در این موضوع عمیقاً اندیشه کنید كه مگر میشود این تمدن تا آخر، برای حفظ خودش این همه انرژی صرفبكند؟! مسلماً مجبور است به دشمنیهای علنیتری رو آورد، موضعگیریهای مستقیمشان علیه اسلام و جنگ با مسلمین كه برخلاف ادعای حقوق بشری خودشان است، نشاندهندهی ناتوانی آنها در حفظ خود است، به طوری كه مجبور میشوند به حاكمان كشورهای عربی بگویند: دیگر نباید در اوّل سخنرانیهایتان «بسماللهالرّحمنالرّحیم» بگویید. بخواهید و نخواهید، اینها مجبورند با این كلمات مثل «بسماللهالرّحمنالرّحیم» كه متذكر عالَمی غیر از عالَم مدرنیته است درگیر شوند. یعنی برای حفظ بقای وَهمی خود با هر چیزی كه به نحوی عقلانی و الهی است درگیر میشوند. به بهانهی نفی طالبان با آیات جهادِ قرآن مقابله میکنند تا به زعم خود فرهنگ مقاومت در مقابل غرب را از صحنه خارج کنند. حتماً در آینده با احكام عرفانی هم درگیر میشوند. هانتینگتون پیشبینی میكند یكی از تمدنهایی كه با غرب درگیر میشود، تمدنچین است، به این دلیل كه در تمدن چین حكمتِ «لائوتسه»ای نهفته است كه تمدن غرب نمیتواند آن را تحملكند، چون آن حكمت، ضد خیال وَهمزده است و با خیال نمیسازد، لذا باعث نفی تمدن غرب میشود. غرب معنویت را در حدّ مرتاضبازی و فالگیری و احضار روح و جادوگری میفهمد و در كنار خودش با آنها به سر میبرد، ولی با تمدنی كه مبتنی بر حضور عالم قدس در روابط اجتماعی انسانها باشد، حتماً درگیر میشود، از آن طرف جوامع مسلمان و بودایی با روبرو شدن با فرهنگ غربی، در حال بازخوانی خود برای به صحنه آوردن تمدنی هستند که مطابق مبانی معنوی آن جوامع باشد و ما هنوز در ابتدای این راه هستیم.
سؤال: این درگیری كه میفرمایید بین این دو تمدن با غرب محقّق میشود، آیا میتوان گفت ابتدا از كجا شروع میشود؟
جواب: ساموئل هانتینگتون پیشبینی درستی کرده است؛ او میگوید: در آینده حتماً تمدن خاور دور و تمدن اسلامی با تمدن غرب درگیر میشوند. او پیشبینی میكند كه جنگ آیندهی بشر هیچكدام از جنگهای موجود نیست؛ جنگ بین تمدن اسلامی و تمدن خاور دور از یك طرف و جهان غرب از طرف دیگر در پیش است.(11) اسلام و تمدن خاور دور از جهت توجه به عالم قدس از یك سنخاند، و چون هر دوی آنها به اشراق و معنویت معتقدند او این دو را یك فكر و تمدن میداند. او براساس روح غربی که با هر گونه اشراق و معنویتی در تضاد است پیشبینی میكند كه در آینده جنگ، جنگ بین تمدنها است. به آمریكاییها پیشنهاد میكند كه خودتان را برای این جنگ آماده كنید. البته به نظر بنده غرب دیگر در شرایطی نیست كه بتواند فكر كند و بخواهد آیندة خود را حفظ كند چون اگر همان طور که هانتینگتون پیشبینی کرده در عصری قرار گرفتهایم که نظامهای دولت ـ ملت به سمت استحاله شدن و تبدیل شدن به نظامهایی با ماهیتهای فرهنگی و تمدنی پیش میرود، تفکر شیعه از جهات ریشههای فرهنگی قویترین سخن را خواهد داشت که بعداً به دلایل این ادعا میپردازیم.