سؤال: آیا اینكه جنگل را الوار ببینیم، نگاه غلطی است، یعنی جنگل الوار نیست؟
جواب: به هیچ وجه جنگل الوار نیست، بلكه نمایشی از نظم عالم قدس است كه در بستر زمین ظاهر شده است، مثل چشم شما كه ظهور قوّهی بینایی نفس شما است، آیا میتوان گفت چشم چیزی نیست جز مجموعهای از سلولها؟! یا خود چشم با همهی انضباط و نظمی كه دارد چیزی است كه قوّهی بینایی نفسِ ما از آن منظر با بقیهی موجودات ارتباط مییابد و صورت آنها را از طریق چشم به قوّهی بینایی و به نفس منتقل میكند؟ جنگل هم همینطور است، صورت حقایق قدسی عالم غیب است، ولی وقتی بشر حریص شد و اصالت را به میلهای مادی خود داد، آن جنگل برای او الوار میشود و شروع میكند با تكنیكهای ویرانگر، یك ماهه جنگل را به بیابان تبدیل كند، بدون هیچ تعامل و ارتباطی كه باید با جنگل داشته باشد. در حالی كه در شرایط عادی و در بستر طبیعی خود، اگر ما نسبت به استفاده از جنگل حریص نباشیم، خودِ جنگل پس از مدتی از كنارهی هر درخت کهنی جوانه میزند و تنهی قدیمی خود را در اختیار ما میگذارد، خودش اعلام میكند كه زمان بریدنش فرا رسیده است، تا جوانههای اطراف آن امكان رشدِ لازم را داشته باشند، در آن صورت شما میتوانید از آن درخت وسایل مورد نیاز خود را بسازید این خیلی فرق میکند با حرصی که به تخریب جنگل منجر شده است و با یک ارّه برقی تمام جنگل را به الوار تبدیل میكنند، این دیگر تعامل با جنگل نیست، بلكه جنگ با جنگل است. وقتی شما فرصت میدهید تا پشمهای گوسفند بلند شود و سپس آن را قیچی میكنید با طبیعت گوسفند تعامل میکنید و این غیر از آن است که پشمهای آن را از ریشه بكنید. چون گوسفند را موجود زنده احساس میکنید كه باید در كنار شما باشد و شما هم در كنار او، هرگز به خود اجازه نمیدهید پشمهای آن را از ریشه بكنید. در رابطه با جنگل چون معتقد نیستیم که یک موجود زندهای است که از عالم قدس تدبیر میشود، مثل گوسفند با آن برخورد نمیکنیم، و علت درستندیدن حیات جنگل، حرصی است که بر روح انسان مدرن حاکم شده است.