با فرض اثبات تمامى این اصول موضوعه در جاى خود، مىتوان روح انسان را به موجودات رشدیابنده عالم ماده تشبیه كرد: دانه یك گیاه در ابتداى رویش، به صورت جوانهاى نازك و ظریف است و به تدریج همین جوانه نازك به درخت تنومندى تبدیل مىشود. رشد روح آدمى از این جهت، شبیه رشد دانه است. خود روح ـ با آنكه حقیقتى بسیط است، داراى اجزائى نیست و چیزى هم از خارج به او ملحق نمىشود كه موجب چاق و قوى شدن او شود ـ قابل رشد و نمو است. ویژگى روح الهى این است كه خود از درون، رشد مىكند. البته فعالیتهاى بدنى به رشد او كمك مىكنند، ولى كمك آنها صرفاً جنبه اِعدادى دارد.
در ضمن باید بدانید كه تمامى فعالیتهاى بدن موجب كمال روح نمىشود، بلكه
( صفحه 159 )
بعضى از فعالیتهاى بدن، موجب ضعف و انحطاط روح مىشود؛ یعنى باید بپذیریم كه این موجود مىتواند در دو جهت حركت داشته باشد: 1. حركت به سوى ارتقاء، صعود، خدا و اعلى علیین. 2. حركت به سوى انحطاط، تنزل، سقوط و دوزخ «ثم رددناه اسفل سافلین» و این در حالى است كه صعود او به طرف بالا یا سقوط او به طرف پایین، حد و نهایتى ندارد. اگر بخواهیم نحوه سیر انسان را با نمودار ترسیم كنیم، محل تقاطع محور X و Y(نقطه O) محل توقف و ركود انسان، محور Yنمایانگر سیر طولى او تا بىنهایت و محور X نیز نشاندهنده سیر عرضى او تا بىنهایت است و همین طور X و Yهاى منفى بر روى محور، نمایانگر سیر منفى و سقوط او تا بىنهایت است.
از آنجا كه ارتقاى صعودى او به جانب خداست كمال انسان نیز بىنهایت است. و در یك كلمه مىتواند تا (مقعد صدق) پیش برود؛ یعنى قدرت صعود انسان به حدى است كه تصور آن براى خود او هم ممكن نیست و فقط اولیاء كامل خدا و كسانى كه به مراحلى از این مقامات رسیدهاند، مىتوانند تا حدّى آن را درك كنند. به هر حال، ادعاى ما این است كه انسان با رفتارهاى خود مىتواند تا بىنهایت صعود یا سقوط كند، لذا در روز قیامت، كفار آرزو مىكنند كه كاش خاك بودند؛ یعنى موجوداتى تكاملپذیر و انحطاطپذیر نبودند كه به آن سرنوشت شوم مبتلا شوند. اگر انسانى در نقطه صفر بماند و به همان صورت خاك باقى باشد حداقل، تنزل نمىكند و به درّه سقوط، سراشیب نمىشود، اما معمولا این گونه نیست كه انسان بعد از خلقت هم در نقطه صفر باقى بماند، بلكه ویژگى انسان این است كه اگر تكامل پیدا نكند سقوط مىكند و پستتر از آن مىشود كه در ابتدا بوده است. انسان موجودى ذاتاً متحرك است كه گاهى حركت او صعودى و گاهى نزولى است اگر حركت صعودى نكند حركت نزولى خواهد داشت.
( صفحه 160 )