمت و دشواری فهم معنای صفت صمد و نیزاحد، در برخی از روایات آمده است که خداوند سوره توحید را برای افراد عمیق و ژرف‏اندیش آخر الزمان نازل کرد.(251)
اگر بخواهیم کلمه صمد را که همان کمال مطلق است تبیین فلسفی کنیم، باید بگوییم اطلاق صمد برای خداوند از آن روست که هیچ جهت عدمی در ذات الهی راه ندارد. هر موجود ممکنی دارای جهت عدمی است؛ اما در ذات خداوند هیچ جهت عدمی وجود ندارد. این معنا هم با تعبیر استواری، سختی و عدم خلأ در ذات سازگار است و هم با مفهوم غنی و بی‏نیاز مطلق و هم با این که خداوند موجودی است که دیگران به او وابسته‏اند و او را مطلوب و مقصود خویش می‏دانند و بر او اعتماد می‏کنند همه این مفاهیم در کلمه صمد که همه جهات عدمی را سلب‏کند، جای گرفته است.