تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

ناکامی در کامروایی افراطی

سؤال: شما در جلسات گذشته فرمودید: «تمدنی که زندگی‌ساز نباشد و تمام ابعاد انسان‌ها را جواب ندهد، پس از مدتی حتی نفس امّاره‌ی انسان‌ها هم نسبت به آن تمدن احساس سرخوردگی می‌کند» حال سؤال ما این است که چگونه می‌توان پذیرفت تمدنی که بر اساس ارضای نفس امّاره به‌وجود آمده پس از مدتی نفس امّاره را هم ارضاء نمی‌کند، در حالی که هر روز در هرچه بیشتر ارضاء‌کردن نفس امّاره بیشتر از روز قبل مجهز می‌شود؟ نمونه‌اش هم غرب امروز.
جواب: عنایت داشته باشید تمدنی کامل است که تمام ابعاد بشر را به نحو متعادل جواب دهد تا هر استعداد و گرایشی به مقصد خود برسد، حتی گرایش‌های غریزی و یا گرایشِ به زیبائی‌های مادی فقط در شرایطی متعادل بر ضد خود عمل نمی‌کنند. ولی اگر این گرایش‌ها از مرز تعادل گذشت و به حالت امّاره درآمد و خواست بر بقیه‌ی- گرایش‌ها و استعدادها غلبه کند و بر آن‌ها فرمان براند، می‌گوئیم به صورت نفس امّاره در آمده و صحبت ما در رابطه با این حالت است و عرض شد آنچنان نیست که اگر همه‌ی شرایطِ ارضاء نفس امّاره را فراهم کنیم و شرایط ارضاء عقل و قلب را تعطیل نمائیم، بتوانیم به ارضاء نفس امّاره دست یابیم، زیرا نه نظام و ساختار بدن ما چنین چیزی را تحمل می‌کند و نه طبیعت الهی و نه سنت‌های خداوند و نه خودِ نفس امّاره. نمونه‌ی آن را در غذا خوردنِ بر اساس ارضاء نفس امّاره می‌توانید تجربه کنید که اگر انسان متعادل غذا نخورد با انواع بیماری‌ها روبه‌رو می‌شود و نه‌تنها دیگر نفس امّاره از میل خود بهره نمی‌برد، بلکه انسان از ارضاء بقیه‌ی میل‌های نفسانی‌اش محروم می‌شود و به تعبیر قرآنی انسان‌ها در آن حالت با چیزی روبه‌رو می‌شوند که می‌خواستند از آن فرار کنند.(180) شبیه همین حالت در فرهنگ‌ها و تمدن‌ها وجود دارد و به همین جهت نسبت به اهدافی که در راستای ارضای نفس امّاره برنامه‌ریزی کرده‌اند با شکست و ناکامی روبه‌رو می‌شوند، چون گرفتار جنبه‌های افراطی امیال خود شدند و خداوند در عین این‌ که هیچ میلی را بی‌جواب نگذاشته و شرایط جواب به هر میلی را در بستر طبیعی خود فراهم کرده، ولی عالم را طوری نساخته که میل‌های افراطی بتوانند به‌راحتی جواب خود را بگیرند و با ناکامی‌ها رو‌به‌رو نشوند.
از طرفی این‌که ملاحظه می‌کنید غرب در حال حاضر هر روز در راستای ارضای بیشتر نفس امّاره جلو می‌رود، نشانه آن است که نتوانسته است نفس امّاره‌ی خود را راضی کند و ناکامی خود را می‌خواهد با فرورفتن بیشتر در وَهمیات و شهوات جبران کند که مسلّم با احساس ناکامی بیشتر روبه‌رو می‌شود و این مسیر همچنان ادامه می‌یابد تا به هلاکت کامل ختم شود.
بحران‌های امروزِ جهان غرب آثار همان گرایش‌های افراطی است و چون اساس این تمدن بر مبنای جواب‌گوئی به میل‌های افراطی است هرگز نمی‌تواند خود را از بحران نجات دهد بلکه با هر برنامه‌ای به بحرانی عمیق‌تر فرو می‌رود تا به هلاکت کامل برسد و اساساً نظر به ارضاء نفس امّاره، انسان و جامعه را سطحی‌نگر و اکنون‌زده می‌کند و در نتیجه نمی‌تواند به عمق هلاکتی که او را تهدید می‌کند فکر کند. ریشه‌ی همه‌ی آن بحران‌ها و این هلاکت‌ها را باید در روحیه‌ی سکولاری دانست که بر مناسبات فردی و اجتماعی جامعه حاکم می‌شود، در حالی‌که شریعت و معنویت، کنترل‌کننده‌ی میل‌های افراطی انسان‌ها است، چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی.