در مباحث قبل به این نتیجه رسیدیم كه ملاك اصلى ارزش در نظام ارزشى اسلام، كمال نهایى انسان است كه مصداق آن «قرب الهى» است. براى رسیدن به این هدف انسان باید كارهایى را انجام دهد و خصلتهایى را كسب كند. هرگونه رفتار و صفتى كه موجب تقرب به خدا شود، ارزش دارد و هر چیز كه موجب دورى از خداى متعال شود بىارزش است یا ارزش منفى خواهد داشت.
افعالى كه انسان را به قرب الهى مىرساند به دو دسته كلى تقسیم مىشود. 1. عبادتهاى مستقیم 2. عبادتهاى غیرمستقیم. افعالى كه به منزله گامهاى اصلى در مسیر مستقیم حركت انسان به سوى خداست، در اصطلاح ما عبادتهاى مستقیم نامیده مىشوند كه شروع این عبادات از مرحله توجه قلبى است تا هر نوع عبادتى كه تجلىگاه توجه انسان به خداى متعال و اظهار خشوع و پرستش در پیشگاه الهى باشد.
دسته دوم رفتارهائى است كه در این خط مستقیم قرار نمىگیرد، ولى از لوازم زندگى انسان مؤمن است، به گونهاى كه اگر آنها را رعایت نكند گاهى از مسیر مستقیم نیز منحرف مىشود. موضوعاتى كه در اخلاق اسلامى و در نظام ارزشى
( صفحه 214 )
از آنها بحث مىشود، همان عبادات غیرمستقیم است. رعایت عدل و انصاف، راستگویى، درست كارى، حتى كارهایى از قبیل بازرگانى، كشاورزى، صنعت و... كه به نحوى در بهبود زندگى انسان نقشى دارند و او را در جهت كمال كمك مىكنند، جزو این دسته به حساب مىآیند.