همچنان که هدایت و نعمتهای خدا مراتبی دارد و هر کس در حد ظرفیت و درک خود از نعمتهای الهی برخوردار می شود، غضب الهی نیز دارای مراتب است. برخی از مراتب عذاب الهی همان کیفری است که اقوام پیامبران پیشین به ان گرفتار شدند و حتی گروهی از آنان بر اثر شدت خشم و غضب خدا مسخ گردیدند:
و جعل منهم القردة و الخنازیر و عبد الطاغوت اولئک شرّ مکانا و اضل عن سواء السبیل؛(226)
و برخی از آنها را بوزینگان و خوکان گردانیده و کسی که طاغوت را پرستیده است، اینان در جایگاهی بدترند و از راه راست گمراهترند.
پس اگر از خدا میخواهیم ما را در شمار کسانی که بر آنان خشم گرفته قرار ندهد، منظورمان این نیست که ما را به عقابی که قوم لوط، صالح یا بنیاسرائیل را به آن گرفتار کرد مبتلا نکند؛ چون خشم الهی مراتب فروتری نیز دارد که در نتیجه آن انسان به کیفر اقوام مذکور گرفتار نمیشود، بلکه کیفر او خفیفتر از کیفر آنان است:
قل هو القادر علی ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم بأس بض؛(227)
خدا میتواند عذابی از بالای سر یا از زیر پای شما بفرستد یا شما را به پراکندگی [و اختلاف] مبتلا کند و شما را به جان هم بیندازد.
حاصل آن که به حسب ظرفیت و معرفت ما از نعمتهای الهی، غضب الهی نیز متفاوت میشود. برای کسی که فقط به دنیا و زخارفت آن توجه دارد، غضب الهی در ستاندن آن نعمتها و هلاکت دنیایی و نیز عذاب جهنم تجسم مییابد؛ اما کسی که دنیا در نظر او حقیر است و به امور معنوی و اصیل و به خصوص خداوند توجه دارد، غضب الهی در ستاندن نعمتهای معنوی و محروم شدن از محبت و عنایت الهی عینیت مییابد. اگر نعمتهای الهی در نعمت حیات، سلامت و لذتهای مادی منحصر بود، عذاب الهی به سوزاند در عذاب جهنم و عذابهایی منحصر میشد که خداوند برای کفار و مشرکان رقم میزند؛ ولی با توجه به این که خداوند نعمتهای معنوی نیز دارد که بسیار فراتر از نعمتهای مادی هستند، عذاب و خشم الهی به معنای محروم ماندن از آن نعمتهاست.
وقتی پدری از کودک خرسدال خود که فقط ارزش اسباببازی را درک میکند، خشمگین میشود، برای نشان دادن ناراحتی خود اسباببازی را از او میگیرد و در نتیجه کودک اثر خشم پدر را درک میکند و عکسالعمل نشان میدهد. به هیچ وجه پدر به او نمیگوید رایانهای که برایت خریدم از تو میگیرم؛ چون کودک ارزش وجودی رایانه را درک نمیکند تا از باز ستاندن آن نارحت شود و عکس العمل نشان دهد. مسلما برای او داشتن و نداشتن رایانه یکسان است و اثر عملی غضب درباره وی، به گرفتن چیزی است که برای وی قابل درک است و به آن علاقه دارد. پس در مقام عمل، اظهار رضایت و محبت با خشم و نارضایتی به گونهای نمود مییابد که برای دریافتکننده آن قابل درک باشد.