نتایج مباحث گذشته در مورد نظام ارزشى را در چند جمله مىتوان خلاصه كرد:
اولا نظام ارزشى اسلام نظامى خدا محور است. محور تمامى ارزشها خداى متعال و قرب به اوست. ثانیاً تمامى موجودات عالم براى رسیدن به كمال مخصوص خویش آفریده شدهاند و در بین آنها انسان كه موجودى كاملتر و داراى استعداد بیشترى براى رسیدن به كمال است، باید به انتخاب و گزینش و از طریق رفتارهاى اختیارى، خود را به مرحله كمال برساند. ثالثاً زندگى دنیا سراسر حركتى به سوى همان هدف و وسیلهاى جهت نیل انسان به آن است، نه این كه خود هدف باشد. بنابراین، دیدگاه انسان مسلمان نسبت به دنیا، دیدگاه عابر نسبت به راه است كه هدف اصلى را در وراى آن مىجوید. تمامى مخلوقات از جمله انسانها براى رسیدن به كمال آفریده شدهاند. پس آدمیان نیز باید خود را جزیى از یك نظام ببینند كه بسان كاروانى واحد به سوى هدف نهایى در حركتند. اراده خدا بر این تعلق گرفته كه تمامى انسانها براى پیمودن راه كمال به یكدیگر نیاز داشته باشند، از یكدیگر كمك بگیرند و با تعاون و همكارى این راه را بپیمایند. انسان موحّد، هدف اصلى خود را قرب به خدا و رضایت او مىداند و تمامى موقعیتها و پیشآمدهاى متفاوت در زندگى فردى، خانوادگى، اجتماعى و
( صفحه 246 )
جهانى از نظر او زمینهاى براى انتخاب و گزینش راه و رفتار در جهت قرب به خداست. چنین انسانى هدف اصلى را در جاى دیگر مىبیند برخلاف مادهگرایان دنیابین كه تمامى اهدافشان در دنیا خلاصه مىشود.