مقام معظم رهبری در رابطه با ایجاد بنیه قوی فرهنگی نظرها را متوجه زیرساختهای فرهنگی میکنند و آن عبارت است از عمیقشدنِ جامعه در معارف الهی و شناخت سنن جاری در هستی، تا ادامهی راه ممکن گردد. میفرمایند:
«من عرضم این است که ادامه راه با استحکام زیرساختها ممکن است اگر چنانچه زیرساختها ممکن گردید کار در ادامه آسان خواهد شد»
جامعه با مبانی فرهنگی اصیل خود میتواند در مقابل فتنهها و نقشههای دشمن بایستید و از جایگاه خود کنده نشود و از این جهت کسانی حقیقتاً به جامعه خدمت میکنند که بیسر و صدا ریشههای معرفتی جامعه را محکم کرده باشند بدون آنکه بخواهند در این کار عنوانی برای خود دست و پا کنند. به همین جهت در ادامه میفرمایند:
«هر چه بیسر و صدا و بیانتساب وجود داشته باشد بهتر است»
بیانتساب کارکردن یعنی بیش از آنکه خودمان و عنوانمان در میان باشد، سعی شود معنویتِ اصلی در روح و روان افرادِ جامعه نهادینه شود، بدون آنکه بنده و جنابعالی بهعنوان «شخص» در میان باشیم. ما خود را به عنوان «شخص» مطرح نکنیم و تا میشود خودمان و گروه و دستهمان در میان نباشد و این لازمهی کار فرهنگی واقعی است و با توجه به این نکته است که رهبری در آخرین قسمت سخن خود میفرمایند:
«بعضی جاها هست که هیچ تابلویی هم ندارد اما جوشش کار و حرکت آنجا فراوان است، این با ارزش است.»
آدم کیف میکند وقتی متوجه می شود عدهای تأثیر کارهایشان ظهور دارد ولی هرچه بگردید خودشان را پیدا نمیکنید. کارهایی بسیار با ارزش دارد در زیر پوست این جامعه انجام میگیرد و جامعه را جلو میبرد بدون آنکه عاملان اصلی آن کارها، ظهوری از خود داشته باشند. قبلاً خدمت عزیزان عرض کردم حضرت زینب(س) از آن وقتی شروع شد که در ظاهر گم شد. بعد از کربلا آن حضرت همهجا حاضر بود و هیچجا هم ظاهر نبود و از این طریق نهضت امام حسین(ع) را عالَمگیر کرد. هنر حضرت زینب(س) آن بود که نگذارد نهضت حضرت سید الشهداء(ع) از چشمها پنهان شود، نه آنکه خودشان مدّ نظرها قرار گیرند، و کار فرهنگی همیشه به این صورت موفقیتآمیز خواهد بود. امام حسین(ع) این جبهه را فتح کردند تا بستر کار فرهنگی حضرت زینب(س) فراهم شود، همچنان که حضرت امام خمینی(ره) در این تاریخ جبهه انقلاب اسلامی را گشودند. هنر ما این است که زیر سایه جبههی گشوده شده انقلاب اسلامی به وظیفه خود عمل کنیم بدون آن که لازم باشد دیده شویم و امام و انقلاب را در حجاب ببریم. مقام معظم رهبری با طرح سال «همدلی و همزبانی دولت و ملت» ظاهراً به این نتیجه رسیدند که ما یک انقلاب داریم با نورانیتی خاص و رسالت تاریخی مربوط به آن، و از طرفی یک دولت داریم با انتخاب مردم جهت امور اجرایی و امور روزمرّهی مردم که در هر دورهای سلیقهای خاص به صحنه میآید ولی انقلاب اسلامی با یک روح کلی و با رویکردی دیگر توسط مردم شکل گرفته است. 22 بهمنهایی که هر سال پیش میآید مربوط به انقلاب است. مردم با تجلیل از 22 بهمن نظر به افقی دارند که آن افق با حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، به سوی اهدافِ متعالی اسلام است و مردم هویت خود را نسبت به انقلاب تعریف میکنند در حالیکه در انتخاباتهایی که مردم در نسبت به دولت و مجلس به صحنه میآیند نظرشان بیشتر به امور روزمرّه زندگی است و به همین جهت حساسیتی را که نسبت به آرمانهای انقلاب دارند در این نوع انتخابات نشان نمیدهند. در رابطه با انتخاب آقای احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور با توجه به شعارهایی که داده شد مردم با همان حساسیتی که نسبت به انقلاب داشتند به میدان آمدند ولی چیزی نگذشت که متوجه شدند رئیس دولت هرکس میخواهد باشد، چون مسئول امور اجرائی است، محدودیتها و محذوراتی دارد که بعضاً در کوتاهمدت با اهداف انقلاب منطبق نیست لذا مجبور است به جهت تنگناهای تاریخی که داریم تصمیماتی بگیرد که در تراز انقلاب اسلامی نباشد. مقام معظم رهبری فرمودند: آن دولت و این دولت هر دو میخواستند با آمریکا مذاکره شود و این همان محذوراتی است که دولتها دارند در اداره امور مردم و در همین رابطه آقای احمدینژاد به آقای دکتر جلیلی میگوید در مذاکرات اسلامبول کمی کوتاه بیاید تا بتواند تیغ تحریم را کُند کند و امور مردم را سرو سامان دهد. آقای دکتر جلیلی ممکن است به عنوان یک انسان آرمانگرا از این پیشنهاد ناراحت شود ولی هنر آن است که با حفظ اصول انقلاب، سعی کنیم انگیزه دشمن را در مقابله با خود ضعیف کنیم. این کار دولت است و نه وظیفه رهبری انقلاب که مسئول حضور تاریخی انقلاب است در این جهان. دولتها محذوراتی دارند و نمیتوانند رعایت مطالبات مردم از دولتها را که غیر از مطالباتی است که از انقلاب دارند، نادیده بگیرند، و این به معنای این نیست که میخواهند از اهداف انقلاب سر باز زنند، بلکه تنگناهای اقتصادی و ضعف نظام اداری، دولتها را مجبور میکند که در جهاتی کوتاه بیایند. فرق دولت انقلابی و غیر انقلابی در آن است که دولت انقلابی زمینههای تحقق اهداف انقلاب در امور اجرایی را فراموش نمیکند و طوری عمل نمیکند که دشمن روحیه بگیرد.
این مقدمات را عرض کردم تا بگویم شما بهعنوان یک جریان فکری، فرهنگی باید در نسبت خود با انقلاب اسلامی در افقی خاص جلو بروید و خود را به دولتها با آن محذوراتی که دارند گره نزنید تا بتوانید در فضای تاریخیِ انقلاب اسلامی قرار بگیرید. فکر میکنم سؤالاتی که در ابتدای بحث فرمودید با آنچه عرض کردم معنای خود را پیدا کرد.