تربیت
Tarbiat.Org

عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ
اصغر طاهرزاده

انقلاب اسلامی، فتحی تاریخی

هنر ما آن است که با شروع انقلاب اسلامی در عین آن که چشم خود را از اهداف آن برنمی‌داریم، آن را به عنوان یک فتح تاریخی ببینیم و مراحل رسیدن به اهداف انقلاب را بشناسیم تا بتوانیم به‌درستی از موانع تاریخی آن عبور کنیم و امیدوار به وعده‌ی خداوند باشیم که وعده‌ی الهی در تحقق تاریخی جدید، تخلف‌ناپذیر است. اگر کسی فضای تاریخ آن زمان را که پیامبر خدا(ص)مأمور شدند علی(ع) را در غدیر به عنوان ادامه‌ی اسلام معرفی کنند، می‌شناخت به خوبی مثل پیامبر(ص)می‌فهمید زمینه‌ی پذیرش چنین پیشنهادی فراهم نیست. آنجا که خدا می‌فرماید: ای پیغمبر تو درست می‌فهمی که زمینه‌ی پذیرش علی هنوز فراهم نیست ولی در معرفی او کوتاهی نکن و علی را معرفی کن و اگر معرفی نکنی رسالت خود را به انتها نرسانده‌ای. خداوند می‌خواهد تاریخ جدیدی را در ادامه‌ی اسلام شروع کند تا به مرور زمینه‌ی فعلیت یافتن آن فرا رسد.
پیامبر خدا(ص)به‌خوبی تشخیص داده بودند که جریان‌های سیاسی و قبیلگی، غدیر را نادیده می‌گیرند ولی با این‌همه خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرینَ»(70) ای پیامبر چرا معطل هستی؟ چون طبق روایات و اشاراتی که رسول خدا(ص)در سخنانشان قبل از غدیر در مکه و منا دارند، معلوم است که قبلاً خداوند موضوع وصایت علی(ع) را با رسول خدا(ص)در میان گذاشته و لذا در این آیه تهدید می‌کند و می‌فرماید: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» اگر آن عمل را انجام ندهی، هیچ نتیجه‌ای از رسالت خود نمی‌گیری و عملاً رسالت خود را ابلاغ نکرده‌ای. تحلیل پیامبر(ص)این بود که زمینه‌ی تاریخی معرفی علی(ع) فراهم نیست، خودِ خدا این نور را به پیامبرش داده که حضرت می‌فهمد زمینه‌ی تاریخی این موضوع فراهم نیست، بعد هم که موضوع طرح شد روشن شد شرایط همان‌طوری بود که رسول خدا(ص)پیش‌بینی می‌کردند. به طوری که نضربن حارث بن کلده با شنیدن جریان غدیر گفت: خدایا اگر محمد حق است و آنچه می‌گوید از نزد تو است پس سنگی بر ما ببار یا ما را به عذابی الیم مبتلا کن، که سنگی از آسمان آمد و بر آن ملعون افتاد. و آیه‌ی «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»(71) نازل شد.(72) خدا در عین تأیید نظر رسول خدا(ص)، نکته‌ا‌ی را در ادامه آیه مربوط به جریان غدیر می‌فرماید که «وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرینَ» ای پیامبر! خداوند تو را و رسالت تو را از دست مردم حفظ می‌کند و کاری می‌کند که نقشه‌شان به آن نهایتی که می‌خواهند نرسد. اگر این آیه را در تاریخ خودش ببرید، معلوم می‌شود خداوند می‌خواهد به پیامبر خود(ص)مژده و تسلی بدهد که اولاً: این‌هایی که در مقابل مدیریت علی(ع) جهت هدایت جامعه ایستاده‌اند کافرند، ثانیاً: درست است این کافران نقشه‌هایی می‌کشند ولی نقشه‌هایشان نتیجه نمی‌دهد و خداوند آن‌ها را در نقشه‌هایشان هدایت نمی‌کند و معلوم است وقتی خداوند کسانی را هدایت نکرد کارشان بی‌ثمر خواهد شد. خطاب به رسول الله(ص)می‌فرماید: درست است متوجه شده‌ای عده‌ای نقشه می‌کشند تا پیام غدیر به حاشیه رود و آن را تحریف ‌کنند ولی به تو مژده می‌دهم که نتیجه نمی‌گیرند. سقیفه را ساختند برای نادیده‌گرفتن غدیر و قبل از آن هم در آن صحیفه‌ی مشهور متحد شدند که نگذارند جریان غدیر پا بگیرد.(73) ولی به آن نتیجه‌ای که می‌خواستند نرسیدند و فرهنگ غدیر به عنوان یک فتح تاریخی، با وعده و مژده‌ی خدا ادامه یافت و انقلاب اسلامی صورت وعده‌ی خداوند است به پیامبر(ص)و به یک معنا روح توحید است در موطن تاریخ امروزمان، به همان معنایی که غدیر ادامه‌ی نبوت بود تا توحید در حجاب جاهلیت قرار نگیرد. اگر جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را غیر از این تصور بفرمائید، نه‌تنها به انقلاب جفا کرده‌اید بلکه به خودتان هم جفا کرده‌اید، همان‌طور که امثال بنی صدر و بعضی از سیاسیون و حزب‌های قبیله‌ای به خود جفا کردند، چه آن احزاب، اصولگرا باشند و چه غیر اصولگرا باشند،(74) این‌ها با نگاه غلط به انقلاب اسلامی، خود و جریانِ خود را بی‌تاریخ و بی‌آینده خواهند کرد. اصولگرایی واقعی آن است که بتوانیم جایگاه انقلاب اسلامی را به عنوان حضور روح توحید در این زمان بشناسیم.