از نظر یک مسلمان اگر جهتگیری یک نظام - با نظر به حضرت «الله» و نفی همهی منیتها- به سوی عدالت شد، آن نظام و آن زعیمی که مدیریت آن نظام را به عهده داشته باشد، پذیرفتنی است، هرچند برای اجرای عدالت - در شرایطی که غربزدگی حاکم است - با موانعی روبهرو است، دیگر نباید فرد مسلمان با نظر به مشکلات اجرایی، از اصل نظام دست بردارد.
زعیم توحیدی جامعه، جهتگیری کلی نهادها را میبیند و تشخیص میدهد کدام برنامه و یا کدام دولت حجاب نور «الله» محسوب میشود و ما را از اهدافمان دور میکند و کدام برنامه و دولت چنین نیست، با توجه به این امر است که مقام معظم رهبری«ایدهاللهتعالی» گاهی به بعضیها نصیحت میکنند و تذکر میدهند، چون میخواهند آنها را نگه دارند، اما یکجا هم با بعضی از جریانها سخت مقابله میکنند چون آن فکر و آن جریان حجابِ رجوع به الله است و این هوشیاری با تفقّه در دین به دست میآید و بدین لحاظ باید متوجه بود چرا تفقّه با تعصّب فرق دارد زیرا در تفقّه عقلانیت نهفته است و حِکمت بر تصمیمات حاکم است نه جمود.
حضرت امام خمینی(ره) بعد از انقلاب گاهی به جهت صحبت یک نمایندهی مجلس یا یک روحانی به شدت غضبناک میشدند که چرا فلان آقا آمده گفته: «با آمدن انقلاب اسلامی مستکبر، مستکبرتر و مستضعف، مستضعفتر شده» میفرمودند چرا اینها نمیفهمند چه چیزی اتفاق افتاده است. به تعبیر بنده چرا نمیفهمند جهتگیری نظام از نظر به طاغوت، به نظر به حضرت الله تغییر جهت داده و آنچه میخواهیم تنها با ادامهی همین نظام اسلامی محقق میشود و معلوم است در جهانی که حاکمیت با ارزشهای استکباری است نظام اسلامی برای تحقق آرمانهایش با چالش روبهرو است و اگر این نظام توان تغییر تاریخ را نداشت هرگز نظام استکباری این چنین در مقابل آن نمیایستاد به طوری که بسیاری از شعارهای آبرومندانهاش را زیر پا بگذارد و برای مقابله با نظام اسلامی با دیکتاتورترین حکومتهای منطقه همدست شود.