ایانباربر میگوید: «ككوله» كه همچنان مشغول آزمایش مادهی «بَنْزِنْ» بود و آرایش ملكولی آن را میجست، در شرایطی كه اشتغال خاطرش به چنین موضوعی بود، در خواب دید كه ماری دم خویش را به دندان گرفته است، وقتی بیدار شد به فكرش رسید كه خواص بنزن را با قبول ساختمان مولكولی حلقوی میتوان توجیه كرد و آزمایشهای بیشتر امكان صحت این طرح را بیشتر نمود. چنانچه ملاحظه می فرمایید عموم مدلهای علمی با یك نوع تصور همراه است، حال این مدلها چقدر با واقعیتِ مُمَثَّل تطبیق دارند چیزی نیست كه علم بتواند بر آن تأكید كند.
«لرد كلوین» حكم میكرد كه انسان مادام كه مدل مكانیكی از چیزی نداشته باشد چنانكه باید و شاید آن را نمیفهمد. ولی خطرات استفاده از مدلها وقتی آشكار میشود كه تصور شود همهی خصایص شیءِ بیرونی باید در مدل موجود باشد. در طرح مدلها از این نکتهی مهم غفلت شد كه مدلها حاكی از وجود بعضی از شباهتهاست، و از طرفی مدلها فقط فرضیههای ممكن را مطرح میكند و میگوید اگر مثلاً اینطور فرض كنیم، این مدل ممكن است مطابق خارج باشد. «دُوئْم» با قاطعیّت میگفت كه مدلها را باید با احتیاط بهكار برد و هرچه زودتر آنها را كنار گذاشت، زیرا مگر خود نظریهها خبر از عین واقعیت میدهند كه مدلهای مبتنی برآنها تجسم واقعیت باشد. بعضی معتقدند باید بدون مدلهای تصورپذیر بهسر برد تا كمتر به خطا بیفتیم. البته آنچه میتوان گفت اینكه، نباید مدلها را كنار گذاشت، بلكه باید متوجه بود كه آنها را به معنای ظاهریشان حمل نكنیم زیرا مدل یا تمثیل هرگز اینهمانیِ كامل با واقعیت خارجی برقرار نمیكند، همچنان که نظریههای علمی اینهمانیِ کامل با خارج ندارند.