سؤال: با این وجود آیا ما رسالت داریم برای طرح این مباحث به دانشگاه برویم و یا در این شهر و آن شهر مباحث را مطرح کنیم؟
جواب: اگر به سراغتان آمدند و فضا برای طرح این مباحث فراهم بود باید بروید. زیرا شما در تاریخ خاص، یعنی تاریخِ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار دارید و در شرایطی هستید که پیام و اهداف انقلاب به گوش مردم رسیده است. در روایات مختلف داریم که امام مانند کعبه است باید به سویش بیایند نه آن که به سوی مردم برود.(121) زیرا بعد از طرح اسلام توسط رسول خدا(ص)، امام معصوم زمانی میتواند وظیفه رهبری خویش را انجام دهد که مردم آمادهی فهم اشارات امام باشند. ما نیز در تاریخی که از طریق انقلاب اسلامی شکل گرفت، با دو مرحله روبهروئیم. یک مرحله که انقلاب به صحنه آمد و افقهای خود را مشخص کرد و یک مرحله مربوط به مردم است که اگر میخواهند انقلاب با اصالتهای خود ادامه یابد تلاش کنند و بهترین قرائت از انقلاب اسلامی را به صحنه آورند و فضا را برای ظهور آن فراهم کنند. در این مرحله اگر آمادگی نباشد نباید افکار بلند قدسی را به مردم تحمیل کرد. از این جهت عرض میکنم شما باید در جای خود باشید و نسبت به فضایی که برای نمایاندن انقلاب فراهم میشود بیتفاوت نگردید وگرنه در هر محفلی هم که حاضر شوید، ادامهی همین تاریخ خواهید بود نه عامل اشاره به تاریخی که ماورای مدرنیته، بنا است به ظهور برسد. اگر افرادی هستند که در این تاریخ تلاشِ لازم را میکنند تا لااقل فضای مدرنیته غالب نشود، چرا شما برای فردا نباشید و در امروز با فرهنگ پسفردایی حاضر نشوید؟ عزیزانی در امور فرهنگی در حال حاضر فعّال هستند که بیشتر به عهده گرفتهاند امروز را تغذیه کنند و نسبت به رفع آسیبهای اجتماعی اقدام کنند، باید میدان برای آنها باز باشد، ولی همهی مطلب با این نوع فعالیتها تمام نمیشود. هر فکری در فضای خودش امکان مطرحشدن دارد و اگر نسبت به آیندهی این انقلاب خود را مسئول میدانید و بدین معنا شما متعلق به پسفردای انقلاب هستید، سخنان شما در همان فضای «پسفردایی» امکان ظهور دارد و تنها با نگاه پسفردایی به عالَم و آدم، سخن شما شنیده میشود و هستی در آن مقطع از زمان، سخنهای فرهنگی شما را به ظهور میآورد وگرنه در گردونه کارهای غیر فرهنگی ولی در پوشش کار فرهنگی، خود را مشغول میکنید.
انقلاب اسلامی توانست افقی را به صورت اجمالی در مقابل مردم جهان، بهخصوص در مقابل جهان اسلام قرار دهد و برای رجوع به آن افقِ قدسی باید روحها با لطافت خاصی شکل بگیرند. مثل گفتن شعر که وقتی شاعر متوجه معانی متعالی شود، برای ظهور آن معانی تنها شعر را ظرف ظهور آن معانی مییابد تا در ارائهی اشارات موفق شود، زیرا متذکر موضوعی است که امروز ظهور ندارد. وقتی افق قدسیِ انقلاب اسلامی آرام آرام برای افراد ملموس شد آن افق ظرف ظهور خود را در اشارات شما پیدا میکند و شما در مسیری در حال حرکت هستید که معانی قدسی را برای مردم ملموس میکند، به شرطی که به اسم نشان دادن انقلاب اسلامی گرفتار پست مدرنها نشوید که عملاً ادامه مدرنیسم هستند و هنوز از مدرنیسم انتظار سامان دادن به بشریت را دارند.
سؤال: با توجه به این نکتهای که میفرمائید؛ کسی باید این بار را بلند کند که مبانی دستش باشد.
جواب: همینطور است. وقتی سخنان عزیزانی که سوز انقلاب و اسلام را دارند دنبال میکنیم، میبینیم چقدر خوب موضوع را جلو میبرند و تا آنجا که در توان دارند بحث را به میدان آوردهاند. وظیفه ما است برویم کمک کنیم تا این نوع نگاهها در میانه راه متوقف نشود. چنین حساسیتی وظیفه هر کسی است که میخواهد در صحنه تاریخیِ تجلی ارادهی الهی در حاشیه نباشد. هرچند امروز ظرف ظهور موضوعاتی نیست که ما باید متذکر آن باشیم ولی میتوان در مردم نسبت به آن موضوعات، آمادگی لازم را ایجاد کرد.