1. چگونه باید مدیرى را تربیت كرد كه تمامى ارزشهاى اسلامى را به دقت رعایت كند؟
پاسخ: این سؤال با دقت بیشتر در مطالبى كه از ابتداى بحث تحت عنوان انسانشناسى، كیفیت نگرش انسان نسبت به جهان و هستى و سایر انسانها، بیان شد، بدست مىآید. اصولا پیدایش رفتار اختیارى در انسان، قبل از هر چیز، مرهون نوعى شناخت، آگاهى و بینش است. رفتار كورانه و بدون آگاهى و شناخت، رفتارى انسانى نیست و ارزش انسانى نخواهد داشت. براى اینكه حركات و رفتار انسان معنا و ارزش پیدا كند و در سعادت او مؤثر باشد به شناخت عمیقى نیاز دارد. هر میزان كه شناخت آدمى عمیقتر باشد، تأثیر آن در رفتار او بیشتر است و به رفتار ارزش بیشترى مىبخشد و این در صورتى است كه شناخت او صحیح باشد و بدرستى در او تأثیر كند. مدیرى كه نسبت به هستى، خدا و انسان، شناخت عمیقى نداشته باشد، چگونه مىتواند به ارزشهاى اسلامى كه مبتنى بر شناخت است معتقد باشد؟ طبیعى است كه اگر این اصول موضوعه را نپذیرد یا به آنها توجهى نداشته باشد، نتایج مطلوب هم بر آن مترتب نخواهد شد،
( صفحه 256 )
علاوه بر بینش و دانش (تعلیم) نقش «تربیت» را نیز نباید به فراموشى سپرد. علاوه بر آموزش و تعلیم مدیران در زمینه مدیریت، باید زمینه رشد آنها را در بخش «مدیریت» نیز فراهم آورد؛ مدیرى كه از شرایط اقتصادى خود رنج مىبرد یا از جهت خانوادگى مشكل دارد، نمىتواند مدیر موفقى باشد؛ لذا باید به وضع زندگى و خانوادگى و اقتصادى او هم رسیدگى شود تا اینكه او در محیط كار خود جز «مدیریت» فكر دیگرى نداشته باشد.
پس براى تربیت مدیران صالح و كارآمد باید از یك طرف آگاهیهاى لازم را به او داد و از طرف دیگر، موانع موفقیت در كار را برطرف كرد.
2. مدیران چه نوع آگاهىها و اطلاعاتى باید داشته باشند؟
پاسخ: آگاهىهاى مورد لزوم مدیران، بر اساس نوع نظام ارزشى متفاوت است. اطلاعات مدیر باید شامل دو بخش: اطلاعات فنى و مهارتى در زمینه تخصصى مدیریت و همچنین اطلاعات مرتبط با بینشها و ارزشها باشد. درست است كه مدیر در همه این موارد باید آگاهى لازم را داشته باشد، ولى تمامى اینها جزئى از تعلیم است. بخش دیگر، همانگونه كه اشاره شد، فراهمنمودن زمینه كار براى اوست. واگذارى انتخاب شیوه مدیریت در یك سازمان به او، تشویق در جهت به كارگیرى ابتكارات و محدود نكردن او به چهارچوب محدود و تنگ بخشنامهاى و شیوههاى تقلیدى، از فنون تربیت مدیران كارآمد است.
بهطور خلاصه: دادن اطلاعات شناختى و بینشى مربوط به هستى ازجمله انسان، ارائه اطلاعات شغلى و فنى، تأمین آرامش روحى و روانى و زدودن موانع، مشكلات و بحرانهاى خانوادگى و شخصى، از شرایط اولیه تربیت مدیر است. از این میان آنچه كه در نظام ارزشى اسلام از همه مهمتر است، توجه دادن مدیران به هستىِ جهان و هستىِ خویش است كه باید بر این اساس دستگاهى ارزشى و
( صفحه 257 )
منسجم و متعالى براى خود بسازد. یك نظام ارزشى حقیقى به گونهاى هماهنگ است كه تمامى ابعاد انسان را دربر مىگیرد و براى هر رفتار و اندیشه او دستورالعمل دارد و بین آنها تضاد و تزاحمى وجود ندارد. چنین دستگاهى است كه مىتوان از آن، انتظار تربیت مدیرانى صالح، شایسته، موفق و كارآمد را داشت.
( صفحه 259 )