تربیت
Tarbiat.Org

عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ
اصغر طاهرزاده

امام خمینی(ره) و نظر به جایگاه جریان‌ها

حضرت امام(ره) بعد از شهادت حاج آقا مصطفی در سال 1356 سخنرانی مفصلی دارند و در آن سخنرانی از دو گروهِ روحانی و روشنفکرهای مذهبی گلایه می‌کنند که چرا با نظر به هدفی که باید دنبال کنند همدیگر را تحمل نمی‌نمایند. از مذهبی‌های روشنفکر گلایه دارند که چرا بزرگی زعمای دین را در طول تاریخ نمی‌بینید و از روحانیون نیز گلایه دارند که چرا سادگی می‌کنید و دانشگاهیان را برای اسلام حفظ نمی‌کنید. بنده قسمتی از آن سخنرانی را در این‌جا می‌آورم تا متوجه شوید یک زعیمِ الله‌شناس چگونه متوجه می‌شود چه چیزی حجاب اسلام است و چه چیزی عامل رجوع به اسلام. حضرت امام در آن سخنرانی می‌فرمایند:
«من با تمام این جناح‌هایى كه براى اسلام خدمت مى‏كنند، چه جناح‌هاى روحانى كه از اول تا حالا خدمت كرده‏اند و چه جناح‌هاى دیگر، از سیاسیون، از روشنفكرها كه براى اسلام خدمت مى‏كنند، من به همه‌ی این‌ها علاقه دارم و از همه‌ی این‌ها هم گلایه دارم. اما علاقه دارم چون وقتى انسان ببیند گروه‌هایى در خدمت انسان هستند، در خدمت انسانیت هستند، در خدمت اسلام كه انسان‏ساز است هستند، چاره ندارد الاّ این‌كه علاقه داشته باشد به آن، از آن طرف گلایه هم هست براى این‌كه مى‏بینم در بعضى نوشته‏هایشان، راجع به علماى اسلام، راجع به فقه اسلام، اینها یك قدرى زیاده‏روى كرده‏اند، یك قدرى حرفهایى زده‏اند كه مناسب نبوده است. ما مى‏بینیم این اسلام را در همه‌ی ابعادش روحانیون حفظ كرده‏اند، یعنى معارفش را روحانى حفظ كرده، فلسفه‏اش را روحانى حفظ كرده، اخلاقش را روحانى حفظ كرده، فقهش را روحانى حفظ كرده، احكام سیاسی‌اش را روحانى حفظ كرده. از اول كه زمان پیغمبر بوده است و دنبالش زمان ائمه، این علماى شیعه بودند كه جمع مى‏شدند دور ائمه(ع) و احكام را از آن‌ها اخذ مى‏كردند و در اصولى كه چهار صد تا كتاب بوده است نوشته‏اند... این‌ها همه با زحمت علماى شیعه، فقهاى شیعه درست شده است. تمام ابعادى كه اسلام دارد و قرآن دارد، آن مقدارى كه درخور فهم بشر است، تمام این‌ها را این جماعت عمامه به سر- به قول این آقایان، عمامه به سر و ریش دار- این‌ها درست كرده‏اند. تا این‌جا اسلام را این‌ها رسانده‏اند، اسلام بى‏آخوند اصلاً نمى‏شود. پیغمبر هم آخوند بوده؛ یكى از آخوندهاى بزرگْ پیغمبر است. رأس همه‌ی علماء پیغمبر است. حضرت جعفر صادق(ع) هم یكى از علماى اسلام است.
از آقایان هم- علماى اعلام هم- گله دارم. اینها هم غفلت از بسیارى از امور دارند. اینها هم از باب اینكه یك اذهان صافیه‏اى دارند، تحت تأثیر یك تبلیغات سوئى كه دستگاه راه مى‏اندازد واقع مى‏شوند. دستهایى هست كه یك چیزى درست مى‏كنند، دنبالش یك صدایى راه مى‏اندازند. هر چند وقت یكدفعه یك مسئله‏اى درست مى‏شود در ایران. تمام وعاظ محترم، تمام علماى اعلام، وقتشان را كه باید صرف بكنند در یك مسائل سیاسى اسلام، ... فردا مقدرات این مملكت دست این دانشگاهیهاست. اینها هستند كه مى‏آیند یا وكیل مى‏شوند یا وزیر مى‏شوند یا- عرض مى‏كنم- چه مى‏شوند. شما اینها را براى خودتان حفظ كنید. هى طرد نكنید؛ هى منبر نروید و بد بگویید. منبر بروید و نصیحت كنید. (18)
ملاحظه کنید چگونه ما باید به تاریخی که در آن هستیم بنگریم و تلاش کنیم از فروبستگی تاریخی خود را آزاد نمائیم و حیات خود را از خطر رهایی بخشیم و برای این کار باید از آنچه موجب حجاب تفکر است آزاد شویم تا آینده‌ای که باید بسازیم ادامه بی‌فکری امروزمان نباشد. باید زیر بار مسئولیتی رفت که حضرت امام در سخنان فوق به ما تذکر داده‌اند. با نگاه روشنفکرانه و با طرح چند اشکال از کار روحانیت در غبار توهمات سیاسی، هیچ آینده امیدبخشی در مقابل ما گشوده نمی‌شود و گرفتار نوعی عدم باور به آمدن آینده مطلوب می‌شویم و در انزوایی سیاسی و عدم مشارکت در جامعه، در جایگاه معترضان قرار می گیریم که به مشروعیت نظام خدشه وارد می‌کنند و منتظر سرنگونی آن می‌مانند و برای اثبات حقانیت باور خود تا اخلال در کارها نیز جلو می‌روند و یا در بی‌عملیِ آزار دهنده‌ای تنها نظاره‌گر آینده‌ی مبهمی هستند که نمی‌دانند چه باید باشد.