تمامى ارزشهاى سهگانه، برحسب شؤون مختلف فردى و اجتماعى تأثیر و تأثر متقابل دارند؛ یعنى از یك طرف ارزشهاى معمولى به انسان كمك مىكند تا ارزشهاى متعالى را كسب كند و از طرف دیگر، هر انسان عابدى هم كه از بالاترین ارزشها برخوردار است، در صورت انجام رفتارهاى ضد اخلاقى، مستعد سقوط و انحطاط به مراحل پایین خواهد شد. بین عبادتهاى مستقیم و غیر مستقیم هم رابطه متقابل وجود دارد، كسى كه مقید به رعایت عبادات مستقیم است براى انجام عبادات غیر مستقیم آمادهتر مىباشد و عكس آن هم صادق است، كسى كه واجبى از واجبات خدا را ترك كند به عبادات غیر مستقیم هم اهمیت چندانى نخواهد داد و احتمال سقوط او به مرحله ارزشهاى معمولى و پایینتر از آن زیاد است.
انگیزه اولیه انسان در حركتهاى اختیارى و ارادى، ارضاى غرایز حیوانى است. انگیزههایى از قبیل: خوردن، آشامیدن و التذاذ جنسى در انسان بالغ، بالفعل موجودند و منشأ حركات و رفتارهاى اولیه او مىشوند. انسانى كه تمامى همتش ارضاء غرایزى از قبیل: خوردن، آشامیدن، ارضاء جنسى و سایر تمتعات است حیوانى بس عجیب است. براى چنین انسانى ـ اگر بتوان نام انسان بر او گذاشت ـ اثرى از ارزشهاى اخلاقى باقى نخواهد ماند، براى او هر چیز و هر كس تا زمانى ارزش دارد كه قابل بهرهگیرى باشد و خواستههاى او را برآورده كند، اما اگر افراد به حد كافى او را ارضا نكنند یا اشیاء و افراد دیگرى بیشتر در التذاذ او را یارى
( صفحه 233 )
دهند، به هیچ مهر و وفایى پاىبند نخواهد ماند، حتى با پدر، مادر و همسر نیز به همین صورت برخورد خواهد كرد. تمامى خواستههاى این موجود خودخواه و خودپرست در غرایز حیوانى او خلاصه مىشود. چنین جنبندهاى اگر از ارزشهایى مثل: صداقت، درستكارى، انصاف و عدالت هم دم بزند، در گفتارش صادق نیست. براى او تمامى اینها ابزارى در جهت كامیابى بیشتر از تمتعات، كسب منافع مادى و غذاى بهتر و لذیذتر است و اگر مشاهده كرد كه احیاناً رعایت این اصول او را از رسیدن به منافع مادى باز مىدارد، به هیچ یك از آنها پاىبند نخواهد ماند، زیرا از ابتدا به این ارزشها دلبستگى ندارد. چنین موجودى عواطف خانوادگى و اجتماعى نمىشناسد، از رنج دیگران غمى به دل راه نمىدهد و تمامى همّ و غم او تأمین رفاه زندگى خویش است.