تربیت
Tarbiat.Org

عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ
اصغر طاهرزاده

آینده‌داری انقلاب اسلامی

بنده با این نیت باب این بحث را باز کردم تا از همدیگر بپرسیم ما در کجای تاریخ‌مان هستیم؟ شما این را از حضرت امام(ره) شنیدید که فرمودند: «این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرت‌ها است» از خود بپرسید ایشان با چه ملاکی این سخن را گفتند؟ مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در طلوع نهضت‌های بیداری اسلامی در مقابل آن‌هایی که گفتند بهار عربی شروع شده، فرمودند: «این قرن قرنِ اسلام است» حساسیت برای فهمیدن جایگاه‌ این سخنان به شما کمک می‌کند تا بفهمید هر حادثه‌ای در تاریخ جایگاهش کجا است و به کجا ختم می‌شود و با توجه به این امر زندگی خود را باید در زیر کدام سایه قرار دهید.
وقتی شرایط نابودی یک فکر و فرهنگ در تاریخ فراهم شد به گفته قرآن: «مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ»(64) هرگز اجل آن امت و آن فرهنگ نه جلو می‌افتد و نه به تأخیر می‌انجامد. دکتر شریعتی می‌گفت: «ابوسفیان خوب فهمید که اسلام آمده است که بگوید ای ابوسفیان: تو در این تاریخ، دیگر جایی نداری» به همین جهت ابوسفیان در ابتدا سخت در مقابل اسلام ایستاد و چند جنگ را برای نابودی اسلام مدیریت کرد، پس از آن‌که فهمید اسلام به عنوان جریان جدیدی وارد تاریخ شده، بدون آن‌که یک روز از ته قلب اسلام را بپذیرد، خود را داخل مسلمانان جا زد. ابوسفیان چون نقطه ضعف‌های خود را و نقطه قوت‌های اسلام را درک کرد، خواست به نظر خود وارد تاریخ جدید شود و خود را در تاریخ جدید ادامه دهد بدون آن‌که تغییر هویت داده باشد. این ناشی‌گری را بعضی‌ها در تاریخ انقلاب نیز انجام دادند ولی با همه‌ی زرنگی که به خرج دادند نتوانستند خود را از بی‌آیندگی رهایی ببخشند، چون به اسلامی که آینده‌ی تاریخ را در دست دارد نپیوستند بلکه خواستند اسلام را به خود پیوند بزنند. این‌که امویان این‌همه اصرار دارند تا هیچ اسمی از امیرالمؤمنین(ع) در میان نباشد چون می‌خواهند اسلام را به خود پیوند بزنند، در حالی‌که اسلام و امیرالمؤمنین(ع) به همدیگر پیوند خورده‌اند و از این جهت آن حضرت مانند اسلام، عین آینده‌داری‌اند. امویان فکر کردند می‌توانند خود را به جای علی(ع) به اسلام پیوند بزنند و با آینده‌داریِ اسلام، آینده‌دار شوند و تلاش معاویه برای ولایت‌عهدی یزید در همین راستا بود، غافل از آن که این‌ها از جنس اسلامی که آینده‌ی تاریخ را تغذیه می‌کند و جلو می‌رود، نیستند و به همین جهت پس از هزار ماه اصرار بر ماندن بالأخره طومار امویان بسته ‌شد. (65)
وقتی تاریخ را نگاه کنید از خود می‌پرسید چرا اهل البیت(ع) اینقدر اطمینان دارند که آینده از آنِ آن‌ها است؟ از حضرت امام باقر(ع) داریم که در شرح آیه‌ی: «وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»(66) فرمودند: «نَحْنُ اَهْلُ الْعَاقِبَة» ما اهل عاقبت هستیم و آینده‌ی تاریخ از آن ما است. می‌فرمایند: «وَجَدْنَا فِی كِتَابِ عَلِیٍّ(ع) «إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ»‏ أَنَا وَ أَهْلُ بَیْتِیَ الَّذِینَ أَوْرَثَنَا اللَّهُ الْأَرْضَ وَ نَحْنُ الْمُتَّقُونَ»(67) در کتاب حضرت علی(ع) یافتیم، این که قرآن می‌فرماید: «زمین را برای کسانی از بندگانمان قرار می‌دهیم که می‌خواهیم و عاقبت از آن متقین است» من و اهل البیتِ من آن‌هایی‌اند که زمین را برای آن‌ها قرار داد و مائیم آن متقینی که عاقبت از آنِ آنان است. اگر با دید وجودی به این سخنِ حضرت نگاه کنیم که می‌گویند: مائیم اهل عاقبت، می‌فهمیم راز این اطمینان آن است که جایگاه تاریخی حادثه‌ها و حاکمیت‌ها را می‌شناختند و می‌دانستند آن‌ها هستند که همواره تاریخ را به سوی اهداف نهایی‌اش مدیریت می‌کنند و به همین جهت هر جا حیاتی را در تاریخ مشاهده می‌کنید به جهت حضور فرهنگ اهل‌البیت(ع) است، مثل انقلاب اسلامی که با مدیریت فرهنگ اهل‌البیت(ع) ظهور و ادامه می‌یابد. اهل‌البیت(ع) در سراسر تاریخ حاضرند و نمی‌گذارند قداست دروغین امثال مأمون عباسی‌ به انتها برسد، در همین‌ راستا انقلاب اسلامی آرمانی را در مقابل بشر امروز قرار داد که نه‌تنها جهان اسلام دیگر نمی‌تواند دیکتاتورها را تحمل کند حتی مردم جهان غرب نیز نمی‌توانند نظام سرمایه‌داری را تحمل نمایند و علت چالش‌هایی که جهان استکباری و دست‌نشاندگان آن منطقه برای انقلاب اسلامی ایجاد کرده‌اند را باید در حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ دانست.
دلیل حضور تاریخی حضرت علی(ع) بعد از شهادتِ آن حضرت، به قتل رساندن مُحبین امیرالمؤمنین(ع) است و این نشان می‌دهد که حضرت علی(ع) به پایان نرسیده است. و عجیب این است که دشمنان علی(ع) سعی دارند محبین علی(ع) به ‌دست افراد به ظاهر متدین به قتل برسند تا تصور مقابله‌ی جبهه‌ی حق با باطل از دل آن شهادت‌ها بیرون نیاید. امویان سعی دارند محبّین علی(ع) به ‌دست حجاج بن یوسف ثقفی‌ها که حافظ قرآن‌اند، کشته شوند تا موضوعِ حق و باطل در میان نباشد. محبین امیرالمؤمنین(ع) به دست انسان‌های وحشی مثل چنگیزخان به قتل نرسیدند، در نهایتِ حیله‌گری، آن‌ها را به دست انسان‌های ظاهرالصلاح به قتل رساندند تا بگویند شیعیان علی(ع) دارای قداست خاصی نیستند، ولی نتیجه برعکس شد و قاتلان محبین علی(ع) از پوشش قداست دروغین خود خارج شدند.