تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

راه نجات از روح حاكم بر تكنولوژی

سؤال: آیا اولیاء الهی هم همین طور تحت‌تأثیر روح جاری در تكنولوژی قرار می‌گیرند؟
جواب: اولیاء الهی اصلاً با چنین روحیه‌ای شروع ‌‌نمی‌کنند که اسلحه‌‌ها به میدان بیایند تا حالا بخواهند كنترلشان كنند،آن‌ها می‌آیند اسلحه‌ها را تبدل به قلم می‌کنند. ما فقط می‌توانیم بگوییم آنچه در بحث فوق گفته شد در سطح عموم است، نه برای خواص. یک فرد مؤمنی كه اهدافش برایش مقدس و با نشاط و فعّال است، اگر اسلحه هم دست بگیرد، برای هدف مقدس از آن استفاده می‌‌کند، ولی عموم افراد جامعه نمی‌توانند در چنین حالتی باشند، بالأخره تسلیم فرهنگی می‌شوند كه حاكم بر آن اسلحه است. و در مورد به كارگیری سایر تكنولوژی‌ها هم قضیه همین‌طور است.
البته در رابطه با ابزارها و روح حاكم بر آن‌ها موضوعْ خیلی گسترده است، یك مرحله آن است كه شما در به كارگیری ابزارها خود را كنترل كنید كه تحت‌تأثیر روح حاكم بر آن‌ها قرار نگیرید. مرحله دیگر آن است كه با ایجاد خودآگاهی در جامعه، روح حاكم بر تكنیك‌‌ را در عموم افراد جامعه خنثی نمایید، این یك قدرت فوق‌العاده می‌خواهد، به عنان مثال در مقابل فردی كه چاقویی را در جیب گذارده كه به موقع از آن استفاده كند، آنقدر در خودت قدرت می‌بینی که او را مجبور به چاقوکشی با خودت نکنی؟! یك وقت بنا را بر این می‌گذارید که چون او چاقو دارد پس شما هم باید چاقو بکشید؟ یك وقت بنا را بر این می‌گذارید که او را كمك كنید كه چاقو نکشد؟! این کار بزرگی است. نمونه‌اش حضرت علی(ع) که در رابطه با شورش مردم در مقابل عثمان، بسیار تلاش كردند تا كار منجر به كشته‌شدن عثمان نشود، به او فرمودند: «وَ اِنّی اَنْشُدُكَ اللهَ الّا تَكُونَ اِمَامَ هَذِهِ الْاُمَّة الْمَقْتُول»؛(117) تو را به خدا قسم می‌دهم كه رهبر كشته شده‌ی این امت نباشی. با آن همه جفایی كه به حضرت كرد، او را نصیحت كردند. نمونه‌ی دیگرش کربلاست؛ امام حسین(ع) تمام تلاششان این است که كوفیان دست به شمشیر نبرند، چون وقتی روح‌ها از به‌كارگیری شمشیرها منصرف شد، نوع نگاهشان به زندگی طوری می‌شود كه می‌توان وارستگی‌ها را به آن‌ها توصیه كرد، بعد هم که از حضرت پیروی نكردند و به طرف حضرت شمشیر کشیدند، حضرت به یارانشان فرمودند: ما شروع‌کننده‌ی جنگ نخواهیم بود، كار ما یک نوع دفاع است.
در رابطه با تكنولوژیِ موجود و روح سلطه‌گری موجود در آن، ابتدا باید كاری كرد كه نسبت به عالم و آدم تعاملی مقدس حاكم شود تا ارزش بسیاری از تكنیك‌ها خنثی گردد، و اگر امکان تعاملی مقدس فراهم نشد ما در موضع دفاع قرار خواهیم گرفت، نه این‌كه تحت ‌تأثیر روح سلطه‌گرانه‌ی آن قرار بگیریم، به همین جهت جهاد اسلامی برای رفع موانع است و نه حاكمیت و سلطه.