سؤال: برای عینیت بخشیدن دین در جامعه چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید، به طوریکه حضور دین در همهی مناسبات اجتماعی جاری باشد؟
جواب: اگر بخواهم به صورت سرفصل این سؤال را جواب دهم باید عرض کنم اولین نکتهای که باید در رابطه با جواب به این سؤال مدّ نظر قرار داد، فهم درست جایگاه دین است در زندگی به عنوان نظر خالق عالَم برای به ثمر رساندن همهی ابعاد انسانها. با این دید اولاً: برخورد ما با دین برخورد درستی میشود و آن را به عنوان ابزاری در خدمت امیال و اغراض خود قرار نمیدهیم بلکه آن را راه اصیلی میدانیم که باید با تمام وجود به آن دلسپرد تا پروردگار ما به آن هدفی که میخواهد ما را برساند، برساند. ثانیاً: در این حال سعی کنیم دین را در عالَمی که قرار داشته است بشناسیم و با آن بهسر ببریم نه اینکه دستورات دین را از عالَم خودش درآوریم و در عالَم تجدد قرار دهیم، زیرا در این حالت دیگر بسیاری از پیامهای دین بیمعنی میشود، و دستورات دین و احوالات دینداران از حالت حضوری به حالت حصولی استحاله میگردد. اگر به واقع بخواهیم انسانها از دینداری خود بهرهمند گردند و جذب آن شوند باید شرایط به حضورآمدن قلب را در صحنهی دینداری دائماً مدّ نظر قرار داد و آفات غفلت از این حالت را شناسائی کرد و از آنها گذشت تا همهی ابعاد دین از یک طرف و همهی نیازهای بشر از طرف دیگر معنیِ خود را پیدا کند. در واقع جهت جوابگویی به این سؤال بود که کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» تنظیم شد. سعی شد آنچه دین نیست و به نام دین مطرح است و آنچه دین است و از آن غفلت شده، مورد توجه قرار گیرد.