تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

تجربه و تعبیر در علم :

می‌گوید: باید متوجه بود كه هیچ روش علمیِ ثابت و منحصری وجود ندارد ، بلكه روشهای متعددی هستند كه در مراحل مختلفِ پژوهش و بر حسب مقتضیات گوناگون به‌كار می‏روند، ولی دست كم می‏توان به بعضی از خصائص كلی تفكر علمی اشاره كرد. آن‌چه در كارهای علمیِ گالیله و نیوتن و داروین پیدا است، تركیب مشخصی است از عناصـر «تجـربی» - یعنی آنچه مستقیما حس می‏شود- و «تعبیر» - یعنی آنچه دانشمند با تفكر خود به تجربه‏اش می‏افزاید -. بهره‌ی «تجربی» شامل مشاهدات و اطلاعات است كه حاصل جنبه‌ی تجربی علم است، و بهره‌ی «تعبیری» شامل مفاهیم، قوانین و نظریه‌ها است، كه جنبه‌ی نظری علم را تشكیل می‏دهد، لیكن در عمل بهره‌ی «تجربی» و «نظری» را نمی‏توان به‌وضوح از هم جدا كرد، بلکه هر نظر علمی، ترکیبی است از تجربیات دانشمند به اضافه‌ی تعبیرهای شخصی او.
تصور غالب مردم این است كه علم عبارت است از مشاهده‌ی دقیق، و فكر می‏كنند یك دانشمند با «واقعیت‌های خالص» و غیر مبهم سر و كار دارد و در نتیجه فكر می‏كنند با علم تجربی به معرفت یقینی دست می‏یابند. در حالی كه بسیاری از فیلسوفان معاصرِ علم ، نقش قاطع و مهم مفاهیم نظری را در پیشرفت علمی یادآور شده‏اند. می‏گویند: ما در علوم تجربی، تجربه‌ی خود را در پرتو علائق خاص، نظم می‏دهیم و به خصائص زبده‌ی آن‌ها التفات می‏كنیم، و لذا فعالیت علمی صرفاً عبارت از «گردآوری همه‌ی امور واقع» نیست. بلكه انتخاب‏های ما تحت تأثیر نظریه‏های قبلی ماست.
داده‏های علم هرچند هرگز امور واقع یا «واقعیت محض» نیستند، ولی همیشه مبتنی بر داده‏های مشترك بین همگان است و قابلیت تحقیق دارند و نمایانگر تجربه‌ی مشترك جامعه‌ی اهل علوم تجربی است، ولی از سوی دیگر همواره بهره‏ای از «تعبیر» در نظریه‌های علمی در كار هست و به همین جهت همه‌ی افراد، حادثه را یك طور نمی‏بینند تا بگوییم در روش علمی عین واقعیتِ خارج در اختیار ما قرار می‏گیرد.
چیزهایی مثل «جرم»، «سرعت» و «فشار» مستقیماً مشاهده پذیر نیستند و ما آن‌ها را به همین صورت از طبیعت نگرفته‏ایم، اینها ابداعات ذهن است كه برای تعبیر و تفسیر مشاهدات به‌كار می‏روند و در نظم‌دادن به تجربیاتمان به ما كمك می‏كنند. پل و پیوندهای بین مفاهیم نظری و مشاهدات تجربی را «همبستگی‌های معرفتی» نام داده‏اند. ولی باید به خاطر داشت «قوانین تجربی» همواره از حدّ داده‏های تجربی فراتر می‏رود و مستقیماً بر وفق و مطابق داده‏های تجربی بیان نمی‏شود، هر چند مبتنی بر مشاهده است. «ناگْلْ» می‏گوید: «هیچ‌یك از نمونه‏های معهودِ رایجِ قوانین تجربی در واقع برگشت به یافته‏های حسی ندارد، زیرا مفاهیم و مفروضاتی را در كار می‏آورند كه فراتر از هر چیزی است كه مستقیماً به حس در آید... گزارش آنچه عرفاً مشاهدات تجربی شمرده می‏شود ، غالباً به زبانی بیان می‏گردد كه بالصّراحه نظریه‏هایی را در بر دارد». یعنی بنا بر نظر «ناگْلْ» آنچه تجربه می‏شود با نظر و برداشت دانشمند تركیب می‏شود و به عنوان قوانین علوم تجربی ارائه می‌گردد.