تربیت
Tarbiat.Org

پیش‌نیازهای مدیریت اسلامی
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

بینش سطحى نسبت به اسلام

واقعیت این است بسیارى از كسانى كه ظاهراً به اسلام پایبندند، اعتقاد آنها عمیق و ریشه‌دار نیست، بلكه بر مبناى تقلید از پدر و مادر یا تحت تأثیر محیط اجتماعى و سازگارى با دیگران است. این گروه، نه تنها در بین مردم بلكه حتى در میان تحصیل‌كرده‌ها و دانشگاهیان نیز اكثریت را تشكیل مى‌دهند.
بسیارى از رشته‌هاى دانشگاهى واحدهاى بسیار كَمى را در معارف و مبانى اسلامى مى‌گذرانند و تازه كیفیت تعلیم و تعلم همانها نیز در حد مطلوبى نیست، لذا از آنها نمى‌توان انتظار داشت كه اسلام را به‌طور عمیق بشناسند؛ مثلاً دانشجوى برق و الكترونیك و مكانیك و فیزیك و شیمى و... چقدر اسلام را مى‌شناسد؟! فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها كه عناوینى از قبیل مهندس و دكتر دارند تا چه اندازه از محتواى اسلام اطلاع دارند؟ حداكثر شناخت این افراد از اسلام در حد گذراندن چند واحد درسى یا مطالعه چند جزوه و مقاله است. در مقابل، انبوهى از تفكرات غربى را كه از طریق كتاب درسى، روزنامه و سخنرانى در داخل و خارج به آنها منتقل شده است در ذهن دارند، طبیعى است كه این علوم و ارزشها همراه با ذهنیتى كه این دسته از پیشرفتهاى غربیان در سایر زمینه‌ها دارند، علوم و ارزشهاى سطحى آموخته شده اسلامى را تحت‌الشعاع قرار مى‌دهند و او در صورتى كه به همان اعتقادات سطحى اسلامى خود پاى‌بند باشد، تلاش مى‌كند كه بین این دو فرهنگ سازش برقرار كند، زیرا از یك طرف مایل نیست عقاید دینى خود را از دست بدهد و از طرف دیگر نمى‌تواند ارزشهاى غربى را نادیده بگیرد، لذا به «التقاط» روى مى‌آورد و این كار نوعاً نه از سر نفاق و مخالفت با دین، بلكه صرفاً براى ایجاد آشتى بین حقایق دینى و سنّتى و علوم دانشگاهى صورت مى‌گیرد و اینها همه نتیجه نشناختن عمیق دین و سست بودن پایه‌هاى ایمانى و بینشى نسبت به هستى و انسان است. بحران جدیدتر زمانى رخ مى‌دهد كه فرد،
‌( صفحه 269 )
صنعت و علم و پیشرفت را ناشى از شكل دین و اعتقاد ببیند، در آن صورت است كه ارزشهاى اسلامى را ارتجاعى و غیرقابل قبول مى‌داند، حداكثر این است كه دین را سلسله‌اى از اخلاقیات و آداب براى نظام‌بخشیدن به روابط اجتماعى انسان در دنیا مى‌داند، نه بالاتر.
به هر حال، كسانى كه درد دین دارند باید دین را درست بشناسند، شناختهاى سطحى و التقاطى، مشكلى را حل نمى‌كند. باید زحمت كشید! خون دل خورد! فكر و بحث كرد و كار را به‌طور ریشه‌اى دنبال كرد تا اینكه نتیجه مطلوب حاصل شود.
كسانى كه مى‌خواهند صادقانه، صمیمانه و صبورانه در این زمینه‌ها تحقیق كنند باید دیدگان تیزبین خود را به افق دوردست بدوزند و از شتاب و عجله پرهیز كنند و در پى برداشت نتیجه عملى و فورى از این مباحث نباشند. اگر مسائل به صورت بنیادى حل نشود این كاروان هیچ وقت به مقصد نخواهد رسید. باید ریشه‌ها را بررسى كرد و با تحقیق به این واقعیت واقف شد كه معارف و ارزشهاى اسلامى بسیار ریشه‌دار است و خلاصه اینكه باید بررسى كرد كه:
اولاً: دیدگاه اسلام در مورد شناختِ «هستى» چیست؟
ثانیاً: دیدگاه اسلام در مورد شناختِ «انسان» چیست؟
ثالثاً: دیدگاه اسلام در مورد «ارزشها» چیست؟
هستى‌شناسى، انسان‌شناسى و ارزش‌شناسى، ریشه‌هاى اولیه مباحث عمیق اسلامى از جمله مدیریت‌اند.