تربیت
Tarbiat.Org

پیش‌نیازهای مدیریت اسلامی
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

امكان جمع صفات به ظاهر ناسازگار

بر اساس این بینش، انسانى متعالى ساخته مى‌شود كه با داشتن روح توحیدى
‌( صفحه 247 )
تمامى صفاتِ خیر و گاهى متضاد در او جمع باشد. صفاتى كه جمع آنها در نظام و دیدگاهى دیگر، غیرممكن به نظر مى‌رسد؛ مثلا صفاتى از قبیل: قدرت و شجاعت و اعتماد به نفس با خاكسارى و فروتنى و تواضع و دلسوزى به راحتى ممكن نیست، اما بر اساس این نظام ارزشى چنین جمعى، نه تنها ممكن بلكه لازم است. در این نظام، «اعتماد به خدا» جاى «اعتماد به نفس» را مى‌گیرد. قدرت انسان موحد پرتوى از قدرت خداست، لذا به جاى استعمال واژه «اعتماد به نفس» اصطلاح «توكل بر خدا» مناسب‌تر است. ممكن است از اعتماد به نفس، نوعى خود بزرگ‌بینى و تحقیر دیگران استشمام شود، ولى از توكل بر خدا چنین برداشتى نمى‌شود. هیچ مؤمنى با توكل كردن بر خدا به غرور و خود بزرگ‌بینى مبتلا نمى‌شود، زیرا بر قدرت بى‌نهایت الهى اعتماد مى‌كند، قدرتى كه در اختیار اوست، اما مال او نیست. وقتى كه مال او نباشد جایى براى غرور هم باقى نمى‌ماند، اما اعتماد به خود به معناى قوى دانستن خود و در پى داشتن غرور و استكبار است و غرور و استكبار با تواضع و فروتنى نمى‌سازد، اما در نظام ارزشى اسلام، با تحلیلى كه بیان شد، این صفات با یكدیگر سازگارند.
در نظامهاى ارزشى غیر الهى ابراز صفاتى از قبیل مهربانى و فروتنى و صداقت و ... صرفاً به دلیل مطلوبیت اجتماعى و كسب محبت و احترام مردم است؛ به تعبیر دیگر، انگیزه كسب فضایل در این نظامها احترام، اشتهار و محبوبیت است كه این هدف، خود در نظام ارزشى اسلام ارزش منفى دارد. در نظام اسلامى هدف، كسب رضایت خداى متعال است، حتى اگر به قیمت دشمنى مردم تمام شود و انجام یا ترك فعل به قصد رضایت و محبوبیت اجتماعى در این دیدگاه نوعى شرك محسوب مى‌شود. علاوه بر این، انسانى كه هدفش كسب احترام و علاقه مردم است در بسیارى از مواقع ناچار است تملق‌گویى و چاپلوسى كند. كسى كه با این دیدگاه به ارزشها مى‌نگرد معتقد است كه هدف، وسیله را توجیه
‌( صفحه 248 )
مى‌كند، لذا از هیچ اقدامى براى جلب توجه مردم ابایى ندارد. و این كار خود، نوعى نفاق و دورویى است. او به ظاهر ادعا مى‌كند كه دل‌سوز و خیرخواه مردم است، ولى واقعاً چنین نیست، بلكه این تظاهر صرفاً روشى است كه او را به هدف برساند، اما انسان موحّد از عمق جان، مردم را دوست دارد، زیرا بندگان را مخلوق خداى محبوب خودش مى‌بیند و خود را نیز عضوى از پیكر اجتماع مى‌انگارد.
در بینش اسلامى تمامى صفات خیرى كه به ظاهر ناسازگار به نظر مى‌رسند در پرتو توجه به خدا و روح توحید قابل جمعند. نظام اسلامى در عین اینكه آدمى را به تواضع و فروتنى دعوت مى‌كند به عزت نفس نیز توصیه مى‌كند، به او اجازه ذلت و فرومایگى و پستى، مخصوصاً در برابر دشمنان خدا را نمى‌دهد؛ یعنى: جمع بین فروتنى و خیرخواهى و تواضع با عزت نفس، كرامت و مناعت طبع ممكن، بلكه لازم است، اما جمع صفاتى از این قبیل در نظامهاى غیر الهى به دلیل پشتوانه اصیل نداشتن این ارزشها به نوعى دوگانگى و سرانجام تضاد و دو رویى و نفاق مى‌انجامد. باور عمیق انسانهاى غیر الهى قدرتمندى و استقلال خویشتن است، اما به دلیل مصالح فردى یا اجتماعى خود را متواضع و فروتن مى‌نمایانند.